سیدمحمد خاتمی: ریشه حوادث تلخ را باید در این جست و جو کرد که هرگونه اعتراض، اخلال، نمایندگی و برخورد تند موجه باشد، مشکل را بیشتر می کند.

سیدمحمد خاتمی: ریشه حوادث تلخ را باید در این جست و جو کرد که هرگونه اعتراض، اخلال، نمایندگی و برخورد تند موجه باشد، مشکل را بیشتر می کند.

متن کامل سخنان رئیس دولت اصلاحات به شرح زیر است:

به نام خدا

ایران عزیزی که در طول تاریخ خود طوفان های سختی را پشت سر گذاشته و تاریخ پرفراز و نشیب و دردناک و البته پرافتخار خود را تجربه کرده است، این روزها حال و هوای شادی ندارد و پیشرفت و سربلندی اش در معرض تهدید بدخواهان و دشمنان بیرونی قرار دارد. و از درون او را بالا می برند، اما جسم زخمی و روح آزرده اش به آینده ای بهتر می نگرند.

با تأسف و درد و تاسف از آنچه این روزها بر کشور و ملت می گذرد و جان ده ها نفر از جمله کودکان و نوجوانان را از دست داده و به مردم بزرگوار بویژه بازماندگان تسلیت و برای مجروحان آرزوی سلامتی می نمایم. از گزارش جامع و خسارات وارده، از آگاهی جنابعالی از حوادث سیستان و بلوچستان و علل و عوامل وقوع آنها و احتمالاً راه حل و پیامد بحران کمال تشکر و قدردانی را دارم و خواهشمندم مراتب را به اطلاع دست اندرکاران برسانید. همچنین انتظار می‌رود که علاوه بر تحلیل‌ها و گزارش‌هایی که از کانال‌های رسمی می‌رسد، از کانال‌های بی‌طرف و خیرخواهانه به‌روزرسانی شود.

چند نکته را در مورد سیستان و بلوچستان مظلوم و عزیز و اتفاقاتی که این روزها بر سر آنها آمده است بیان کنم:

اول: اخراج یک مسئول (با اینکه دیر شده بود) کار درستی بود و حداقل یک سرعت برای برخورد با مقصران انتظار می رفت که متاسفانه در برخورد با معترضان این اتفاق می افتد.

دوم: همه عاملان، برنامه ریزان و متخلفان باید مورد بازجویی قرار گیرند و با آنها برخورد شود.

سوم: در وطن پرستی و نجابت مردم نجیب استان به ویژه بلوچ های نجیب و محترم شکی نیست. مشکلی که در برهه های مختلف پیش می آید و نیز محرومیت هایی که این استان از آن رنج می برد، بر هیچکس پوشیده نمی ماند.

چهارم: در حوادث اخیر این استان و به ویژه بخش بلوچ مورد ظلم و آزار مضاعف قرار گرفته است و لازم است هرچه زودتر مردم منطقه که هم رنج محرومیت ها و هم ظلم مردم شرور را احساس کرده و تحمل کرده اند. بیش از دیگران و نیز آسیب ببینند، آنچه بر این افراد به خصوص از نظر روحی و کرامتی آمده است، باید تا حد امکان جبران شود.

همان‌طور که بارها گفته‌ام و گفته‌اند، ریشه حوادث تلخ را باید در درون جست‌وجو کرد و آن را ناشی از سازوکار و روش حکومت دانست و راه‌حل آن شناخت ویژگی‌های حکومت خوب و اطاعت از آن است.

حکمرانی خوب دارای ویژگی هایی است که از جمله مهم ترین آن ها می توان به رسمیت شناختن (یا به رسمیت شناختن) حقوق ملت و رعایت آزادی های اساسی به ویژه مبنای اعمال حقوق شهروندی شهروندانی که اعضای یک ملت هستند، اشاره کرد. و ملت متشکل از گرایش ها، قومیت ها، سلیقه ها و حتی مذاهب است، ثبات و امنیت کشور نیز با حضور و کمک خود مردم که صاحبان اصلی کشور و دولت هستند و به ویژه حکمرانی خوب تامین می شود. موتور محرک کشور به سوی توسعه همه جانبه با عدالت است. زمانی که این ویژگی ها وجود داشته باشد، حکمرانی خوب خواهد بود و اگر یکی از آنها وجود نداشته باشد، باید حکمرانی را بد حکمرانی دانست.

