بیانیه تحلیلی جبهه اصلاحات ایران درباره لزوم احیای نهاد انتخاباتی و انتقاد از هیئت امنا

بیانیه تحلیلی جبهه اصلاحات ایران درباره لزوم احیای نهاد انتخاباتی و انتقاد از هیئت امنا

رونو : با توجه به آنچه در روزهای اخیر منتشر شده و هنوز تکذیب نشده است، هیات امنا پس از گذشت 25 سال از تصویب قانون مصوب شورا مبنی بر لزوم اعلام دلایل رد صلاحیت برای اولین بار به این موضوع پاسخ داد. علی لاریجانی نیز در نامه ای دلایل رد صلاحیت خود را در هفت بند بیان کرد.

جبهه اصلاحات ایران در بیانیه ای با اشاره به نامه اخیر شورای نگهبان به علی لاریجانی نوشت:

با توجه به آنچه در روزهای اخیر منتشر شده و همچنان بلامنازع است، هیات امنا پس از گذشت 25 سال از تصویب قانون مصوب شورای مناسبت برای اولین بار به درخواست دکتر علی لاریجانی با ذکر دلایل رد صلاحیت پاسخ داده است. نامزدها دلایل رد صلاحیت خود را در هفت بند بیان می کند. این اجرای قانون است و باید برای سایر متقاضیان مشترک باشد.

تحلیل این سند تاریخی که فرآیند و فضای حاکم بر فرآیند تصمیم‌گیری را هنگام بررسی صلاحیت نامزدها روشن می‌کند، برای ارزیابی رویکرد و کار هیئت امنا بسیار مهم است.

بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در ماده ۳۵ قانون انتخابات ریاست جمهوری نیز به آن اشاره شده است، انتخاب رئیس جمهور از میان شخصیت های مذهبی و سیاسی ایرانی تبار، تابعیت ایرانی، مدیر و مدبر است. این اتفاق می افتد تا شما تجربه، وفاداری، تقوا و ایمان به مبانی جمهوری اسلامی و دین رسمی کشور داشته باشید. اما بر اساس بندهای نامه منتشر شده، موارد مطرح شده علیه این نامزد در جلسه هیات امنا عبارتند از: مواضع و اظهارات سیاسی در موضوعات و دوره های مختلف از جمله حوادث سال 1388، حمایت از رد صلاحیت ها و حمایت از آنها و تصرف آنها در پست های تابعه به عنوان بخشی از نابسامانی و زیان دولت قبل، عدم رعایت اصل سادگی مقامات بر اساس فهرست اموال غیر منقول مربوط به همسر و فرزند، سکونت و ادامه تحصیل برخی از اقوام درجه یک در کشور «سرکش» انگلیس، برخلاف مصوبه ضروری شورای عالی امنیت ملی و اقامت فرزند دیگری در آمریکا، سفرهای متعدد خانوادگی به خارج از کشور از جمله اروپا و آمریکا، و مداخله یکی از کودکان قرارداد خدمات و ساخت و ساز. زمان نامزدی ریاست مجلس.

بررسی محتوای بررسی صلاحیت نامزدها توسط هیئت امنا نشان می دهد که حتی اگر این ادعاها برای هر یک از نامزدها صحت داشته باشد، هیچ نمونه ایده آلی مبنی بر نقض هیچ یک از شرایط قانونی برای نامزدی ریاست جمهوری وجود ندارد. همچنین مقایسه این موضوعات با شرایط قانون اساسی برای کاندیداهای این انتخابات به خوبی نشان می دهد که هیچ ارتباط و تناسبی، حتی اندک، بین این دو وجود ندارد و به نظر می رسد کسانی که صلاحیت نامزدها را در نظر می گیرند، ناآگاهانه آن را در نظر نمی گیرند. با داشتن شرایط قانون اساسی، بر اساس معیارها و معیارهای خود رد صلاحیت شدند. این در حالی است که تدوین کنندگان قانون اساسی به دلیل اهمیت موضوع، شرایط نامزدهای ریاست جمهوری را بر خلاف عناوین دیگر در انتخابات کشور تعیین و احصا کردند، حتی به قانون عادی نیز مراجعه نکرده و آن را تعیین و محدود کردند. بنابراین نامه اخیر نهاد ناظر بر انتخابات را می توان سندی بی نظیر در اثبات خروج انتخابات در ایران از وضعیت واقعی و قانونی دانست.

اغراق نیست اگر بگوییم یکی از مهمترین دستاوردهای ملت در جریان انقلاب کبیر 5 بهمن 57 احیای نهاد انتخابات در کشور و معنای آن بود بر همین اساس پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران در ایران و اجرای سیاست راهبردی «صدای ملت بانی نظام است»، در سال‌های 58 و 59 و قبل از تشکیل شورای نگهبان، چندین انتخابات سراسری در آزادی کامل و رقیب کاندیداها همه جریان‌ها و جریان‌های سیاسی در تظاهرات کشور در سطح جمهوری اسلامی متوقف شد. اما برخورد مسلحانه برخی گروه های سیاسی پس از سال 60 طبیعتاً حق نامزدی را از آنها سلب کرد و زمینه را برای کوته فکری خاصی فراهم کرد تا تعدادی دیگر از گروه ها و منتقدان را از چرخه انتخابات کنار بگذارند. اما در پایان دهه اول جمهوری اسلامی، انتخابات کشور بدون مناقشه بود.

اعمال نظارت استصوابی از آغاز دهه دوم بر رای دهندگان سایه افکنده و زمینه را برای نفوذ جریانات سیاسی غالب در انتخابات در مقاطع مختلف به ویژه در زمینه صلاحیت نامزدها و محدودیت ها فراهم کرده است. بر این اساس طی سه دهه برگزاری انتخابات در کشور از نظر دایره گروه ها و دیدگاه های رقیب و حاضران در صحنه، فراز و نشیب هایی را طی کرد. در برخی از دوره‌های انتخابات امکان رقابت و مشارکت افزایش می‌یابد و در برخی دوره‌ها این امکان کاهش می‌یابد و میزان مشارکت و مشارکت افراد عمدتاً به نسبت مستقیم با میزان انتخابات آزاد و رقابتی متفاوت است. اما به نظر می‌رسد در دهه‌های دوم تا چهارم پس از انقلاب، علی‌رغم همه فراز و نشیب‌ها و محدودیت‌های اعمال شده از سوی اندیشه‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی در مبارزات انتخاباتی، پیروی از قاعده سیاست راهبردی، «لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات» در كلي ترين معنا، امكان رقابت سياسي ميان جناح هاي حاكم كمابيش محفوظ بود، حتي اگر در برخي دوره هاي انتخابات، اعمال محدوديت هاي بيشتر، ذهنيت انتخابات و مشاركت عمومي در آن را به خطر انداخت. تلاش برای جبران ضرر و احیای آن.

با گذشت 40 سال از آغاز دهه پنجم استقرار جمهوری اسلامی، نگاهی به تجربه دو انتخابات برگزار شده در این دهه نشان از عصر جدیدی از رویکردها به پدیده انتخابات در کشور دارد. در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نحوه اعمال محدودیت برای ورود کاندیداها با افکار و گرایش های مختلف به گونه ای اتفاق افتاد که برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب از حضور مردم در مجلس کاسته شد. به کمتر از 50 درصد از مقامات ارشد دولتی برای ابراز تأسف و نگرانی از این پدیده شنیده نشد. در ادامه این رویکرد، سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری عملکردی بی سابقه در عرصه انتخابات و صلاحیت نامزدها داشت.
وی علاوه بر رفتار تند هیأت امنا در خصوص رد صلاحیت چهره های سیاسی در ایام انتخابات که رد صلاحیت ها از نامزدهای اصلاح طلب را به نامزدهای مطرح و شناخته شده اصولگرا کشاند، شاهد مراحل مختلف انتخابات ریاست جمهوری نیز بود. ما راهکارها و مواضع بی سابقه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی بر اصل مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بودیم.

برخلاف گذشته، نایب رئیس و رئیس هیئت امنا نه تنها رأی گیری را تشویق نکردند، بلکه علناً مشارکت بالای آنان را محکوم یا نادیده گرفتند. برخلاف گذشته، در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی، شعبه رای گیری صدا و سیما علناً مشارکت خود را 32 درصد و حتی کمتر از 48 درصد اعلام کرد!

همانطور که در بالا ذکر شد، قبل از این دوره همواره دغدغه و راهبرد دولت دستیابی به مشارکت گسترده مردم در انتخابات بوده است. اما در انتخابات سال 1400 در کنار آمادگی چندین ساله برای دولت ناکارآمد، بر اساس خواست اکثریت مردم برای تحقق وعده ها و حل مشکلات کشور و مردم، جهت گیری هیات امنا بر یک از سوی دیگر نظرات برخی از مسئولان نیز مؤید این نتیجه است که به نظر می رسد دوره راهبرد «مشارکت حداکثری» به پایان رسیده و انتخابات نتیجه محور با در نظر گرفتن روندهای خاصی بر انتخابات پرشور ارجحیت دارد. حتی ارائه پاسخ کتبی به درخواست هیأت امنا مبنی بر رد صلاحیت در انتخابات اخیر و بیان دلایل آن با علم به ضعیف بودن و بی اعتبار بودن پاسخ، می تواند موجب تشدید ناامیدی عمومی از انتخابات آینده شود. دارای رتبه.

به نظر ما سیاست ایجاد یأس و ناامیدی فزاینده در بین مردم و کاهش ارزش و کارایی نهاد انتخاباتی و دفع اکثریت جامعه از آن به نفع هیچ جریان و جریان سیاسی میهن پرستانه نخواهد بود. یعنی به دنبال حمایت اکثریت افراد جامعه نباشید.

ما معتقدیم مهمترین راه حل مشکلات کنونی کشور، بازگشت به مردم و اصالت بخشیدن به حکمیت و اراده آنها به عنوان مالکان مشترک این کشور است. اصلاح و احیای «نهاد انتخاباتی» و زدودن بدعت‌ها و توطئه‌های مغایر با اهداف انقلاب 5 بهمن به گونه‌ای که ظرفیت پذیرش مطالبات همه آحاد ملت را داشته باشد، گامی آغازین و اجتناب‌ناپذیر است.

دیدگاهتان را بنویسید