وقتی دختر بزرگتر مقابل بازپرس غلامحسین صادق زاده قرار گرفت، گفت: پدر و مادر ما چندی پیش از هم جدا شدند و ما با مادرمان زندگی می کنیم، اما او ما را کتک می زند و آثار سوختگی روی بدنمان این موضوع را تایید می کند. مدام به ما بدرفتاری می کند و بعد کتک می زند و بدنمان را می سوزاند. به همین دلیل ما نمی خواهیم با او زندگی کنیم و می خواهیم با پدرمان زندگی کنیم.
او ادامه داد: مادرم بدون اینکه مرا نزد پزشک ببرند مدعی شد دیابت و مشکلات کبدی دارم و سه روز به من غذا نداد. اما این تمام ماجرا نیست. چند وقت پیش پدربزرگمان فوت کرد و ارث 6 میلیارد تومانی به مادرم رسید. اما به جای استفاده از این ارث می گوید این پول حلال نیست. او توهم می زند و می گوید برای حلال شدن پولش باید به مترو برود و به مردم غذا بفروشد. وقتی من و خواهرم با هم اختلاف نظر داریم، او ما را شکنجه می کند. مامانم چند ساعتی پای خواهر کوچیکم رو به تخت می بنده. ما که در تنگنا بودیم در فرصتی مناسب از خانه فرار کردیم و نزد پدر رفتیم.
در حالی که دو دختر چنین ادعایی را مطرح کردند، عموی آنها نیز شهادت آنها را در تحقیقات تایید کرد و مدعی شد که خواهرزاده هایش توسط خواهرش شکنجه شده اند.
در پی شکایت دو دختر، مادرشان با دستور پزشکی قانونی بازداشت شد اما زن جوان با رد ادعای بچه ها و برادرش گفت: شکنجه به من مربوط نیست، بلکه پدرشان آنها را شکنجه کرده و من را مقصر دانسته است. برادرم هم دروغ می گوید، چون من سهم بیشتری از ارث پدرم را گرفته ام، او از من کینه دارد.
طبق شهادت زن جوان، وی برای بررسی وضعیت روحی و روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. ادامه تحقیقات به نظریه پزشکی قانونی و تحقیقات بیشتر بستگی دارد.