آیا هزینه هولناکی را که تولیدکنندگان رای با ارائه اطلاعات نادرست به مسئولان برای کشور ایجاد کرده اند، در نظر گرفته اید؟

آیا هزینه هولناکی را که تولیدکنندگان رای با ارائه اطلاعات نادرست به مسئولان برای کشور ایجاد کرده اند، در نظر گرفته اید؟

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم محمد مهاجری نوشت: به آن 20-30-50-100 هزار نفری که به خیابان ها آمدند و اعتراض کردند و شاید هم شورش کردند بی اعتنا باشید. 2-3 ماه گذشته را به طور کامل فراموش کنید. نه خانه آمد، نه خانه رفت. نه خونی ریخته شد و نه کسی صدمه دید. نه آتش سوزی و نه کسی زخمی شد. همه در خانه و محل کار آرام هستند و اوضاع طبق انتظار است.

با چنین فرضی آیا مسئولان به فراموشی سپرده خواهند شد؟ هیچ شخص یا سازمانی به این فکر نخواهد کرد که با 52 درصد افرادی که از سال 1400 تا کنون رای نداده اند و میلیون ها نفری که سفید رای داده اند چه کند.

آیا یک مقام مسئول به این فکر نخواهد کرد که پس از 19 سال از خراشیدن سنگ های پرونده هسته ای برای اصلاح خسارات ناشی از آن چه باید کرد؟ آیا صرفاً این که توانمندی های هسته ای خود را یک افتخار بدانیم (که به اندازه کافی منصفانه است) کافی است یا باید به این سؤال پاسخ دهیم که چرا نتوانسته ایم آنها را به عنوان برگ برنده ای بر سر سفره دیپلماسی جهانی قرار دهیم و نان آن را بخوریم؟

هیچ مسئولی نیامده است ببیند حق مردم برای حضور در انتخابات کجا تضییع شده است؟ و مثلا چند نفر از افراد خوب به بهانه انتخاب افراد خوب از شورای نگهبان بیرون رانده شده اند؟

آیا مسئولی هست که بتواند بر طیف تخصصی انتصابات – به ویژه در دولت سیزدهم – نظارت کامل داشته باشد و گزارشی از مسئولان ناکارآمد تهیه و به رئیس جمهور ارائه کند؟

آیا کسی می خواهد بداند چرا تعداد زیادی از مدافعان و حامیان قدرت با این ادبیات زشت علیه منتقدان صحبت می کنند؟ و چرا هرکس را که با آنها نیست یاغی و یاغی می دانند؟!

آیا هیچ تحصیلکرده ای به این فکر می کند که هزینه تصویر هولناکی را که رای سازان از مسئولان و مسئولان در سطوح مختلف ایجاد کرده اند و سال ها آنها را به تصمیمات اشتباه واداشته اند، محاسبه کند؟

آیا هیچ متفکر دینی برای درک تردیدهای طاقت فرسایی که در ذهن دانش آموزان در مورد اعتقادات دینی خود ایجاد شده است به دانشگاه ها و مدارس می رود؟ آیا هیچ جامعه شناس و روانشناسی به خود زحمت می دهد که علت این همه خودکشی، جنایت، خیانت و جنایت را تحلیل کند و به دنبال راه حل باشد؟

آیا کسی حوصله فکر کردن به این چیزها را دارد، منشی، ناظر، مدیر، مدیر، منشی، یا همه سرشان را روی بالش می گذارند تا آهنگ راهپیمایی شب که در خیابان ها فریاد می زند: شهر امن است و امن است”؟

دیدگاهتان را بنویسید