خانم «ف» و دو دختر 13 و 18 ساله‌اش شب‌ها در ترمینال آزادی تهران می‌خوابند.

خانم «ف» و دو دختر 13 و 18 ساله‌اش شب‌ها روی صندلی‌های ترمینال آزادی تهران می‌خوابند، چون بی‌خانمان هستند. گفت، مادر و سه خواهرش شب‌ها در یک چادر نزدیک پارکی در تهران می‌خوابند، چون خانه ندارند. آقای م و همسرش چون خانه ندارند شب ها در ماشین می خوابند. آقای «ر» و خانواده‌اش شب‌ها در چادری در حیاط بیمارستانی در همدان زندگی می‌کنند، چون خانه ندارند.

این چهار داستان از احتمالاً صدها داستان بی خانمان ها در تهران و شهرستان هاست. داستان زندگی زنان و مردانی که قبل از انفجار قیمت اجاره بها در میان خانواده‌های آسیب دیده یا بی‌خانمان نبودند، اما اکنون پولی برای دادن به صاحبخانه ندارند. حالا آسمان سقف خانه آنهاست.

داستان بی خانمانی

در ترمینال غرب (آزادی)، خانم FR شب را با دو دختر خردسالش روی صندلی های اتاق انتظار ترمینال می گذراند. او مدت زیادی است که به دلیل اعتیاد از همسرش جدا شده و اکنون سرپرست دو دختر 18 و 13 ساله است. تا چند سال پیش خانم «ف» و چند نفر از دوستانش یک کارگاه کوچک چرم دوزی داشتند که با آمدن تاج به دلیل بدهی های هنگفت مجبور به تعطیلی آن شدند. پس از پرداخت بدهی‌ها و نداشتن پیش‌قول کافی برای اجاره یا رهن مجدد خانه، به عنوان دربان در یک ساختمان مشغول به کار شد، اما در نهایت صاحبخانه از او و خانواده‌اش عذرخواهی کرد و مجبور شدند یک شب خانه را ترک کنند. خانم F می گوید که پس از آن شیر دادن را شروع کرد، اما درآمد پرستاری برای حمایت از آنها و اجاره یک خانه مناسب کافی نبود. بنابراین او و دو دخترش مجبور شدند مدتی را در یکی از پارک های حاشیه تهران چادر بزنند، اما حالا فکر می کنند خوابیدن در ترمینال امن تر است.

این تنها داستان یک خانواده بی خانمان در این ترمینال نیست. مشاهدات میدانی هممهان نشان می دهد که خانواده های زیادی در پایانه آزادی زندگی می کنند. آنها برای ساختن زندگی جدید و کسب درآمد بیشتر به تهران آمدند، اما تمام تلاش شبانه روزی آنها در پایتخت به حد اجاره یک اتاق 12 متری هم نرسید و حالا باید در همان ترمینال بیشتر کار کنند و بخوابند. هر روز. برخی خودروهای خود را به عنوان سقف و برخی دیگر چادر یا سقف ترمینال یا زیرگذر را انتخاب می کنند. مثل سعید که دو سال پیش به دلیل نداشتن مسکن و بیکاری به همراه مادر و سه خواهرش از خراسان شمالی به تهران آمده بود. در همان زمان در یکی از مسافرخانه های میدان راه آهن شروع به کار کرد و مدیر مسافرخانه در ازای دستمزد مادر و خواهرانش اتاقی به سعید داد و به ازای هر مسافر درصدی به سعید داد. سعید می گوید؛ پس از یک سال کار برای همه اعضای خانواده، دیگر پس انداز آنها به 20 میلیون تومان هم نمی رسد. اواخر سال گذشته با تغییر مدیریت مسافرخانه، این خانواده مجبور به تخلیه اتاق شدند، اما با اندکی که توانستند پس انداز کنند، نتوانستند خانه ای اجاره کنند. به همین دلیل سعید، مادر و خواهرش تصمیم گرفتند دوباره به شهر خود برگردند تا بتوانند شغلی پیدا کنند و خانه ای برای خانواده خود اجاره کنند، اما هرگز نتیجه ای نگرفتند و در نهایت مجبور شدند در یکی از پارک ها چادر بزنند. اطراف تهران

هزینه بالای مسکن دیگر تنها با سرمایه همراه نیست. نمونه ای از این دست خانواده ای در شهر همدان است که تا یک هفته پیش با سه فرزند خود در چادری در حیاط بیمارستان زندگی می کردند و اکنون با کمک خیرین توانسته اند در خانه ای زندگی کنند. این بار ماجرا به صاحبخانه ای برمی گردد که آنها را از سرویس بهداشتی بیمارستان بیرون انداخت و آنها دیگر فرصتی برای تامین امنیت خانه جدید ندارند و مجبورند در حیاط همان بیمارستان چادر بزنند.

قیمت های نجومی

در این گزارش میدانی با خانواده هایی مواجه می شویم که هرگز بی خانمان نبوده اند. آنها خانواده دارند و هر روز برای امرار معاش زحمت می کشند، با این حال قدرتشان به کرایه های بالای آسمان در این شهر نمی رسد. متوسط ​​قیمت مسکن در تهران از ابتدای سال 1401 روندی صعودی داشته است به طوری که متوسط ​​قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تیرماه به 40 میلیون تومان رسیده است. این روند تا آذرماه صعودی بود و به 48 میلیون تومان رسید. اما پس از آن گزارش جدیدی از سوی بانک مرکزی منتشر نشد. آخرین آمار موجود مربوط به مرکز آمار ایران است که میانگین قیمت هر مترمربع خانه را در دی ماه 52 میلیون و 800 هزار تومان نشان می دهد. علیرغم اینکه گزارشی از توسعه قیمت مسکن در تهران منتشر نشده است، اما بررسی هامهان نشان می دهد که قیمت ها همچنان در این بازار در حال افزایش است.

تمام ایران عزیز

عطاءالله آیت اللهی، کارشناس بازار مسکن و از اعضای جامعه مهندسین مشاور ایران، معتقد است گرانی مسکن دیگر فقط مختص پایتخت نیست و با سیاست های اقتصادی معیوب در سراسر کشور گسترش یافته است. او می گوید: «حتی فکر کردن به خانواده هایی که از گرانی مسکن متضرر شده اند، گیج کننده است. این موضوع هم جنبه اقتصادی دارد و هم جنبه جامعه شناختی. جنبه اقتصادی آن متاثر از توسعه اقتصادی، تغییرات شاخص اقتصادی و سطح تورم است. بازار مسکن از آن بخش‌های جذابی است که سرمایه را به موقع جذب می‌کند و سرمایه‌گذار با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی تصمیم می‌گیرد که روند سریع یا کند کار خود را طی کند.

اجاره خانه

بنابراین این موضوع به کل اقتصاد مربوط می شود و نیاز به راه حل علمی و تخصصی دارد. درباره این موضوع نباید اظهار نظر احساسی و غیرکارشناسی کنیم.» وی ادامه می دهد: «مشکل مسکن کشور یعنی مشکل اقتصاد کشور، اگر برای این حجم از مشکلات اقتصادی کشور راه حلی وجود داشته باشد، مسکن است. موضوع نیز حل خواهد شد، عوامل متعددی باعث نابسامانی اقتصاد ما شده است، شاخص های زیادی وجود دارد که اقتصاد پویا و قدرتمند را می سنجد، اما با آن ها فاصله داریم، باید چاره ای اندیشید تا به نتیجه برسیم به این شاخص ها نزدیکتر باشد.باید از متخصصان علوم بین الملل استفاده کرد و اقتصاددانانی که در این زمینه دانش و تجربه دارند.باید به دانش و تجربه اعتماد کرد و با نظریه های احساسی با این مشکل برخورد نکرد.اقتصاد را نمی توان با وعده ها و دستورها و بیانات حل کرد. امید، اقتصاد علم است؛ علم پزشکی را می توانید تصور کنید، با ابراز امیدواری و دستورات مدیریتی نمی توان وضعیت بیمار را بهبود بخشید، بلکه باید با علم و آگاهی برای بهبود بیماری تلاش کرد. اقتصاد هم همینطور است.»

