انتقادها به درگذشت مهسا امینی هر لحظه بیشتر می شود. پلیس در پاسخ به این انتقادات اعلام کرد که هیچ ملاقاتی با مهسا صورت نگرفته و وی برای احراز صلاحیت به مقر گشت ارشاد منتقل شده است. سردار رحیمی همچنین گفت که لباس مهسا با لباسی که در فیلم دیده می شود کاملا متفاوت است. امجد امینی پدر مهسا (زینا) امینی به این اظهارات واکنش نشان داد.
لباس مهسا امینی هم مثل فیلم بود
پدر مهسا امینی به رویداد۲۴ گفت: من تمام اظهارات سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی را قاطعانه تکذیب می کنم. لباس مهسا مشکلی نداشت. می گویند لباس مهسا با لباسی که در فیلم کمری می پوشد کاملا متفاوت است، من می گویم دروغ است و اصلاً چنین چیزی وجود ندارد.
تا کنون تمامی فیلم‌های مهسا امینی سانسور شده است
وی در ادامه گفت: حتی یک زن 60 ساله به اندازه مهسا لباس پوشیده نبود! تا به حال هر فیلمی که آنها منتشر کرده اند سانسور شده است و هیچ کدام از آنها حقیقت ندارند.
مهسا مورد حمله فیزیکی قرار گرفت
وی ادامه داد: مهسا به مأموران گفته بود، خدایا من را رها کنید. من اهل شهرستان هستم، اینجا غریبم. برادر من 16 سال بیشتر ندارد. بزار برم من با لباسم اما در همین حین یکی از پلیس ها مهسا رو هل میده و بهش تعرض فیزیکی می کنه. این دیدار به طرق مختلف انجام شد. همچنین چند دختری که داخل وانت بودند بعد از این حادثه با من تماس گرفتند و گفتند که مهسا در وانت مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
امینی درباره عدم پاسخگویی نهادها به درخواست وی برای دسترسی به دوربین در وانت گفت: درخواست دسترسی به دوربین های داخل وانت و حیاط ساختمان وزیر را کردم اما پاسخی به من ندادند! هر فیلمی که در فضای مجازی منتشر می شود سانسور می شود.
می گوید: همه حرف ها و فیلم هایی که نشان می دهند دروغ است و ما نتوانستیم چیزی بفهمیم. با وجود برخورد با مهسا و وخامت حال او، حتی تلاشی برای رساندن او سریعتر به بیمارستان نکردند و انتقال مهسا به مراکز درمانی را به تاخیر انداختند! دکترها و پرستارها گفتند که اگر مهسا زودتر به بیمارستان منتقل می شد، اینجا نبود.
نمی گذارم خون مهسا پایمال شود
امجد امینی به رویداد۲۴ می گوید: ناراحتی من این است که مسئولان هر روز درباره دخترم دروغ می گویند! گفتند مهسا بیماری قلبی و صرع دارد و من که پدرش هستم و 22 سال او را بزرگ کرده ام با صدای بلند می گویم مهسا مریض نیست و در سلامت کامل است. مردی که دخترم را زد باید محاکمه شود. آن هم در دادگاه علنی به جای توبیخ و اخراج! اجازه نمی دهم خون دخترم پایمال شود.
همه بدن مهسا را پوشاندند تا کبودی ها را نبینیم
امینی پدر مهسا می گوید: وقتی به بیمارستان رفتیم نگذاشتند مهسا را ببینیم. همه سر و بدنش را پوشانده بودند تا کبودی های بدنش را نبینیم! فقط صورت و کف پای دخترم را می دیدم که البته کبودی پای مهسا را هم می دیدم. در همان ابتدا پرستاران بیمارستان کسری به من گفتند که مهسا را آنقدر دیر به بیمارستان منتقل کرده اند که کاری از دست ما برنمی آید.
دخترم را بیهوش بدون همراه به بیمارستان بردند
امینی با اشاره به اینکه ماموران گشت ارجاع، مهسا را سوار آمبولانس کردند و او را تنها گذاشتند، گفت: کسی را با مهسا به بیمارستان نفرستادند! یعنی دخترم را سوار آمبولانس کردند و تنها رفتند! اگر برادرش اشکان نبود هرگز نمی توانستیم مهسا را پیدا کنیم. پرستارها می گویند وقتی مهسا را به بیمارستان آوردند، هیچکس همراهش نبود و نمی دانستیم چطور به شما بگوییم. یعنی دختر بیهوشم را بدون متصدی به بیمارستان منتقل کردند! برادر 16 ساله مهسا با هزار مشقت توانست این بیمارستان را پیدا کند چون اشکان اولین نفری بود که به تهران آمد و اصلاً محل را نمی شناخت.
امینی ادامه داد: نمی خواهند بدانند با دخترم چه کردند. من در هشتگرد بودم و نزدیک به دو ساعت طول کشید تا به بیمارستان برسم، وقتی رسیدم اجازه دیدن مهسا را نداشتم. ما ونتیلاتورها را دیدیم اما من دکتر نیستم که بدانم آیا واقعاً وصل هستند یا نه! فقط خدا می داند با دخترم چه کردند.
به ما فشار آوردند که شبانه مهسا امینی را دفن کنیم
پدر مهسا می گوید: در مورد دفن باید بگویم که به ما فشار آوردند که شبانه مهسا را دفن کنیم که گفتم به هیچ عنوان اجازه نمی دهم و مردم و اقوام و حتی مادرش حضور داشته باشند. با اصرار بنده مراسم تشییع جنازه به ساعت 8 تغییر یافت.