کمپوتی که به «آقا مهدی» باز نشد! / «الله بنده لری» امروز که با من آمد شهید می شود


ساعت: 22:15
تاریخ انتشار: ۱۳۰۰/۱۲/۲۵
کد خبر: 1816163

روایت رفتار پیامبر به عنوان فرمانده از زبان معاصران خود;

یکی از فرماندهان دلیر و مردان برجسته لشکر عاشورا، شهید آقا مهدی باکری بود، رهبری که نامش جرقه انقلاب داخلی را برای مردم آذربایجان رقم زد و نمونه بارز معنویت، شجاعت و غیرت را در اذهان آنان رقم زد. .

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ آناج/ گروه فرهنگ و هنر حامد سلطانپور: دفاع مقدس رویداد بزرگی بود که باعث ظهور و ظهور مرواریدهای گرانبهای دریای معارف الهی شد و تا آخرین قیام چراغ راه عارفان و مجاهدان تا حدی ولی فقیه بود. وی به دفاع مقدس گفت: اگر «جنگ هشت ساله نبود، این فرماندهان شجاع، این مردان برجسته در میان ملت ظاهر نمی شدند».

یکی از فرماندهان دلیر و مردان برجسته ارتش خط شکن عاشورا، «شهید آقا مهدی باکری» بود، رهبری که نامش جرقه انقلاب داخلی را برای مردم آذربایجان رقم زد و نمونه بارز معنویت، شجاعت و غیرت بود. در ذهن آنها

اکنون پس از گذشت 37 سال از عروج فاتح خیبر، مراسمی در مصلی امام خمینی (ره) برگزار شد. قبل از شروع مراسم سر و صدای زیادی در سالن بود، همه از پیر و جوان به خاطر ارادت و عشق قلبی به این شهید بزرگوار آمده بودند. مهمان ویژه این مراسم وزیر کشور است. مهدی: حق خودم می دانم که چند دقیقه قبل از مراسم با آنها صحبت کنم.

رزمندگانی که حتی ساعت ها در کنار شهید باکری بودند، یاد و خاطره او را به عنوان مدال افتخار معنوی بر سینه خود بیان کردند و در سال های بعد بدون ذکر نام پاسداشت این شهید بزرگوار یعنی غرق شدن در و شدند شمایل آقا مهدی.

آقا مهدی سفارش نبوی داشت

یکی از این رزمندگان عبدالرزاق میراب است که مدت ها در اداره مخابرات بی سیم به شهادت رسیده است.

وی با یادآوری نمونه ای از منشور رفتاری و اخلاقی شهید باکری، گفت: در حالی که برای عملیات زید که قرار بود بعد از عملیات خیبر آغاز شود، آماده می شدیم، همراه ایشان برای بازدید از خط مقدم رفتیم. گرمای هوا به حدی بود که کنترل ماشینم را به دست گرفتم، «وقتی به محور سنگر رسیدیم، از افسر محور درخواست گزارش کرد که در جریان آن، رزمندگانش کمپوت را از یخچال کاچو باز کردند که آقا مهدی دستش را گذاشت. جنگنده و او را از این کار منع کردند. مبارزان نیز ناراحت بودند.

میراب ادامه داد: بعد از اینکه علت این واکنش را پرسیدم، بعد از سه بار استغفار گفتند: بنده اگر این کمپوت را بخورم دیگر گرما روی من نمی گذارد و حالا جنگنده کلاه آهنی زیر من نیست. درک گرما یک پست می دهد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس اذعان داشت: اگر می دانست هیچکس در پادگان و صف غذا نمی خورد، غذا نمی خورد، می گفتند ما پدر و مادر رزمندگان اینجا هستیم و باید تمام تلاش خود را برای خدمت به آنها انجام دهیم. مثلاً ما که مخابرات بودیم اغلب به ما توصیه می‌کردند که مرکز صلواتی بسازیم تا رزمندگان احساس غربت نکنند.

وی به گستردگی عملیات بدر پرداخت و گفت: او قبل از شروع رزمندگان را جمع کرد و به اختلاف خود با آنها پایان داد و گفت هرکس قصد شرکت در عملیات را ندارد می تواند از اینجا برگردد، دسته عزاداری نیز برگزار کردند. به نشانه بیعت و عملیات آغاز شد.

میراب خاطرنشان کرد: زمانی که عملیات شروع شد به قول معروف خود می گفت که «الله عبد لری» (بندگان خدا) همیشه از او یاد می کرد، در آن زمان بسیار نگران بود، جان سربازان برایش اهمیت زیادی داشت. و گفت به قول شهید سلیمانی گونه داشت و نگفت برو، گفت بیا. سربازان اصرار کردند که او برگردد، اما قبول نکردند، سربازان نیز برای سلامتی او صلوات طولانی فرستادند.

