بهانه برای فعال کردن ماشه افزایش می یابد

بهانه برای فعال کردن ماشه افزایش می یابد

احسان انصاری: در حالی که وزیر خارجه اسرائیل می گوید کشورهای غربی تا سپتامبر ماشه را علیه ایران فعال می کنند، وزیر امور خارجه ایران از طرح و مسیر جدید ایران صحبت می کند. این اظهارات و اتفاقاتی که در هفته های اخیر در رابطه با برجام رخ داد، اوضاع را به جایی رساند که امیدها برای احیای برجام کاهش یافت. در چنین شرایطی سوال مهم این است که آیا راه اندازی ماشه نیازمند رویکرد قانونی است یا می توان به دلایل سیاسی انجام داد؟ از سوی دیگر، اگر ماشه علیه ایران خاموش شود چه؟ «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر یوسف مولایی، استاد حقوق بین الملل دانشگاه تهران گفت وگو کرده است.

وزیر خارجه اسرائیل گفت آمریکا و کشورهای اروپایی تا سپتامبر آینده ماشه برجام را فعال خواهند کرد. اظهارات وزیر خارجه اسرائیل تا چه اندازه صحت دارد یا بیشتر یک ادعای سیاسی است؟

یکی از ابزارهای کشورهای اروپایی برای فشار بر ایران استفاده از مکانیسم ماشه از دیرباز شناخته شده است. مفاد برجام به گونه ای شده است که به نظر می رسد برجام احیا نمی شود مگر اینکه برجام جدیدی بین کشورها ایجاد شود و ایران و کشورهای غربی به توافق جدیدی دست یابند. در شرایط کنونی که همه راه‌ها برای احیای برجام بسته است، آسان‌ترین کار برای کشورهای اروپایی این است که ماشه را علیه ایران بکشند. اینکه وزیر خارجه اسراییل مدعی شده چنین اتفاقی تا ماه سپتامبر رخ خواهد داد، دلیلی ندارد، چرا وی تصریح کرده است که چنین اتفاقی در این زمان رخ خواهد داد، اما این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی هر زمان که بخواهند، ماشه را تحریک کنند. در شرایط کنونی موضوع هسته ای به بن بست رسیده و تنها در شرایطی که اتفاقات جدیدی رخ می دهد و توافق جدیدی بین ایران و کشورهای اروپایی منعقد می شود. در توافق جدید، شرایط مانند گذشته نخواهد بود و برجام فراتر از شکل و محتوای قبلی خواهد بود.

آیا راه اندازی ماشه نیازمند دلیل و رویکرد قانونی است یا کشورهای اروپایی می توانند بر اساس رویکرد سیاسی این کار را انجام دهند؟

اگر بخواهیم از منظر حقوقی به این موضوع نگاه کنیم باید به این نکته اشاره کرد که ماشه به هر بهانه ای از نظر حقوقی قابل راه اندازی است. این در حالی است که در شرایط فعلی بهانه های زیادی برای آن وجود دارد. کشورهای اروپایی می توانند ادعا کنند که ایران تعهدات خود در برجام را نقض کرده است. در چنین شرایطی کشورهای اروپایی می توانند ماشه را تحریک کنند. از سوی دیگر، اگر کشورهای اروپایی به این نتیجه برسند که ایران به تعهدات هسته‌ای خود عمل نکرده است، می‌توانند پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت ببرند و شورای امنیت رای‌گیری کند که آیا آنچه در برجام بود به نفع ایران ادامه می‌یابد یا خیر. اگر یکی از کشورهای عضو برجام با این روند مخالفت کند، این اتفاق خواهد افتاد. شرایط مانند گذشته نیست که کشورهایی مانند روسیه و چین می‌توانستند نقشی داشته باشند و چنین تصمیمی را وتو کنند. در نتیجه حضور حریف می تواند باعث شود که ماشه از ابتدا تا انتها حرکت کند. هیچ مبنای قانونی خاصی برای این موضوع وجود ندارد. در شرایط کنونی، گزارش های منتشر شده از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ایران منفی است و نشان می دهد که ایران همکاری لازم را در این زمینه انجام نمی دهد. این موضوع می تواند مانعی برای هر یک از کشورهای اروپایی برای شروع ماشه باشد. بر اساس گزارش‌های آژانس، ایران نرخ غنی‌سازی و ذخایر اورانیوم غنی‌شده را افزایش داده است و به بازرسان آژانس اجازه دسترسی به برخی سایت‌ها را نمی‌دهد. همه این مسائل بهانه است و می تواند منجر به تحریک ماشه توسط کشورهای اروپایی شود. لازم نیست دلیل خاصی برای این اتفاق وجود داشته باشد.

اگر ماشه فعال شود، چه اتفاقی خواهد افتاد و پیامدهای این رویداد چیست؟

اگر مکانیزم ماشه فعال شود، تمام امتیازاتی که بر اساس برجام و در قالب قطعنامه 2231 به ایران داده شده است از بین می رود و به قطعنامه های 1929، 1803 و 1747 برمی گردیم. وقتی کشوری در یک توافق بین المللی منافعی نداشته باشد. ، هیچ تضمینی برای مشارکت این کشور وجود ندارد. به همین دلیل باید منافع طرفین قرارداد حفظ شود تا بتوانند به ضمانت عمل کنند. هیچ قدرت و دولتی در جامعه جهانی بالاتر از سران دولت ها نیست تا دولت ها را برای انجام تعهدات بین المللی خود تحت فشار قرار دهد. در دهه‌های اخیر، اکثر معاهدات بین‌المللی منعقد شده از این قبیل بوده‌اند و کشورهای مختلف بر اساس این شرایط به تعهدات خود عمل کرده‌اند.

در چنین شرایطی وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که آماده اجرای طرحی بدون مسیر جدید هستیم. برنامه عدم تعهد ایران چیست و در چه شرایطی ایران از حرکت در مسیر برنامه باز خواهد ماند؟

بدترین سناریویی که می توان برای طرح ایران در نظر گرفت، سناریوی جنگی خواهد بود. این در حالی است که در چنین شرایطی تحریم ها علیه ایران و فشارهای سیاسی نیز در حال افزایش است. با این حال، بدترین سناریو، نظامی است. اتفاق دیگری که می تواند بیفتد در فضای مجازی است که ایران و کشورهای غربی در آن فضا دچار چالش شوند. هر یک از این رویدادها در شرایطی رخ خواهد داد که فشار اقتصادی بر ایران همچنان وجود داشته باشد و تشدید شود. با این حال، فشار نظامی و بین المللی بیش از فشار اقتصادی خواهد بود.

آیا در شرایط موجود امکان احیای برجام از بین رفته است؟

در شرایط فعلی، برجام در کما است. این در حالی است که دوره کما برجام نیز طولانی شد. این وضعیت مانند وضعیت بیماری است که در کما است و اگر خوش شانس باشد می تواند از کما خارج شود. مریضی که در کما است هنوز زنده است و نمرده است. این وضعیت در مورد برجام نیز وجود دارد و برجام هنوز نمرده است. می توان گفت برجام بین کما و مرگ است. در چنین شرایطی ایران باید خلاق باشد و کشورهای غربی را به مذاکره برای ایجاد شرایط برای احیای برجام تشویق کند. در ماه‌های اخیر که مذاکرات در جریان بود، شرایطی برای توافق وجود داشت، اما ایران آن شروط را نپذیرفت و به دنبال امتیازات بیشتر بود. این در حالی است که اگر ایران بخواهد دوباره شرایط گذشته را بپذیرد، نمی تواند به راحتی افکار عمومی را متقاعد کند که چرا همزمان این تصمیم را نگرفته و کار سختی در این زمینه پیش رو دارد. در پایان دولت حسن روحانی، شرایط برای احیای برجام مهیا بود و طرفین توانستند برجام را احیا کنند. اما به دلایلی که مشخص نیست این اتفاق نیفتاد و مقرر شد در صورت از سرگیری این توافق در دولت انجام شود که تاکنون این اتفاق نیفتاده است. امروز اگر دولت می‌خواهد برجام را احیا کند، باید شرایط جدید غرب و نظارت بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر تاسیسات هسته‌ای ایران را در حد پروتکل الحاقی و شاید بیشتر بپذیرد. از طرفی پول بلوکه شده ایران قطره قطره آزاد می شود. در نتیجه شرایط بسیار سخت خواهد شد. از آنجایی که شرایط سخت است، این احتمال وجود دارد که ایران این شرایط را نپذیرد. این در حالی است که در گذشته که شرایط بسیار بهتر از امروز بود، ایران آن شرایط را نمی پذیرفت و به همین دلیل امروز با چالش های بیشتری مواجه خواهد شد. اگر ایران شرایط جدید غرب را بپذیرد به این معنی است که از نظر سیاسی و اقتصادی با چالش های زیادی روبروست. در چنین شرایطی طبیعی است که کشورهای غربی به دنبال سوء استفاده از این وضعیت و حرکت بیش از حد باشند.

اگرچه آمریکا مدعی است که برجام دیگر در دستور کار نیست، اما به مذاکرات غیرمستقیم خود با ایران ادامه می دهد. دلیل این چیست؟

مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در زمینه‌های مختلف و نه فقط در مورد برجام در حال انجام است. بخشی از این مذاکرات در مورد تبادل زندانیان است که آمریکا به دنبال آن است. برجام در کما است. آمریکا هم این موضوع را تایید کرده و می گوید اولویت ما نیست. با این حال، آمریکا هرگز نمی گوید که برجام مرده و تمام شده است. در هر صورت آمریکا به دلیل منافع حیاتی خود به دنبال این است که کانال های ارتباطی با ایران به طور کامل قطع نشود. باید تلاش کنیم از فرصت هایی که در عرصه بین المللی داریم استفاده کنیم. سوالات باقی مانده تاکتیکی و حاشیه ای هستند. اگر ایران از قدرت کافی برخوردار باشد، می تواند برای همیشه از منافع خود محافظت کند و قراردادهایی منطبق با منافع ملی کشور امضا کند. اجباری که در عرصه بین المللی وجود دارد و زمینه شکل گیری فرآیندهای حقوقی را ایجاد می کند. به همین دلیل ایران برای دستیابی به اهداف خود در مجامع بین المللی نیاز به ارتقای جایگاه خود از نظر قدرت نرم و قدرت سخت دارد. آنچه امنیت را برای ایران به ارمغان می آورد، قدرت است که بخشی از آن قدرت نرم و دیپلماتیک است. هر چه میزان رضایت مردم از دولت بیشتر شود، قدرت نرم ایران بیشتر می شود. ایران با حمایت و رضایت مردم می تواند در عرصه بین المللی بهتر مذاکره کند و در نتیجه منافع خود را بهتر محقق کند. آنچه مسلم است دولت بایدن اراده کافی برای حل مشکلات ایجاد شده توسط دولت ترامپ را دارد. این در حالی است که از نظر فنی، بازگشت به برجام راه آسانی نخواهد بود و با مشکلاتی همراه خواهد بود.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید