کنایه شدید رسانه های نزدیک به کلیباف به نخست وزیران: شما از پارکینگ منزلتان به پارکینگ وزارتخانه می روید، تورم را نمی فهمید، نمی دانید سهم و وام چیست!

کنایه شدید رسانه های نزدیک به کلیباف به نخست وزیران: شما از پارکینگ منزلتان به پارکینگ وزارتخانه می روید، تورم را نمی فهمید، نمی دانید سهم و وام چیست!

کنایه شدید رسانه های نزدیک به کلیباف به نخست وزیران: شما از پارکینگ منزلتان به پارکینگ وزارتخانه می روید، تورم را نمی فهمید، نمی دانید سهم و وام چیست!

روزنامه رسالت از رسانه های نزدیک به قالیباف نوشت: هفته گذشته صولت مرتضوی وزیر رفاه اجتماعی دولت رئیسی در پاسخ به سوالی مبنی بر ناکافی بودن دستمزد کارگران از آنها دعوت به جلب رضایت کرد.

جملاتی مانند «اگر نان ندارند بگذار کیک بخورند» منحصر به پاریس و انقلاب فرانسه نیست، نه تنها نوعی بیان و البته ناآگاهی است. مرطوب کننده هایی که خیس شدن را ممنوع می کنند نیز از این دسته هستند. صاحبان چنین ثروت هایی که به قناعت مردم توصیه می کنند نیز همین جمله معروف را می گویند.

این برای مواردی است که انسان در زمین حاضر می شود و می بیند چه بر سر مردم می آید و درد چیست و کجاست وگرنه یک قدم جلوتر است و اساساً نمی داند و فکر نمی کند که مردم درد دارند. اما آنها در این توهم هستند که مردم مانند خودشان بی خیال زندگی می کنند.

کسانی که بی وقفه از پارکینگ خانه تا پارکینگ وزارت و سازمان و از این جلسه تا آن جلسه راه می روند و کارمندانشان از خرید خانه تا ثبت نام بچه ها در مدرسه هر کاری می کنند، تورم را نمی فهمند. قدرت خرید را نمی دانند قسط و وام و ضامن نمی دانند و امثال هم فکری می کنند و در نتیجه به درد نمی خورند و داد و بیداد نمی کنند و از این منزجر نمی شوند. خشم

بیایید یک پله بالاتر برویم و فرض کنیم که در درد مردم علم وجود دارد و برای التیام آن عزم جزم است، اما قضاوت نادرست در مورد سطح توانایی، شخصیت مدیریتی یا مدل آزمون و خطا باعث می شود فرصت از کشور و مردم گرفته شود. و روند درمان درد به تعویق می افتد در واقع برای رفع مشکل و درمان دردهای موجود که برخی حاد و برخی مزمن هستند باید چند کار انجام داد:

اولاً باید بیگانه بودن درد و غیبت مردم از میدان و نمک پاشیدن بر زخم ملت را از شخصیت و ادبیات مسئولان زدود.

دوم، درد هرگز نباید پنهان شود. گاهی به نیت مقابله با تصاویر منفی و یا به دلیل کلیشه‌های رسانه‌ای و عملیات روانی، حقایق و دردها بیان نمی‌شود، بلکه اغراق‌آمیز، سالم‌سازی و سفیدپوش می‌شود که منجر به بی‌احترامی و بی‌تفاوتی به مردم و طبیعتاً خشم، عصبانیت و واکنش به مردم می‌شود.

ثالثاً، همه باید قدر خود را بدانند و بدانند. کمیل و ابوذر برای نماز و خدمت و همنشینی عزیز و ارزشمندند، اما از هدایت و رهبری برخوردار نیستند. همچنین مردم باید در جای خود باشند و به جای دیگری در آن مکان نگاه نکنند. چه می شود اگر در آن صورت آنها نه حال را بدست آورند و نه آینده را.

دیدگاهتان را بنویسید