اهداف اروپایی علیه تهران روز جدیدی است

اهداف اروپایی علیه تهران روز جدیدی است

جلال خوش شق در نوشته خود تاکید می کند که توجه به انسجام ملی، تثبیت وضعیت سیاسی-اقتصادی، احیای روابط با جامعه جهانی و داشتن ایده و مهارت برای انجام این امور از اولویت هایی است که نه تنها سیاسی باید مورد غفلت قرار گیرد. حاکمیت و امنیت ملی به عبارت دیگر تهران از نظر فرصت های از دست رفته با زمان محدودی مواجه است. به دلیل تمام موارد ذکر شده در بالا، اکنون در دستور کار مخرب غرب (اروپا و آمریکا) قرار دارد.

دیپلماسی ایرانی: اتحادیه اروپا در تازه ترین اقدام علیه تهران، هشتمین بسته تحریمی خود را اعلام کرد. اگرچه تحریم پنج فرد ایرانی و دو نهاد ایرانی از سوی اروپایی ها به بهانه نقض حقوق بشر انجام شد، اما این را باید اقدامی در روند تغییر رویکرد دانست که به تدریج بر شدت آن افزوده می شود. منشأ این تغییر، گذر از «دیالوگ های انتقادی» بود و اکنون به اعتراض و رویکردی تند علیه تهران تبدیل شده است. آیا واقعا اروپایی ها سیاست قبلی خود در قبال تهران را از رویکرد «انفعالی» به رویکرد «بسیار فعال» تغییر داده اند؟ آیا اکنون مواضع علیه تهران از واشنگتن سخت‌تر است؟

تهران رویکرد اروپا را چگونه می بیند؟ آیا آن را تهدیدی «کوچک» و گذرا می‌داند و با چشم‌اندازی به احیای روابط با کشورهای منطقه و همچنین منافع احتمالی «سیاست نگاه به شرق» به سیاست «انفعالی» خود ادامه می‌دهد؟ یا واقعا معتقد است که حتی اگر خطر و آسیب رویکرد فعلی اروپایی ها اندک باشد، ادامه این وضعیت خطرات بسیار بزرگ تری را به دنبال خواهد داشت؟

عنصر توانایی، پیش بینی و ارزیابی در درک ریسک ها هنر سیاستگذاران است. بنابراین، برای جلوگیری از تشدید خطراتی که قابلیت تبدیل به «تهدید» را دارند، آیا تهران نباید موتور خلق ایده های نوآورانه را به جای واکنش های منفعلانه روشن کند؟ نمونه کوچکی از اقدامات مشکوک اروپایی ها «نشست صلح اروپا» با حضور نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان و الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان است. در این دیدار طرف های ارمنی و آذربایجانی متقابلاً توافق کردند که با پذیرش کاهش اراضی ارمنستان به تمامیت ارضی احترام بگذارند. این در حالی است که مرزهای دو کشور نهایی شده و هر دو کشور باید مرزهای جدید را رعایت کنند. پاشینیان برای اولین بار اعلام کرد که آماده است «قره باغ» را به آذربایجان تحویل دهد.

در این صورت تغییر مرزها و بستن مسیر زمینی ایران با اروپا اجتناب ناپذیر خواهد بود. این در حالی است که روسیه و ایران به عنوان بازیگران اصلی منطقه در این مذاکرات شرکت نکردند و گفته می شد که ممکن است ارمنستان به زودی از «پیمان امنیت جمعی» به رهبری روسیه خارج شود. اقدام اروپا از یک سو، ورود بی سابقه و عملی به منطقه قفقاز و آسیای مرکزی با حذف ضمنی روسیه از آن در مناقشه جنگ اوکراین است. از سوی دیگر، تشدید محاصره ایران شرایط را برای آن کشور پیچیده خواهد کرد. بنابراین ساده انگارانه است که رویکرد اروپا و سلسله اقدامات آن را که این روزها به اشکال مختلف در پارلمان ناتو و سازمان های بین المللی ادامه می دهد، تنها یک تهدید «کم شدت» علیه ایران بدانیم.

شناخت، ارزیابی واقع‌بینانه و پیش‌بینی آنچه انجام می‌شود در عین ایجاد توانایی مقابله با رویکردی که منافع کوتاه‌مدت و بلندمدت کشور را در معرض آسیب و تهدید قرار می‌دهد، قاعده سیاست امنیت ملی است. بنابراین، زمانی که رویکرد اروپا – حتی سریع‌تر از اقدامات واشنگتن – تهران را فلج می‌کند، تهران باید با درک زمان و شرایط پیش روی خود، به سرعت وارد عمل شود.

توجه به انسجام ملی، تثبیت اوضاع سیاسی-اقتصادی، احیای روابط با جامعه جهانی و داشتن ایده و مهارت برای انجام این امور از اولویت هایی است که نه تنها برای حاکمیت سیاسی، بلکه برای امنیت ملی نیز مضر است. به عبارت دیگر، تهران از نظر فرصت های از دست رفته با زمان محدودی مواجه است. به دلیل تمام موارد ذکر شده در بالا، اکنون در دستور کار مخرب غرب (اروپا و آمریکا) قرار دارد.

تجربه به جامعه جهانی آموخته است که وجود «قدرت» به تنهایی برای غلبه بر آسیب، خطر و تهدید کافی نیست، بلکه این مهارت سیاسی است که می تواند با عامل «قدرت» به شکلی «ضروری» کار کند. در غیاب ایده های پیشگام، سیاست بی فایده و بی ثمر خواهد بود. یک ضرب المثل معروف در میان سیاستمداران وجود دارد که می گوید: «قدرتمند بودن لزوماً به معنای مشهور بودن نیست». واضح است که قدرت با شهرت یکی نیست.

اعلام هشتمین بسته تحریمی اتحادیه اروپا علیه تهران در ادامه روند اقداماتی است که انسجام داخلی، سرعت عمل و ثبات را در ایران نشان می دهد. زمان برای سیاست به طور فزاینده ای محدود می شود.

دیدگاهتان را بنویسید