ابتدا حسن نیت دولت را ثابت کنید سپس کارگران را تحت فشار قرار دهید

ابتدا حسن نیت دولت را ثابت کنید سپس کارگران را تحت فشار قرار دهید

روز جدید این روزها تلاش مدیران صندوق های بازنشستگی کشوری برای اصلاحات پارامتریک تحت عنوان افزایش سن بازنشستگی و سالمندی چیز جدیدی نیست. به نظر می‌رسد دولت‌ها عموماً به دنبال اصلاحات پارامتریک در صندوق‌های بازنشستگی، به‌ویژه صندوق بازنشستگی کشوری و تأمین اجتماعی هستند تا بخشی از بار سنگین بر دوش خود را کاهش دهند. باری که ظاهراً هیچ اراده ای برای رفع آن جز فشار بیشتر بر بیمه شده وجود ندارد.

در روزهای اخیر تلاش ها برای اجرای چنین پیشنهادهایی به اوج خود رسیده است. البته در دولت روحانی لایحه ای یک جانبه بدون مشارکت و دخالت ذی نفعان به نام لایحه اصلاحات پارامتریک سازمان تامین اجتماعی در آن مقطع تقدیم مجلس شد که در نهایت به دلیل مطالبات مطرح شده مسکوت و پس گرفته شد. و اعتراضات جامعه کارگری اما به نظر می رسد اصرار برخی از حامیان اصلاحات پارامتریک و به طور مشخص افزایش سن بازنشستگی نسبت به دولت های گذشته قوی تر است تا جایی که دولت در تهیه قانون 1401 این موضوع را فراموش نکرده است. لایحه بودجه

20 آذرماه سال گذشته رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از حذف افزایش سن بازنشستگی در بودجه 1401 با پیشنهاد این کمیته خبر داد. در لایحه پیشنهادی، دولت سن بازنشستگی را دو سال افزایش داده بود و نمایندگان مجلس با این استدلال که تثبیت اعتبارات نیازمند برنامه و برنامه و لایحه مشخصی است و نمی‌توان چنین مواردی را به یکباره در قانون بودجه گنجاند، این بند را حذف کردند.

پس از چند ماه، در مرداد ماه، اخبار مربوط به اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی به اوج بازگشت. «محمدهادی زاهدی وفا» سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در 12 مرداد و روز تکریم بازنشستگان با بیان اینکه به برکت انقلاب امید به زندگی از 55 سال به 76 سال رسیده است، گفت: این افزایش امید به زندگی است. تا 20 سال یک دستاورد بزرگ و یک وظیفه برای رهبران و قانونگذاران است. در سال 1955، حدود 3 درصد از جمعیت در گروه سالمندان بودند. در سال 90 این رقم به 8 درصد و در سال 1404 به 10 درصد خواهد رسید. وی افزود: در این راستا سیاست های کلی بیمه های اجتماعی و برنامه هفتم توسعه و بهبود وضعیت صندوق ها در حال تدوین و تدوین است.

اشاره اولیه سرپرست وزارت کار به افزایش امید به زندگی و افزایش نسبت افراد سالمند و متعاقب آن اشاره وی به اصلاح صندوق نشان می دهد که دولت همچنان به دنبال افزایش سن بازنشستگی و سن بازنشستگی است که مولفه اصلی تقریباً همه موارد است. اصلاحات پارامتریک در سال های اخیر دولت به بهانه اینکه از زمان بازنشستگی تا زمان دریافت مستمری یا فوت و پایان مستمری و پرداخت مستمری در این مدت طولانی فاصله دارد می خواهد سن بازنشستگی را چندین سال افزایش دهد. این دوره باعث افزایش هزینه وجوه و ورشکستگی خواهد شد، اما سوال اینجاست که آیا افزایش سن بازنشستگی و اصلاحات پارامتریک به طور کلی در وضعیت معیشتی جامعه بزرگتر ذی نفعان چه معنایی دارد و در عین حال چه مطالباتی دارد؟ آیا دولت می تواند با لایحه یک طرفه معادلات بیمه و بازنشستگی جامعه بیش از 42 میلیون بیمه شده و وابسته به تامین اجتماعی و همچنین مشمولان صندوق بازنشستگی کشوری را تغییر دهد؟

سن بازنشستگی و چالش های آن

بدون شک سن بازنشستگی در اکثر کشورهای اروپایی بالاتر از ایران است. سن بازنشستگی در اکثر کشورهای اروپایی و همچنین آلمان 65 سال است. درست سه سال پیش، در تابستان 1998، دولت آلمان پیشنهاد بانک مرکزی آن کشور مبنی بر افزایش سن بازنشستگی به 69 سال را غیرمنطقی دانست.

در همان زمان زیگمار گابریل، معاون وقت صدراعظم این کشور واکنش جالبی از خود نشان داد. وی پیشنهاد بانک مرکزی برای افزایش سن بازنشستگی ثروتمندان را مورد ارزیابی قرار داد و گفت: اگر من یک بانکدار در بانک مرکزی بودم با همین دیدگاه ها بیرون می آمدم. همه این افراد حقوق بالایی دارند، کمترین استرس و خستگی جسمی را تحمل می کنند و امید به زندگی آنها بالاست. خانم‌های فروشنده، پرستاران، دست‌کارها و پرستاران سالمند این پیشنهاد را احمقانه می‌دانند و من هم همینطور».

اگرچه این استدلال متعلق به آلمان است، اما در مورد بازنشستگان در ایران نیز به شکل قوی‌تری صدق می‌کند. طبقات فرودستی که کارهای یدی، سخت و طاقت فرسا دارند، با بالا رفتن سن بازنشستگی، زندگی آنها بدون هدیه کافی از بین می رود. اگر سن بازنشستگی در این کشورها بیشتر باشد، «مستمری» بسیار بیشتر از دستمزد بازنشستگان ما است. زمانی که بازنشسته می شود، منطق این است که می تواند تمام زندگی خود را صرف حقوق بازنشستگی کند و نیازی به شغل دوم یا سوم نداشته باشد، در عین حال تمام خدمات درمانی مورد نیاز او تحت پوشش مستمری پایه است و دیگر مجبور نیست پرداخت هزینه های رادیولوژی، بیمارستان و غیره بدیهی است که از افزایش سن و سابقه بازنشستگی ترس کمتری دارد و مقاومت چندانی نخواهد داشت، اما کارگرانی که پس از بازنشستگی با دستمزد زیر خط فقر باید به دنبال شغل دوم و سوم باشند، واقعاً چگونه دست از کار می کشند. و چگونه هزینه های خانواده خود را تامین کنند؟ این کارگران به دنبال بازنشستگی پیش از موعد برای یافتن اوقات فراغت و کار جایگزین هستند!

صادقی: قبل از اصلاحات پارامتریک باید مدیریت سازمان تامین اجتماعی در حوزه های مختلف از سرمایه گذاری گرفته تا هزینه ها اصلاح شود. مدیران سازمان باید بتوانند هزینه های سازمان را مدیریت کنند

بنابراین، این نوع مقایسه، یعنی. استفاده از تنها یک جزء به نام سن بازنشستگی به عنوان مبنای مقایسه نوعی مقایسه است و راه به جایی نمی برد. بدون شک صندوق های بازنشستگی ایران به ویژه صندوق تامین اجتماعی منسوخ شده و نیازمند اصلاحات پارامتریک هستند، اما صرف نظر از اینکه “این اصلاحات چه باید باشد” که بحثی جداگانه و بسیار گسترده است، سوال اصلی این است که “چه زمانی و چگونه باید”. تا این اصلاحات به اجرا درآیند.

پیش نیاز احیای سه جانبه گرایی و انجام وظایف دولت

برای یافتن پاسخ این سوالات به سراغ فعالان صنفی تشکل های بازنشستگی رفتیم و بدون توجه به محتوای اصلاحات، الزامات و پیش نیازهای اصلاحات مورد نظر را جویا شدیم.

دهقانکیا: دولتی که به تعهدات قانونی خود عمل نمی کند یکدفعه می آید و می گوید برای حفظ تعادل سازمان باید اصلاحاتی انجام شود و این یعنی فشار بر جامعه ذی نفع یعنی کارگران و مستمری بگیران.

«حسن صادقی» رئیس انجمن صنفی کارگران پشکوتان در این باره می گوید: اصلاحات پارامتریک از وظایف هر بیمه و صندوق بازنشستگی به ویژه صندوقی مانند تامین اجتماعی است که از سال 54 دچار کهولت سن شده است. اما این اصلاحات “اما و اگر” بسیار خوب است. هیچ یک از دولت های پس از انقلاب به تعهدات خود در تامین اجتماعی عمل نکردند و سهم 3 درصدی بیمه دولتی بیمه شدگان عادی را پرداخت نکردند و بیش از 26 گروه مهمان ناخوانده را پشت میز اجتماعی پذیرفتند. امروز بر اساس حداقل معیارها، بدهی دولت به سازمان بیش از 420 هزار میلیارد تومان است. اول از همه دولت باید این بدهی انباشته را با کیفیت و کمیت مناسب پرداخت کند. مجلس و دولت از این پس باید متعهد شوند که هیچ قانون و مصوبه‌ای مغایر با منابع تامین اجتماعی نداشته باشند، در این صورت می‌توانیم به سمت اصلاحات پارامتریک برویم.

