چرا باید نگران پیر شدن جمعیت باشیم؟


ساعت: 09:10
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۲/۲۶
کد خبر: 1839144

با این حال، طبق تصور عمومی جامعه، لزوماً نمی توان سالمندی را با زوال سلامت یا افزایش ناتوانی یکی دانست. با این حال، روند رو به رشد سالمندی چالش هایی را در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، روانی و…

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش مرآت، متولدین دهه 60 در ایران که اکنون در سنین جوانی و بزرگسالی هستند. پس از گذشت 2 تا 4 دهه از زندگی، به تدریج وارد گروه سنی بالای 60 سال می شوند و سال های بعد منجر به پیری جمعیت می شود.

از نظر جمعیتی، پیری جمعیت امری طبیعی و بدیهی است که در اثر انتقال جمعیت رخ می دهد و به نظر می رسد این پدیده در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران در حال وقوع است.

با توجه به اینکه ایران اخیراً با پدیده سالمندی مواجه شده است، پیامدهای این پدیده هنوز به خوبی در جامعه احساس نشده است، اما همگان باید از آینده خطرناک پدیده سالمندی و در نهایت سالمندی در کشور آگاه باشند و همه بر حسب فردی باشد. و مسئولیت های اجتماعی در جامعه برای کنترل این پدیده ها تلاش کند. در اینجا برخی از اثرات مضر پیری و رشد کم جمعیت آورده شده است:

در جوامعی که داشتن فرزند بسیار رایج است. وجود چندین خانه سالمندان نیز یک ضرورت خواهد بود. با بالا رفتن سن والدین و ناتوانی در مراقبت از خود، مسئولیت نگهداری از آنها بر عهده تنها فرزندشان خواهد بود که در بیشتر موارد به دلیل تعهدات کاری، تنها فرزند سرپرستی از سالمند را بر عهده می گیرد. بدیهی است که اگر چند فرزند در جامعه غالب باشند، مراقبت و حمایت والدین برای فرزندان نیز آسان می شود.

صرف نظر از بحث سرپرستی والدین، هزینه نگهداری از سالمندان که آن هم زیاد است، بر عهده فرزندان خواهد بود و در صورت مجرد بودن، بار کامل بر عهده یک نفر خواهد بود.

بر اساس تعاریف بین المللی به افراد 15 تا 65 ساله که تولید ثروت می کنند کارگر می گویند. افراد کوچکتر و بزرگتر از این سن در جامعه به عنوان مصرف کننده شناخته می شوند. با ظهور پدیده سالمندی در جامعه و افزایش میانگین سنی نیروی کار، به تدریج از تعداد نیروی کار کاسته شده و به نیروی کار سالمندان یا بازنشسته اضافه خواهد شد. در نتیجه جامعه با کاهش تولید ثروت مواجه خواهد شد و در واقع تعداد کمی از مردم مجبور به تولید ثروت هستند تا تعداد زیادی از مردم از آن ثروت استفاده کنند.

وقتی جامعه یا ایالتی ظرفیت تولید دارد اما با کمبود نیروی کار مواجه است، به عبارت دیگر، جمعیت مصرف کننده تعداد افراد بیشتری نسبت به جمعیت تولیدکننده دارد. باز شدن درهای کشوری با شرایط کم به روی مهاجرانی که به قصد کار و تولید ثروت به این کشور آمده اند، اجتناب ناپذیر است.

با ورود مهاجران به ناچار فرهنگ آنها وارد کشور می شود و فرهنگ کشور را تحت تاثیر قرار می دهد.

به گفته کارشناسان مشکلاتی مانند ناهنجاری های اخلاقی در شهرهای مهاجرپذیر بیشتر رخ خواهد داد. خواه این مهاجرت از شهری به شهر دیگر و در داخل کشور صورت گیرد یا از کشوری به کشور دیگر. البته با توجه به تفاوت های فرهنگی بسیار بیشتر دو کشور مهاجرت از کشوری به کشور دیگر ناهنجاری های بیشتری را در پی خواهد داشت.

یکی از مهم ترین مولفه های قدرت در هر کشور، جمعیت جوان آن کشور است. برخلاف تصور رایج که در جنگ های مدرن تأثیر وجود و جمعیت یک نیروی زنده دیگر مانند گذشته نیست. امروزه شاهد تلاش بی وقفه کشورهای مدعی در عرصه جنگ مدرن برای گسترش و افزایش هر چه بیشتر نیروی انسانی خود هستیم. به عنوان مثال، رژیم صهیونیستی با وجود اینکه سلاح های مدرن فراوانی در اختیار دارد، به شدت با وجود و اجرای سیاست های کنترل جمعی در سطح جامعه یهودی و صهیونیستی مخالف است و هر خانواده اسرائیلی باید حداقل چهار فرزند داشته باشد.

پر واضح است که هر چه نیروی جوان یک کشور کمتر باشد، قدرت نظامی آن کمتر می شود و جمعیت سالمند نه تنها نمی توانند از کشور مراقبت کنند، بلکه از خود نیز دفاع می کنند.

بدون شک موتور محرکه پیشرفت علمی در هر کشوری، نیروی جوان و علمی آن کشور است. با بالا رفتن سن جمعیت یک کشور و نزدیک شدن به سالمندی، جمعیت و نخبگان و ظرفیت استفاده از قدرت نخبگان آن کشور به تدریج کاهش می یابد.

البته دانشمندان ارشد از نیروهای ارزنده، مجرب و علمی کشور هستند، اما باید تصور کرد که نیروی جوان، حیاتی و توانمند، موتور محرکه و شتاب دهنده موتور علمی کشور خواهد بود. کشور خواهد داشت.

در نهایت فارغ از مسئولیت‌های اجتماعی و فردی که برای جوان نگه‌داشتن کشور بر دوش افراد جامعه وجود دارد، انتظار می‌رود دولت و قانون‌گذاران با بررسی‌های علمی و کارشناسی مناسب، چالش‌های پیش روی جوانان کشور را فهرست کنند. و حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی در این حوزه گامی موثر در جهت دستیابی به جوانان کشور و مقابله با روند سالمندی خواهد بود.

به قلم سعید رنجبریان – کارشناس اجتماعی

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید