بودجه 1401; کاهش هزینه های مالی یا افزایش هزینه های اجتماعی؟!

بودجه 1401;  کاهش هزینه های مالی یا افزایش هزینه های اجتماعی؟!

روز جدید : آیا محدودیت منابع مالی به دلیل تحریم ها یا پیوند افزایش تورم با افزایش حقوق بیش از توجیه علمی ناشی از عدم درک صحیح برخی مسئولان از شرایط خاص سیاسی کشور نیست؟!

بودجه عمومی علاوه بر اینکه سند درآمدها و هزینه های کشور است، در جایگاه برنامه مالی کشور، بیانگر سیاست های پیش بینی شده نظام خواهد بود.

در شرایطی که دولت بر اجرای سیاست کاهش هزینه های مالی در سال آینده اصرار دارد منابع و مصارف عمومی در حساب بودجه 1401 بالغ بر 3 هزار میلیارد تن است که در مقایسه با رقم 3 هزار تنی بیش از 3 هزار تن است. میلیارد تومان منابع و مصارف عمومی در حساب بودجه از درصد افزایش یافته است!

علیرغم اینکه دولت در لایحه پیشنهادی بودجه برخی دستگاه های اجرایی و حتی سازمان های مردم نهاد را دوبرابر کرده است، اما در حد محدودیت وام های مربوط به حقوق کارمندان و بازنشستگان که مبنای کار کارگران نیز خواهد بود. میانگین 10 درصد اصرار دارند. اگرچه استدلال دولت برای محدودیت دستمزدها، جلوگیری از افزایش قیمت و تورم است، اما به دلایل مختلف و همچنین افزایش مداوم قیمت غیررسمی ارز، قیمت رسمی ارز برخی از کالاهای اساسی و داروها را در سال آینده حداقل 6 برابر خواهد کرد. بازارها وضعیت اقتصادی کشور که افزایش تورم را پیش‌بینی می‌کند، ارزیابی بدبینانه نیست. برعکس، حتی اگر تورم افزایش پیدا نکند و نرخ تورم فعلی بالای 3 درصد باقی بماند، باز هم دستمزد بگیران با کاهش حداقل 4 درصدی قدرت خرید مواجه خواهند شد که نه تنها مشکل رشد دستمزدها را حل می‌کند، بلکه بیشتر هم می‌شود. کاهش بیشتر برای طبقه متوسط. قدرت خرید را به همراه خواهد داشت.

اکنون مسئله اصلی این است که از نظر امنیت ملی کشوری که انتظار دارد مقاومت مردمش پنج سال به محاصره اقتصادی خود ادامه دهد و به طور کلی محاصره اقتصادی برای آزار مردم و در نهایت فشار بر دولت آمریکا و سایر کشورها باشد. . عالی، آیا این یک رویکرد انقلابی در تصمیم گیری است؟!

حتی با ارزیابی سودآوری، مخالفت با مطالبات عقلانی و حداقلی شهدا، فرهنگیان، بازنشستگان و گسترش اعتراضات – در حالی که شهدا، رزمندگان و خانواده های شهدا در مقابل مجلس و سراسر کشور مقابل بنیاد شهید و معلم تجمع کرده اند – و ایثارگران. آیا این افزایش خاص در هزینه های اجتماعی که توسط رسانه ها و اپوزیسیون و اپوزیسیون خارج از کشور انجام می شود، توجیه و توجیهی برای کاهش هزینه های مالی احتمالی – نه از منظر اقتصادی، بلکه از منظر انقلابی- دارد؟! و با تجربه ای که همیشه حاصل شوک هاست، اطاعت از الزامات منطقی و قانونی! اما پس از تحمل هزینه های اجتماعی فراوان…؟!

و حتی اگر سکوت و بردباری کارکنانی را که طبق ماده 2 قانون توسعه فضایی باید حداقل به اندازه تورم یا متناسب با آن حقوق پرداخت کنند، بپذیریم – نظام هیچ هزینه اجتماعی و سیاسی نمی پردازد! – در شرایط کاهش قدرت خرید و چه توجیهی خواهیم داشت که امرار معاش آنان را با مشکل مواجه کنیم، به ویژه با تأکیدات همیشگی رهبر معظم انقلاب بر لزوم ارتقای معیشت مردم و مزدوران؟! آیا محدودیت منابع مالی در نتیجه تحریم ها یا پیوند افزایش تورم با افزایش حقوق به جای توجیه علمی، ناشی از عدم درک صحیح برخی مسئولان از شرایط خاص سیاسی کشور نیست؟ !

دیدگاهتان را بنویسید