عباس زینلی، کارشناس بازار مسکن نیز با اشاره به نقش بانک ها در بازار مسکن و مشکلات پیرامون آن، گفت: بانک ها یکی از عوامل بدبختی کشور هستند. این برای همه روشن است زیرا بانک با پول مردم سرمایه گذاری می کند. در واقع برای آنها هیچ بازاری به اندازه مسکن سودآور نیست. خانه‌ها را می‌خرد اما آن‌ها را در بازار نمی‌فروشد تا از انبوه سازندگان سود به مردم بپردازد. بانک ها با احتکار خانه ها و فروش آنها در روزهای بازار گران تر، درآمد کسب می کنند. یکی از دلایل گران شدن قیمت مسکن همین کمبود عرضه است. در این رابطه قانون و دستوراتی صادر شده است، اما آنها این روش را بهترین راه ممکن برای تامین منابع خود می دانند. در هیچ زمینه ای مانند مسکن و خودرو سود تضمینی وجود ندارد.» این کارشناس املاک ادامه می دهد: «در هیچ کجای دنیا بانکی در این مقیاس و مقیاس نقش سرمایه گذار را ندارد.

بانک فقط باید به مردم تسهیلات بدهد و سود این تسهیلات را بگیرد. متأسفانه در دهه 60 و 70 شروع به سرمایه گذاری بانک ها با پول مردم رایج شد. وقتی همه سرمایه را سرمایه گذاری کرده اند، بدیهی است که دیگر نمی توانند آن طور که باید به مردم وام بدهند. پول را نباید در بانک نگه داشت، پول باید در دست مردم و فعالان اقتصادی بچرخد و درآمدزایی کند و در این چرخه به بانک برگردد. بسیاری از این وجوه، اوراق بهادار مردم مصادره شده است. نظام بانکی یکی از آفت های اقتصاد ایران است که هرگز نتوانسته در خدمت اقتصاد کشور باشد. اگر لطفی کرده باشد، در مقابل زیان و تلاشی که کرده، چیزی نیست. این در مورد دولت و دولت نیست زیرا اقتصاد است و اقتصاد را نمی توان اصلاح کرد. این مشکلات باید با فعالیت ها و فرمول های دقیق اقتصادی حل شود. نباید انتظار داشت که روزی روند افزایش اجاره بها متوقف یا کاهش یابد. نیست و نخواهد بود. وی درباره افزایش معضلات اجتماعی ناشی از گرانی مسکن می‌گوید: روندهای مجرمانه و مجرمانه در جامعه نتیجه همین موارد است. جامعه هر روز شاهد تبعیض و تورم است. وقتی نمی توانید کاری برای بهبود وضعیت خود و خانواده تان انجام دهید، بدیهی است که تبدیل به یک جنایتکار یا تبهکاری می شوید که فقط می تواند زندگی کند. در یک جامعه وابسته به هم نمی توان هر روز شاهد تبعیض اجتماعی و اقتصادی بود و تحت فشار تورم بود، بلکه می خواهید با نصیحت و موعظه به زندگی ادامه دهید. در این جامعه که همه می بینند رانت و تسهیلات فقط به عده خاصی می رسد، معلوم است که این جامعه هر روز عصبانی تر و ناراضی تر می شود. برخی افراد هر روز قوی تر و ثروتمندتر می شوند و برخی حتی قادر به تامین حداقل نیازهای زندگی مانند سرپناه نیستند. کشورهایی که وضعیتی مشابه ما دارند – مثل مکزیک یا برزیل – نتیجه این تبعیض ها و رانت هاست. هیچ جامعه ای نمی تواند از پیامدهای منفی رانت جلوگیری کند».

دیدگاهتان را بنویسید