وی افزود: وقتی لشکر عاشورا محور ببر را شکست، هیچکس باور نکرد. آتش در ببر فروکش کرد. قصد عبور از ببر را داشتیم که چند نفر به داخل آب پریدند اما مانع از تند شدن آب شدند که این نشان از ارادت زیاد رزمندگان به آقا مهدی بود. شهید پرچه بوف خیلی زود اعلام آمادگی کرد اما او خبر نداشت اما گفت به آقا مهدی نباید گفت نه.


صداقت و عدالت دو ویژگی شهید باکری بود

سردار محسن ایرانزاد یکی دیگر از همرزمان شهید باکری است که از دوران نوجوانی در کنار وی بوده است. وی به طور مستمر و ناشناس شبکه ای از خیرین را در سراسر استان در ستاد مدافعان سلامت سازماندهی کرد تا سرپرست خانواده در دوران ولیعهد به دلیل فشار اقتصادی تا حد ممکن خم نشود، اما این تلاش ها بیش از حد برجسته شده است. دو سال گذشته. قبل از

وی شهید باکری را الگوی رزمندگان در اخلاق و رفتار می داند و بیان می کند: دو ویژگی مهم صداقت در گفتار و عمل و عدالت خواهی را مطرح می کند. آنها ریا در دل نداشتند، معتقد بودند این وظیفه ای است که خداوند به ما داده است و باید با تمام تلاش خالصانه به نام خدا آن را انجام دهیم.

وی ادامه داد: این الگوی رفتاری او باعث شد تا سربازان در برگزاری دادگاه شکی نداشته باشند، زیرا می‌دانستند هر حرف آقا مهدی صداقت است، هر دستوری که به سربازان داده، قبلاً به آن عمل کرده‌اند. “

وی به گوشه هایی از عملیات بدر نگاه کرد و گفت: در عملیات بدر در پایان روز بیست و پنجم که قصد حمله به حریبه (روستای مقاومت) را داشتیم، به نیروهای همراهش گفت: هر که رفت و آن ها. که حاضر نیستند نیایند، آن روز همه رزمندگان رفتند، هر چه آن روز اصرار داشتند برگردند، اما چون نذر کرده بودند تا آخرین نفس در کنار رزمندگان باشند، نپذیرفتند و نشان دادند.

وی همچنین خطاب به عدالت خواه آقای مهدی باکری توضیح داد: هر چه برای نیروها خیر است می خواهد و هر موضوعی که برای رفاه و آسایش رزمندگان مهم است پیگیر تحقق آن است و می گوید بنده هستم. و انتظار خدمت او را ندارد، ما هم باید آنها را ارباب خود بدانیم، چون لباس و غذای خود را با رزمندگان ترکیب می کند، کفش هایشان چند پینه داشت، اما می گفتند ما در برابر مردم و خدا مسئولیم.


شناسنامه لشکر عاشورا منتشر می شود

مصطفی عابدی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از مسئولین سابق عملیات قرارگاه منطقه عاشورا است که پس از بازنشستگی در سال 1393 به تحقیق و تالیف درباره دفاع مقدس پرداخت و تاکنون چندین کتاب منتشر یا منتشر کرده است.

وی با بیان اینکه کتابی با عنوان «شناسنامه لشکر عاشورایی و توپخانه 40 توپ رسالت» منتشر شده است، اذعان داشت: این کتاب 504 صفحه ای کارنامه رشادت های لشکر عاشورا است که امروز از سوی وزیر کشور ارائه می شود. آثار “

عابدی افزود: در زمان انتشار این کتاب چندین استانی که در عملیات لشکر عاشورا بودند در کارگروه های خود به اظهار نظر و تکمیل یا تصحیح آن پرداختند و چندین بار تجدید چاپ و تجدید چاپ شده است. 600 ساعت مصاحبه با فرماندهان قبل، حین و بعد از عملیات و کاست های صوتی از دفاتر راوی آن زمان به طور کامل چاپ شد.

وی ادامه داد: دیگر نوشته های من در کنگره ملی 10 هزار شهید استان رونمایی می شود. من مسئول دبیرخانه کنگره نیز هستم و قرار است سال آینده برگزار شود. اطلاعات، پدافند هوایی، آمادگی و معاونت. واحدها در حال تکمیل هستند

گزارش حامد سلطانپور

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید