به بهانه نامه دانشجویان بسیجی دانشکده های فنی دانشگاه تهران به سردار سرلشکر محمد باقری


ساعت: 01:52
تاریخ انتشار: 1301/06/12
کد خبر: 1894586

به بهانه نامه مملو از شور جوانی بسیج دانشجویی دانشکده های فنی دانشگاه تهران به سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری، نکاتی را در صفحات مجازی پیرامون موضوع سربازی جستجو کردم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ رضا خاتمی در یادداشتی نوشت: به بهانه نامه ای سرشار از شور جوانی بسیج دانشجویی دانشگاه فنی تهران به سردار سرلشکر پاسدار محمد باکری، نکاتی را در صفحات مجازی جست و جو کردم. موضوع خدمت سربازی

من ابتدا به دنبال دیدار فرماندهان نظامی کشورهای مختلف جهان با دانشجویان بودم و تنها نتیجه ای که به آن رسیدم ملاقات با یک دانشجوی غیرنظامی یا چند دانشجوی نظامی بود.

سپس اعتراض به نحوه خدمت سربازی در کشورهای جهان را بررسی کردم و در پاسخ مطالب مربوط به گروه های مخالف جنگ های وحشیانه را دیدم و در هیچ جای دنیا ندیدم که به نحوه خدمت سربازی اعتراض کنند. کشورشان!

این دو نکته نشان می دهد که:

1) هیچ کشوری زیرساخت های امنیتی خود را مورد بحث قرار نداده است. ملاحظات امنیتی هر کشور باید از استراق سمع دشمن محافظت شود. بنابراین هیچ کشوری آشکارا این موضوع را مطرح نکرده و به خود اجازه طرح مطالبات را نداده است.

2) هیچ کشوری فرماندهان نظامی را برای پاسخگویی به سوالات دانشجویان به دانشگاه ها نفرستاد. زیرا مسائل نظامی اسرار دولتی است و باید از آن محافظت شود.

بنابراین دعوت دانشجویان از رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و عدم پاسخگویی وی، نشانه بی توجهی و البته با برگزاری جلسات متعدد با حضور نمایندگان آنان با گروه های مختلف دانشجویی و پاسخگویی به گره های ذهنی آنان نیست. در مورد سربازی با اشاره به اینکه همه ملاحظات نمی توان گفت نشان می دهد که شور جوانی این عزیزان اجازه نداده واقعیت را بپذیرند و همچنان بر طبل خود می کوبند.

سرلشکر پاسدار محمد باقری صفحه ای برای ارتباط مستقیم با مردم در پیام رسان روبیکا (https://rubika.ir/mohammad_bagheri) ایجاد کرد که همه می توانند سوالات خود را مطرح کنند و پاسخ خود را دریافت کنند. ورود نکردن به این پورتال و هیاهو در مورد موضوع حیاتی ارتش نیز مغرضانه است، اگر مغرضانه نباشد قطعاً ناشی از شور و شوق جوانان است.

25 سال از خدمت سربازی ام می گذرد و اتفاقا من زمانی در بسیج دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران بودم و امروز با دیدن این نامه تصمیم گرفتم چند کلمه ای برای نسل های بعد از خودم بگویم و دعوت کنم. عاقلانه و بدون هیاهو و به دور از شنیدن و نظر دشمن عمل کنند، اجازه دهید آنها را شکرگزار نعمت جمهوری اسلامی ایران ببینم که اگر در آمریکای مدعی حقوق بشر زندگی می کردند، قطعاً با مشکل مواجه می شدند. افسر پلیسی که گلوی معترض را زیر زانویش خفه می کند و به هر یک از آنها اجازه می دهد اقتدار خود را نشان دهند و ارتباط برقرار کنند.

اما فرمانده ما در نظام توحیدی جمهوری اسلامی ایران بر خلاف رویکرد انسان گرایان، فرزندان پرشور خود را تحمل می کند که بزرگ و کوچک و ادب را عوض کنند، جای فرمانده و بزرگوار را عوض کنند، بی دلیل جلوه دهند. می خواهد، تهدید می کند، اما با همه این احوال، با لبخند، نمی دانم، چیزی به حساب جوانی می گذارد و سکوت می کند.

در نهایت مودب باشید و ضمن عذرخواهی، در شرایط مناسب و با درخواست حضور تعدادی از نمایندگان گروه خود در حضور و خلوت، درخواست های خود را اصلاح و پیگیری نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید