افزایش سن بازنشستگی در صورتی که بندهای برنامه ششم در دسترس نباشد

افزایش سن بازنشستگی در صورتی که بندهای برنامه ششم در دسترس نباشد

رسیدگی انتخابی به اسناد قانونی

در طول دهه‌های گذشته، رابطه دولت‌ها با قوانین و برنامه‌های توسعه بالادستی انتخابی و دلبخواه بوده است. بخش‌هایی از اسناد قانونی که در دستورالعمل‌های درآمدزایی دولت‌ها دیده می‌شد، اجرا می‌شد، اما هر جا که منافع آن به دست مستضعفان و تحت فشار می‌رسید، یا رها شد یا تغییر ماهیت داد.

بیایید با قانون بودجه 1401 شروع کنیم. در این قانون تاکید شده بود که حذف ارز ترجیحی در صورتی قابل اجرا باشد که به مردم کاتالوگ الکترونیکی داده شود و قیمت ها به شهریور 1400 برگردد. کاتالوگ” و “قیمت ها از شهریور 1400”. اکنون که سال به پایان می رسد، برخی از پروژه های نیمه تمام مرتبط با کاتالوگ الکترونیک نیز به صورت آزمایشی و آزمایشی در چند استان در حال اجراست، اما معلوم نیست نتیجه نهایی چه خواهد شد و آیا کاتالوگ ارائه می شود یا خیر. یا نه؛ در حالی که تمام آزمایش ها و محاکمه ها علیه القاعده باید قبل از اجرای قانون بودجه انجام می شد.

در مورد برنامه های توسعه پنج ساله، همان رویکرد انتخابی حاکم است. در حالی که مطالبات برنامه ششم در خصوص حقوق کارگران و تامین اجتماعی به هیچ وجه اجرا و محقق نشده است، می خواهند فضا را در برنامه هفتم سخت کرده و دستمزد بیمه شدگان را کاهش دهند.

به گفته حسین حبیبی (عضو هیات مدیره مرکز عالی شوراهای اسلامی کار کشور) سوال اینجاست که آیا به تعهدات برنامه ششم توسعه پایبند بوده اید و مطالبات خود را به کارگران پرداخت کرده اید و اکنون شما برای افزایش سن بازنشستگی و اصلاحات پارامتریک یک جانبه در برنامه هفتم توسعه حرکت کرده اید. چرا حاکمان را به خاطر عدم اجرای الزامات برنامه ششم زیر سوال نمی برند و هیچ مسئولیتی ندارند!

وظایف دولت در برنامه ششم توسعه

هیچ اقدامی انجام نشده است!

«تسویه کامل بدهی های انباشته دولت به سازمان تأمین اجتماعی» که در متن قانونی «تسویه بدهی حسابرسی شده» نامیده می شود، یکی از وظایف اصلی برنامه ششم توسعه است. در بند (الف) ماده 12 این سند قانونی آمده است:

«دولت متعهد می شود در اجرای قانون برنامه در قالب بودجه سالانه بدهی حسابرسی شده خود به سازمان تأمین اجتماعی را از محل سهام قابل واگذاری دولت در قالب قانون اجرای سیاست های کلی این ماده پرداخت کند. 44 قانون اساسی و اصلاحات بعدی آن، مازاد اموال برای نیاز قوه مجریه، پرداخت نقدی در بودجه سالانه، ضمانت‌های قانونی و امتیازات توافقی.

و البته این بند قانونی یک تبصره هم دارد: «در اجرای مصوبه این بند باید سالانه حداقل ده درصد بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی تسویه شود و کلیه تعهدات جدید برای سازمان تامین اجتماعی باشد. باید در قانون بودجه همان سال پیش بینی و پیش بینی شود».

و در بند (ب) همین ماده 12 آمده است: «سازمان تأمین اجتماعی موظف است در اجرای قانون برنامه، حقوق مستمری بگیران و بازنشستگان را طبق قوانین مربوطه تعدیل کند».

تعهدات این بند واحد قانونی، یعنی. ماده 12 برنامه ششم توسعه محقق نشده است. دولت به طور کامل بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را تسویه نکرده است و با وجود پرداخت 90 هزار میلیارد تومانی در سال جاری (در قالب سهام نفت شازند) و حدود 50 هزار میلیارد تومانی در هر یک از دو سال گذشته، سازمان تامین اجتماعی همچنان پرداخت می کند. مبالغ هنگفتی (حدود 300 هزار میلیارد تومان) به دولت بدهکار است. اما آنچه سازمان برنامه و بودجه به عنوان «بدهی حسابرسی شده» روی جدول تامین اجتماعی قرار می دهد به مراتب کمتر از مطالبات واقعی سازمان است و حتی سود بانکی دیرکرد معمول را در این حسابرسی اجباری تشخیص نمی دهند.

اما نکته مهمتر تخصیص تبصره در بند الف است; هر تعهد جدیدی برای سازمان بیمه گر باید در قانون بودجه همان سال پیش بینی و پیش بینی شود.» این در حالی است که حق بیمه 23 گروه بیمه شده خاص حدود 30 هزار میلیارد تومان هزینه مالی برای سازمان دارد. اما دولت ها در بودجه سالانه پرداختی نمی کنند، سهم درمان و سهم بیمه دولتی بیمه شدگان عادی نیز بر عهده دولت است، اما در جایی از آن بودجه سالانه وجود ندارد.

به گفته یدالله فرجی (فعال بازنشسته صنفی) اگر دولت هر سال همان 30 هزار میلیارد تومان را به سازمان بپردازد و مدیران عامل سازمان از دولت مطالبه کنند، امروز نگرش و وضعیت مستمری بازنشستگان بسیار بهتر خواهد شد. اما مشکل اینجاست که دولت به وظیفه خود عمل نمی کند و مدیران اجرایی چون متعلق به دولت هستند دست در دستان خود می گذارند و از دستورات دولت اطاعت می کنند.

بند (ب) ماده 12 که اجرای کامل تناسب حقوق را کنترل می کند در برنامه ششم اجرا نشد. تناسب اجرا شده در سال 1400 حداقلی بوده و رضایت بازنشستگان را نداشته و 25 درصد همین تناسب همچنان باقی است و معلوم نیست تا پایان امسال اجرایی شود یا خیر.

در قانون برنامه ششم توسعه همچنان دولت در قبال بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی تعهداتی دارد. نمونه عینی دیگر ماده 70 این سند قانونی است که تاکید می کند «بیمه سلامت برای افراد جامعه از جمله بیمه شدگان سازمان بیمه اجتماعی اجباری است». برای تحقق این امر، دولت موظف است هزینه بیمه سرانه را در قالب «یارانه دولتی» پرداخت کند. انجام این تکلیف برای بیمه شدگان همانند کسر بیمه طبق قانون تامین اجتماعی است. اما در طول برنامه ششم، یارانه دولتی یا عوارض سرانه بیمه که در قانون تامین اجتماعی به آن «سرانه برخورد با کارگران» گفته می شود، هیچ گاه به حساب تامین اجتماعی واریز نشد. در واقع دولت هیچ گونه حمایت و کمکی برای درمان کارگران بیمه شده انجام نمی دهد و حتی به وظایف خود در این بخش عمل نمی کند.

افزایش سن بازنشستگی با وجود فراموشی تکالیف قانونی

اکنون که بندهای برنامه ششم، آن بخش هایی که به نفع مردم و طبقه کارگر بود کنار گذاشته شد و اراده ای برای اجرای آن وجود نداشت، به برنامه هفتم یعنی سن بازنشستگی بیمه شدگان ارتقا یافت. شامل. و این بدان معناست که بار بحران با وجوه به دوش بیمه شدگان منتقل می شود.

به گفته حسین حبیبی، اگر دولت به وظایف برنامه ششم توسعه به سازمان تامین اجتماعی عمل می کرد، امروز این صندوق در آستانه بحران جدی قرار نمی گرفت. دولت پنج سال است که نتوانسته وظایف خود را انجام دهد و اکنون می خواهد بار سنگین حل بحران را تا پنج سال آینده بر دوش کارگران بگذارد. این اصلا منصفانه نیست!

نه پرداخت سرانه درمان برای بیمه شدگان زیر خط فقر درمان رایگان و با کیفیت، نه پرداخت بدهی های جاری هر سال در قانون بودجه سنواتی و نه تسویه بدهی های انباشته در پنج سال عادلانه نیست. اما یک طرح جدید بنویسید تا بار همه مشکلات بر دوش کارگران کم درآمد بیفتد و پنج سال دیگر بابت حقوق چندرگز پرداخت کنند و به حساب صندوق بیمه پرداخت کنند. چرا، چون صندوق نباید ورشکست شود، اما دولت مشخصا تعهدی در این زمینه ندارد و نخواهد داشت!

دیدگاهتان را بنویسید