بخش قابل توجهی از طبقه متوسط ​​از بین خواهند رفت

بخش قابل توجهی از طبقه متوسط ​​از بین خواهند رفت

یک کارشناس اقتصادی گفت: اینکه می گویند بودجه مظهر نگاه دولت به اقتصاد و زندگی مردم است بی جهت نیست. در هر کجای دنیا برای درک مسیر اقتصادی و رویکردهای حاکم بر این حوزه کافی است یک بار بودجه کشور مربوطه را بررسی کنید. بودجه ای که عمدتاً در ایران تصویب می شود، بیشتر برای بخش های فرهنگی و نظامی در نظر گرفته شده است. البته در جاهایی به امور علمی و آموزشی می پردازد اما نتیجه مناسبی ندارد. به نظر من تا زمانی که مدیریت نان آوران بودجه را کاهش ندهند، نمی توانند با تعمیم یارانه به چند دهک پایین گام های موثری در ارائه خدمات، مسئولیت ها و تامین اجتماعی بردارند و به اقشار کم درآمد کمک کنند.

مرتضی اوفگه، استاد اقتصاد در گفتگو با فرارو گفت: ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که فقر در ایران بیش از نتیجه تغییر و محدودیت است. اگر بیرونی است، نتیجه سیاست های داخلی است. نتیجه ای که بیشتر در کشورهای دارای حکومت ایدئولوژیک دیده می شود. واقعیت این است که در ایران مسائل سیاسی و عقیدتی مهمتر از معیشتی و رفاهی است. نمونه ای از این مشکل را می توانید در ردیف های بودجه 1402 یا حتی قبل از آن مشاهده کنید. در بودجه امسال بی توجهی آشکاری به توزیع درآمد، اشتغال، معیشت، رشد اقتصادی و… شده است.»

وی افزود: متاسفانه بسیاری از مردم ایران در مثلث فقر، نابرابری و بیکاری قرار دارند. مسائلی که حتی در سال های اخیر شاهد تبعات سیاسی و اجتماعی خود در سطح کشور بوده و در قالب اعتراضات خیابانی ظاهر شده است. دلیلش روشن است. در این سال ها آستانه تحمل مردم به ویژه کارگران و اقشار ضعیف جامعه بسیار کاهش یافت. از طرفی در این سال ها بی تدبیری های عمیق و مداوم باعث ایجاد اختلاف طبقاتی بسیار شدیدی بین مردم شد که تا آن زمان بی سابقه بود. همین نابرابری در کنار فقر آسیب های اجتماعی عمیقی به جا می گذارد و به همین دلیل است که می گویم در آینده باعث تنش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد شد.

وی ادامه داد: اکنون علاوه بر این مشکل، با موضوع انتصابات بر اساس رانت و روابط روبه‌رو هستیم که به مشکلات قبلی، عدم توانایی، مهارت و تجربه اضافه می‌کند. یعنی جدا از اینکه مردم از فقر، نابرابری و بیکاری رنج می برند، همچنین ناکارآمدی عمیق و گسترده ای در بین مدیران وجود دارد که هر روز وضعیت را بدتر می کند. البته به این نکته هم توجه کنم که وقتی می گویم ناکارآمدی مدیران، هدف جامعه من فقط قوه مجریه نیست. زیرا فقر، نابرابری، بیکاری و به طور کلی اوضاع نابسامان اقتصادی نتیجه کار نهادهای مختلف است. نمایندگان مجلس و تمامی نهادها و سازمان هایی که خود را از بودجه حمایت می کنند یا در تصویب این بودجه نقش دارند در گسترش فقر و نابرابری، عدم توسعه و کاهش اشتغال در کشور نقش دارند. به عبارت ساده‌تر، نظام ناکارآمد حکمرانی در ایران منجر به ایجاد یک نظام اداری و اجرایی ناکارآمد شده که تاوان آن را مردم می‌پردازند.»

افکه با اشاره به بودجه سال آینده گفت: اگر به ردیف های بودجه نگاه کنید به راحتی متوجه می شوید که این بودجه به هیچ وجه با هدف کاهش فقر و بهبود معیشت و افزایش قدرت خرید مردم نیست. بخشی از هزینه ها در جاهایی است که نه تنها با تولید و اشتغال همخوانی ندارد بلکه ربطی به معیشت مردم هم ندارد. این بودجه عملا از دو جهت مانع بزرگی بر سر راه پیشرفت کشور است. یکی ناکارآمدی در حوزه اداری – اجرایی که اشاره کردم و دیگری تخصیص بودجه به بخش های غیرمولد و مولد. زمانی که بیشترین سرمایه گذاری ها در چنین بخش هایی انجام شده است، واضح است که نمی توان امیدوار بود که شرایط زندگی مردم در سال آینده بهبود یابد.

این استاد دانشگاه تاکید می کند: بی دلیل نیست که بگوییم بودجه مظهر نگاه دولت به اقتصاد و زندگی مردم است. در هر کجای دنیا برای درک مسیر اقتصادی و رویکردهای حاکم بر این حوزه کافی است یک بار بودجه کشور مربوطه را بررسی کنید. بودجه ای که عمدتاً در ایران تصویب می شود، بیشتر برای بخش های فرهنگی و نظامی در نظر گرفته شده است. البته در جاهایی به امور علمی و آموزشی می پردازد اما نتیجه مناسبی ندارد. به نظر من تا زمانی که دولت از متولیان بودجه کوتاهی نکند، آنها نمی توانند گام های موثری در جهت ارائه خدمات، مسئولیت ها و تامین اجتماعی بردارند و با اعطای یارانه به دهک های پایین به اقشار کم درآمد کمک کنند.

وی گفت: متأسفانه در یک سال گذشته با افزایش قیمت و تورم در حوزه های مختلف مواجه بوده ایم به حدی که اگر اکنون هزینه مسکن را در هزینه خانوارهای مستقر در شهرهای بزرگ محاسبه کنیم، خط فقر در برخی مناطق متراژ بیشتر از 25 میلیون تومان است و در مجموع نزدیک به 20 میلیون تومان خواهد بود. یکی از نتایج این اتفاق کاهش ازدواج در کشور است. در حال حاضر گروه زیادی از جوانان قادر به ازدواج نیستند و اگر بخواهیم ریشه این مشکل را پیدا کنیم، یکی از دلایل اصلی آن کاهش قدرت خرید و افزایش فقر است که همین امر باعث شده جوانان افراد به دلیل عدم دسترسی به فرصت های کاری نمی توانند شرایط ازدواج را فراهم کنند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزود: باید توجه داشت که وضعیت شغلی در کشور بسیار افت کرده است و حتی اگر جوانان بتوانند شغل مناسبی داشته باشند، باز هم توان تامین هزینه های خوراک، پوشاک و مسکن را ندارند و انجام می دهند. گزینه داشتن یک خانه خصوصی را ندارید. بنابراین به نظر من خط فقر در شهرهای بزرگی مثل تهران حدود 20 میلیون تومان است. البته همانطور که می دانید خط فقر بسته به موقعیت و موقعیت جغرافیایی متفاوت است و در برخی مناطق تهران می تواند بالای 25 میلیون تومان باشد.
وی تاکید کرد: واقعیت این است که وقتی می گوییم خط فقر به بالای 20 میلیون رسیده است یعنی فقر در لایه های بیشتری از جامعه ریشه دوانده و افراد بیشتری زیر سایه آن هستند. مردمی که زمانی طبقه متوسط ​​جامعه بودند، اکنون زیر خط فقر زندگی می کنند. این نتیجه سیاست هایی است که در ابتدا ذکر کردم. بیم آن می رود که روزی برسد که دیگر طبقه متوسط ​​در جامعه ایران وجود نداشته باشد و این بی شک تبعات اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت.

افکه افزود: متأسفانه مسئولان متوجه نیستند که پیامدهای اجتماعی فقر خیلی سریعتر از آنچه تصور می کنند رخ می دهد و افرادی که در معرض فقر قرار می گیرند به سرعت به عوارض اجتماعی مانند جرم، فروپاشی اخلاقی، از دست دادن عزت نفس و محرومیت روی می آورند. دسترسی به مسائل سیاسی، اجتماعی، آموزشی و تحقیر خواهد شد. این یک واقعیت است که مشکلات اجتماعی در حال حاضر ریشه دارند و حل آنها پرهزینه و زمان بر است. نباید فراموش کرد که با از دست رفتن اخلاق به راحتی نمی توان آن را به جامعه بازگرداند و در کوتاه مدت نمی توان به این موضوع پی برد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: آنچه در سال های اخیر در اعتراضات خیابانی به وضوح دیده شده این است که مردم دیگر تحمل مشکلات اقتصادی را ندارند. شاید در برخی از این مقاطع مسائل سیاسی و اجتماعی را مد نظر قرار دهند، اما مسائل اقتصادی همواره نقش مهمی در لایه‌های مختلف اعتراضات ایران در دهه گذشته داشته است.»

وی تصریح کرد: نکته عجیب این است که با وجود اهمیت موضوع، مسئولان امر به طرز عجیبی نسبت به آن بی تفاوت هستند. جالب است که در دین به پیامدهای اجتماعی فقر اشاره شده و بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما در ایران با وجود اینکه نظام سیاسی مبتنی بر دین در راس امور قرار دارد، این مشکل را به کلی نادیده گرفته اند. البته تاکید می کنم که این مشکل در همه دولت های جمهوری اسلامی وجود داشت، اما عمدتاً در زمان روی کار آمدن دولت های اصولگرا، به دلیل سنگینی نگرش های ایدئولوژیک، توجه به معیشت و مسئله فقر و مشکلات اجتماعی بود. بسیار کاهش یافته. به همین دلیل دولت فعلی شرایط موجود را تشدید کرده است. وی افزود: به خصوص جدای از این موضوع، تیم اقتصادی دولت توانمندی لازم را ندارد و این امر مشکلات اقتصادی را عمیق تر کرده است.

افکه افزود: در مجموع شکی نیست که اگر در کوتاه مدت مشکل تحریم ها را حل نکنند، با توجه به بودجه ای که به مجلس ارائه شده، بخش قابل توجهی از طبقه متوسط ​​جامعه از بین می رود. سال آینده و فقر بیشتر خواهد شد.» متوجه خواهید شد و البته به نظر می رسد برخی افراد در سطوح مختلف دولت به این نتیجه رسیده اند که مذاکرات باید پایان یابد و تحریم ها برداشته شود. آقای مصباحی مقدم. از آن دسته افرادی است که در دولت قبل نه با مذاکره و نه با FATF موافقت نشده بود، اما حالا صحبت از پیوستن به آن می شود؛ بنابراین به نظر می رسد بالاخره عده ای، هرچند با تأخیر، نگاهی واقعی به ماجرا خواهند داشت. متأسفانه افرادی مانند آقای مصباحی مقدم در 10 سال گذشته اصرار و تاکید داشتند که با وجود تحریم ها، اقتصاد می تواند رونق بگیرد و معیشت مردم بهتر شود، اما حالا متوجه شدند که نظر آنها ربطی به واقعیت ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید