سفر ریاست جمهوری به چین؛ همه هیاهو! / چرا پکن فعلا رویکرد محتاطانه خود را در قبال تهران حفظ خواهد کرد؟

سفر ریاست جمهوری به چین؛  همه هیاهو!  / چرا پکن فعلا رویکرد محتاطانه خود را در قبال تهران حفظ خواهد کرد؟

ماهان نصراللهی: سفر رئیس جمهور به چین اگرچه مهم و نمادین است. اما موفقیت آن به مسائل زیادی بستگی دارد که مهم ترین آن رفع تحریم ها است. با نگاهی به رفتار سیاست خارجی چین به راحتی می توان به این نتیجه رسید که این کشور یکی از محتاط ترین کشورها در برابر تحریم های آمریکاست و علیرغم اینکه مهم ترین رقیب آمریکا در سطح بین المللی است، اما در تبعیت از تحریم های بین المللی و یکجانبه آمریکا علیه سایر کشورها از قضاوت ایران نشان از دقت و وسواس فراوان دارد.

سید ابراهیم رئیسی روز دوشنبه 24 فوریه 1401 به دعوت شی جین پینگ رئیس جمهور چین برای یک سفر رسمی به پکن رفت. او در این سه روز دیدارهای مهمی با مقامات چینی از جمله نخست وزیر لی کچیانگ و رئیس جمهور شی داشت.

روابط ایران با چین به عنوان کشوری که با دستاوردهای باورنکردنی و بر اساس الگوی توسعه بومی به جایگاه دوم اقتصاد جهان دست یافته است بسیار مفید و مهم است. اما در شرایط کنونی که به نظر می‌رسد چین سیاست خجالتی خود را کنار گذاشته و به گسترش رویکرد تهاجمی خود در شرق آسیا به سایر مناطق جهان از جمله خاورمیانه ادامه داده است، باید روابط خود را با این غول با دقت بیشتری تنظیم کنیم. پشتوانه چنین اعتماد به نفسی که به چین جرأت اتخاذ رویکرد تهاجمی را داد، باید در تغییر دیدگاه و رویکرد تاریخی این کشور به مشکلات داخلی و بین المللی در اواخر دهه 1970 جستجو کرد که زمینه رشد و توسعه را فراهم کرد. اوج. از آن زمان و به مدت چهل سال، این کشور رشد اقتصادی متوسط ​​بالای 9 درصد را تجربه کرده است. این اهمیت در چشم‌انداز ملی، توسعه‌محور و واقعیت‌محور محقق شد که زمینه اجرای موفقیت‌آمیز چندین برنامه توسعه را فراهم کرد و چین را به مرحله‌ای رساند که کشوری گرسنه و نیازمند بود، جایی که روند افق‌های باز شد. تا زمانی که بود به بزرگترین قدرت تجاری جهان و یکی از بازیگران سیستم بین المللی تبدیل شد مسدود شد.

ابتکار کمربند و جاده یکی از مهم ترین برنامه های سیاست خارجی چین است که از طریق آن تلاش می کند تا نفوذ خود را در جهان گسترش دهد و جایگاهی را در دوران عقب مانده نظام بین الملل به دست آورد که مطابق با نقشی است که برای آن تعریف کرده است. خودم. ابتکار یک کمربند و یک جاده، معروف به جاده ابریشم جدید، مبتنی بر نوسازی و ایجاد زیرساخت های جهانی در زمینه های زمین، دریا، توسعه بندر و همچنین جاده ابریشم قطب شمال و جاده ابریشم دیجیتال است. این پروژه با سرمایه گذاری کلان توانسته مشارکت حدود 70 کشور را به خود جلب کند و در مجموع 140 کشور با امضای تفاهم نامه هایی تمایل خود را برای مشارکت در آن اعلام کرده اند. ایران نیز یکی از کشورهای مهم در مسیر ترانزیتی «کمربند و جاده» است که البته به دلیل تحریم‌ها و تأخیرها نقش مهمی ایفا نمی‌کند، بنابراین برخی معتقدند ایران راه «کمربند و جاده» را به کلی کنار گذاشته است. ابتکار عمل؛ اگرچه برخی افراد با این موضوع مخالف هستند.

