تجاوز به دختران جوان در ایستگاه مترو

در ژانویه 1998 یک دختر 14 ساله وحشت زده با پلیس تماس گرفت و داستان تکان دهنده ای را فاش کرد. وی که مدعی بود مورد حمله شیطان متعفن قرار گرفته است، به پلیس گفت: زمانی که قصد خروج از ایستگاه مترو در حوالی بلوار دانشجویی مشهد را داشتم، ناگهان مرد جوانی با بوی نامطبوع از مقابلم بیرون آمد و در حالی که او نگران شد و به من گفت:
می خواند

همسرم باردار است و حالا به دلیل بیماری به درخت شمشاد وسط بلوار افتاده و هیچکس به من کمک نمی کند!» مرد شیطان حتی مدارک آزمایشگاهی در دست داشت و التماس می کرد که به همسرش کمک کنم!

تحت تأثیر احساسات انسانی، بدون تردید به او پیوستم تا به مردی بیمار کمک کنم، اما وقتی به وسط شمشاد رسیدیم، «شیطان متعفن» ناگهان سرش را در شمشاد فرو برد و او را تهدید به مرگ کرد.

تازه فهمیده بودم فریب خورده ام اما آنقدر ترسیده بودم که تمام وجودم می لرزید. چشم های ترسناکی داشت که از حدقه بیرون زده بود، روسری را دور سر، دست ها و پاهایم بست و داخل شمشاد به من حمله کرد. تا این که بوی عرق بدن و بوی نامطبوعی که از دهانش می آمد با هم آمیخته شد و تبدیل به بوی تعفن شد.

سپس مرا در جعبه انداخت و فرار کرد. ابتدا با تلاش زیاد روسری را از روی پاهایم باز کردم و سپس با دندان هایم گره دیگر روسری را که در دستانم بسته بود باز کردم. بلافاصله بعد از آن ماجرای خانواده ام را گفتم و با پلیس تماس گرفتم!

با توجه به اهمیت این حادثه تکان دهنده، سردار محمدکاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) بلافاصله دستورات ویژه ای برای شناسایی و دستگیری این مرد تاب خورده صادر کرد و به این ترتیب پلیس تحقیقات عمیقی را آغاز کرد.

اما همچنان اطلاعاتی منتشر می شد مبنی بر اینکه حادثه مشابهی در ایستگاه مترو هفت تیر مشهد رخ داده است. در گزارشی قضات دادسرای امور جنایی خراسان رضوی در جریان قرار گرفتند و بدین ترتیب با دستورات محرمانه قاضی صبوری نسب (مستشار وقت شعبه سوم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی) تحقیقات پلیس وارد مرحله جدیدی شد. ایستگاه های مترو دچار مشکل شده بودند. ناگهان در بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال 1378 حادثه مشابه دیگری در یکی از ایستگاه های مترو بلوار وکیل آباد رخ داد و این ماجرای شیطان متعفن سریال شد.

تحقیقات برای شناسایی مرد تاب خورده ادامه داشت تا اینکه دوربین های مدار بسته عکس های «شیطان بدبو» را دریافت کردند و کارآگاهان با همکاری پلیس مشهد، نگهبانان مترو و خانواده های قربانیان موفق شدند شیطان مخوف را در تیرماه 99 دستگیر کنند. دستگیری سید رضی. بلوار مشهد زمانی که توسط نیروهای امنیتی مترو محاصره شد. بنابراین گزارش، با انتشار تصویر لو رفته از متهم در روزنامه خراسان، تعدادی دیگر از دخترانی که قربانی «شیطان متعفن» شده بودند، با مراجعه به پلیس آگاهی وی را شناسایی و با بسیاری از شاکیان مواجه شدند.

از سوی دیگر با توجه به حساسیت ماجرای هولناک و حملات سریالی آن به دختران نوجوان، رسیدگی به این پرونده در دستور کار قضات شعبه سوم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی و قاضی دکتر اسماعیل شاکر (رئیس جمهور) قرار گرفت. دادگاه) با صدور دستورات رسیدگی ویژه، تمامی ابعاد و ابعاد این پرونده آشکار شد، زیرا هوای نفس «شیطان متعفن» فضای ناامنی را در محدوده شهر ایجاد کرد.

پس از بررسی های عمیق و بازجویی های تخصصی، محاکمه وی توسط قاضی شاکر آغاز شد و وی با بصیرت خاصی در این پرونده از کارشناسان پزشکی قانونی خواست تا درباره اتفاقات تکان دهنده کارشناسانه غارت این متهم خطرناک اظهار نظر کنند.

بدین ترتیب با اعلام بررسی های کارشناسی پزشکی قانونی، زوایای پنهان جدیدی از رفتار هولناک «شیطان بدبو» آشکار شد. اگرچه این متهم با دستاویز به اختلافات خانوادگی با همسرش و توسل به روش های امتناع سعی می کرد به راحتی از مجازات فرار کند اما سوالات تخصصی رئیس باتجربه شعبه سوم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی او را در چنین وضعیت عجیبی قرار داد. . هر پاسخی به این سوالات او را از سوراخی به سوراخ دیگر پرتاب می کرد و در مواجهه با اظهارنظرهای کارشناسی و مدارک مستند پرونده، چاره ای جز توضیح ترفندهای شیطانی حمله به دختران نوجوان نداشت.

پس از چندین جلسه دادگاه با حضور وکلای مدافع، سرانجام قضات با توجه به محتوای پرونده، نظرات دقیق و تخصصی پزشکان قانونی و متهمان، گزارش پلیس و سایر اسناد موجود، رأی خود را صادر کردند.

بر اساس حکمی که به امضای قاضی اسماعیل شاکر (رئیس قاضی) و قاضی سعید محمدی (مستشار) رسیده است، متهم حسن ت به ربودن و بوکس کردن دختران تا پنج سال حبس محکوم شده است. به اتهام فحاشی و پرداخت دیه به شاکیان به دلیل ضرب و جرح عمدی به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.

دادگاه همچنین متهم این پرونده موسوم به «شیطان متعفن» را به دلیل تجاوز جنسی در ملاء عام به اعدام محکوم کرد زیرا نحوه ارتکاب جرم و پیامدهای اجتماعی آن عواقب ناگواری برای جامعه و ترس به همراه داشت. دیگران باید در صحنه جرم مرتکب شوند.

گفتنی است رأی صادره از شعبه سوم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور و با اعتراض متهم و وکیل وی در یکی از شعب دیوان عالی کشور رسیدگی می شود.

دیدگاهتان را بنویسید