وی ادامه می دهد: قبل از اصلاحات پارامتریک باید مدیریت سازمان بیمه گر در حوزه های مختلف از سرمایه گذاری گرفته تا هزینه اصلاح شود. مدیران سازمان باید بتوانند هزینه های سازمان را مدیریت کنند. باید در شرکت های شستا اصلاحات پرتفوی صورت گیرد زیرا این شرکت ها معمولا بازنده هستند. چرا سازمان از شرکتی به سهامدار تبدیل نشد و چرا مدیران عملکرد خوبی نداشتند؟ به هر حال، یک پیش نیاز مهم برای اصلاحات پارامتریک، احیای سه جانبه گرایی است. هر گونه اصلاحات باید به صورت سه جانبه انجام شود و سپس در مجمع ملی کار متشکل از کارشناسان، کارشناسان و دلسوزان مطرح و در نهایت در قالب لایحه یا طرح در مجلس ارائه شود. دولتی که به تعهدات خود در قبال سازمان و بیش از 42 میلیون بیمه شده آن عمل نکرده و نخواهد کرد، نمی تواند به تنهایی اصلاحات پارامتریک انجام دهد و سن بازنشستگی را افزایش دهد!

علی دگانکیا، رئیس کانون بازنشستگان تهران نیز نظر مشابهی دارد. وی در این خصوص می گوید: در هر نوع اصلاحات پارامتریک باید به دیدگاه تشکل های کارگری و بازنشستگی توجه شود. اگر بخواهند اصلاحات فردی انجام دهند و سن بازنشستگی را افزایش دهند، قاطعانه مخالفت خواهیم کرد. و در دولت قبل با اصلاحاتی که قرار بود مبلغ بیمه و سن و خدمت مستمری را افزایش دهد و شرایط سخت و زیان آور بازنشستگی را تشدید کند، دقیقاً به این دلیل که به صورت یکطرفه اعمال شده بود، مخالفت کردیم.

وی ادامه می دهد: دولت 26 گروه ویژه را به عنوان مهمان ناخوانده سر میز تامین اجتماعی قرار داده است. این گروه ها ماهانه 670 میلیارد تومان بر دوش سازمان هزینه می کنند. پرداخت این هزینه سنگین بر عهده دولت است اما دولت به تعهدات قانونی خود عمل نمی کند. ناگهان دولتی می آید که به تعهدات خود عمل نمی کند و می گوید برای حفظ تعادل سازمان باید اصلاحاتی انجام داد و این یعنی فشار بر جامعه ذی نفع یعنی کارگران و مستمری بگیران. بنابراین، ابتدا باید بدهی سنگین خود را پرداخت کنند، سپس قول دهند که به عنوان مهمان ناخوانده سر میز کارگران ننشینند، بلکه در مرحله بعد بیایند و با سازمان ها و ذی نفعان صحبت کنند و جلسه ای تشکیل دهند تا تصور واقعی و عادلانه باشد. اصلاحات در یک کلام ابتدا اصلاح ساختار سازمان و احیای سه جانبه گرایی و البته انجام تعهدات دولت و سپس صحبت از منابع و هزینه ها و تصمیم گیری برای اصلاح صندوق ها.

اصلاح رویه دولتی؛ مهمترین نیاز صندوق های بازنشستگی

بدون شک اصلاحات مضر است، اما اصلاحاتی که بر اساس مقایسه تفاوت ها و ذی نفعان واقعی شکل نگرفته اند، در تعیین میزان و چه میزان دخالت دارند. ابتدا دولت باید اصلاحات خود را آغاز کند. مهمترین اقدام برای تثبیت صندوق بیمه اجتماعی اصلاح رویکرد دولت و پرداخت بدهی انباشته است که امروز از مرز 420 هزار میلیارد تومان عبور کرده است.

آیا دولتی که به فکر افزایش امید به زندگی است و می گوید سن بازنشستگی باید به موازات آن بالا برود و مانند سایر کشورها نسبت به وظایف و تعهدات تاریخی خود در قبال زمین نیز نیمه کاره است؟ مهمتر از آن، آیا مستمری سنوات کافی و خدمات پزشکی رایگان برای بازنشستگان در همان کشورهای توسعه یافته در نظر گرفته می شود؟ اما باید گفت که در همین کشورها افزایش سن بازنشستگی با مخالفت اتحادیه ها و اتحادیه ها مواجه است و این به هیچ وجه کار آسانی نیست.

دیدگاهتان را بنویسید