در شرایط کنونی که دور تحریم ها علیه ایران تشدید شده و اجماع جهانی به پایان رسیده است، ابراهیم رئیسی در سفر به چین; وی مشارکت ایران در طرح کمربند و جاده و اجرای سند مشارکت راهبردی جامع دو کشور یا توافق 25 ساله را مورد تاکید قرار داد. با توجه به شرایط کشور و افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی، تلاش های دولت رئیس جمهور در این سفر معطوف به مسائل اقتصادی بود تا بتواند بی ثباتی اقتصادی در کشور را کنترل کند. این موضوع را می توان از ترکیب هیئت همراه وی در این سفر که منجر به امضای 20 تفاهم نامه برای گسترش و تقویت روابط دو کشور شد، استنباط کرد.

اگرچه این سفر مهم است و معنایی نمادین دارد. اما موفقیت آن به مسائل زیادی بستگی دارد که مهم ترین آن رفع تحریم ها است. با نگاهی به رفتار سیاست خارجی چین به راحتی می توان به این نتیجه رسید که این کشور یکی از محتاط ترین کشورها در برابر تحریم های آمریکاست و علیرغم اینکه مهم ترین رقیب آمریکا در سطح بین المللی است، اما در تبعیت از تحریم های بین المللی و یکجانبه آمریکا علیه سایر کشورها از قضاوت ایران نشان از دقت و وسواس فراوان دارد. با این حساب، حتی اگر بدون بررسی دقیق، سفر آقای رئیسی را موفقیت آمیز ارزیابی کنیم، کاملاً واضح است که با وجود تحریم ها و بدون تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران، اجرای آنچه در این سفر ترتیب داده شده بود، بسیار دشوار خواهد بود. . در صورت تداوم روند کنونی می توان گفت اسناد امضا شده در این سفر در بهترین حالت توافقنامه های منجمد شده است که اجرای آن تا عادی شدن وضعیت ایران در سطح بین المللی با فرض روند توسعه و رویکرد بین المللی به تعویق خواهد افتاد. ایران باید به گونه ای باشد که زمینه فعالیت فعال ایران را در سطح بین المللی برای حفظ منافع ملی فراهم کند.

اگرچه موفقیت بی‌سابقه این سفر در برخی رسانه‌های داخلی برجسته شده است و اگرچه محتوای کلی این بیانیه مثبت است، اما نقطه عطفی نیست و دستاورد خارق‌العاده و تحول بزرگی در آن دیده نمی‌شود. لحن محتاطانه چین در مورد ایران در سراسر بیانیه حفظ شد. حتی در بحث حفظ تمامیت ارضی کشور که برخی مهم ترین بند بیانیه را به دلیل بیانیه چین و اعضای شورای همکاری خلیج فارس برای دلجویی از ایران می دانند، باید گفت چند ماه پیش. آنچه بیان شد تعهد و تاکیدی کلی دوجانبه است که البته می توان با احتیاط به آن توجه کرد تا ایران را تا حدودی مماشات کرد. اما باید توجه داشت که در ادامه همین بند، ایران به تعهد خود به سیاست چین واحد ادامه می دهد. این یک تعهد آشکار است که در واقع به معنای حمایت از الحاق تایوان به چین است.

اما در ادامه این مبحث، اظهاراتی مبهم در مورد حمایت چین از رشد نقش منطقه‌ای و بین‌المللی ایران وجود دارد که نه تنها با پایبندی ایران به سیاست چین همخوانی ندارد، بلکه عمدتاً با توجه به تنش‌های ژئوپلیتیکی این کشور، چنین مواردی را برجسته می‌کند. یک تعهد چندان مناسب نخواهد بود، بهتر است ایران در مورد این مسائل پرتنش سیاست سکوت و بی طرفی را دنبال کند.

اما شاید مهمترین نکته ای که او در آن سفر به آن اشاره کرد این بود که به نظر می رسد مقامات ایرانی از ضرورت از سرگیری مذاکرات هسته ای و لغو تحریم ها آگاهی بیشتری پیدا کرده اند. زیرا این اهمیت در موضع طرف ایرانی مشهود بود که به نوعی از نقش بیشتر چین برای بازگرداندن مسیر مذاکرات احیای برجام به مسیر توافق استقبال کردند.

در نهایت نکته مهم دیگری که باید در نظر داشت این است که حتی با لغو تحریم ها، سیاست های صرفا شرق شناسانه دولت فعلی برای ایران مضر خواهد بود. در شرایط انتقالی نظام بین‌الملل، فرصت بسیار مناسبی برای ایران فراهم شده است تا سیاست متعادلی را بین شرق و غرب (حتی اگر کف ترازو به نفع شرق سنگینی کند) در پیش گیرد تا منافع ملی بیشتر و بهتر تامین شود. تقویت نقش خود به عنوان قدرت احیای یک منطقه تأثیرگذار.

دیدگاهتان را بنویسید