البته بیگانگان و بدخواهان و دشمنان عزت ملت و سرسختی و پیشرفت کشور بیکار نمی نشینند، بلکه نقش و کار آنها عمدتاً سوء استفاده از نارضایتی مردم و تلاش برای سوق دادن این اعتراضات به سمت بی نظمی و بی نظمی است. حتی استفاده از خون و رنج انسانها برای رسیدن به نیت شیطانی آنهاست.

ندیدن یا انکار وضعیت بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می شود، نارضایتی را از بین نمی برد و اگر چشم اندازی برای بهبود اوضاع نباشد، نارضایتی به یأس و در نهایت هرج و مرج در برابر آنچه هست تبدیل می شود.

اولین گام اصلاحات نه تنها به رسمیت شناختن حق اعتراض، بلکه استقبال از آن است. این که هر اعتراض و شورش مطرح می شود و خشونت و برخورد خشن موجه است، مشکل را تشدید می کند.

از سوی دیگر، ما در جهان و فضایی زندگی می کنیم که وضعیت اجتناب ناپذیر ارتباطات، بهره برداری از نارضایتی ها و استفاده از آنها را به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف شوم آسان کرده است.

براندازی نه ممکن است و نه مطلوب; اما تداوم وضعیت کنونی زمینه فروپاشی اجتماعی را بیش از پیش گسترده تر می کند.

در یک کلام: ارزانترین و مفیدترین کار که به ثبات و پیشرفت می انجامد و اعتماد از دست رفته بخش مهمی از جامعه را به دولت باز می گرداند، اصلاح خود نظام است، چه در ساختار و چه در ساختارش. رویکرد و رفتار؛ چیزی که همیشه در مورد آن صحبت شده و از سوی خیرخواهان مطرح شده است، اما ظاهراً حتی نیازی به شنیدن آن احساس نمی کنند، چه برسد به اینکه به آن عمل کنند.

در رویدادهای اخیر حضور زنان، جوانان و حتی نوجوانان معترض در میدان ها چشمگیر است. نگوییم تعدادشان زیاد نیست، بگوییم و بدانیم که بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان و قلوب اقشار مهم جامعه به ویژه نخبگان و بسیاری از نیروهایی که بر عدم خشونت تاکید داشتند، شریک هستند. و اعتراض مدنی، با آنهاست و نمونه آن در دانشگاه های کشور است که می بینیم این بار همدلی و ارتباط اساتید با دانشجویان بیشتر شده و متاسفانه هم اساتید و هم دانشجویان تحت فشار هستند.

اگرچه این اعتراض با درگذشت تاسف بار خانم مهسا امینی دختر یک زن کرد اهل سنت آغاز شد، اما خوشبختانه به دلیل هوشیاری مردم و علیرغم تلاش های مذبوحانه به ویژه از بیرون، این اعتراض جنبه قومیتی و مذهبی پیدا نکرد. رنگ و صدای تجزیه طلبی مورد نظر دشمنان شنیده نشد اما بپذیریم که محرومیت هایی که در همه جای مناطق مرزی که اکثرا اقوام مختلف در آن زندگی می کنند بیشتر متوجه زنان و جوانان است و یکی از اولویت های حکومت داری خوب است. برای رفع این محرومیت های مضاعف تلاش مضاعفی داشته باشند.

با توجه به ترکیب جامعه به ویژه ویژگی های نسل جوان، اگر بررسی ها و نظارت های ارزشمندی که از سال 1358 تاکنون چندین بار انجام شده در سیاست گذاری و برنامه ریزی مورد توجه قرار نگیرد، حداقل مسئولان باید به این موضوع توجه کنند. آخرین نظرسنجی دولت در مورد اعتراضات و برداشت ها مبنی بر اینکه حاکمیت در نسل جدید وجود دارد و آن را منشأ مجموعه ای از ممنوعیت ها و محرومیت ها (به جای عدم مشارکت و همدلی) می داند. تحقیقی که در آخرین شماره ماهنامه استراتژیک دید بان امنیت منتشر شده است.

و داده های این پژوهش را باید با آنچه در تحلیل نهادهای امنیتی آمده است و نیز با مطالب و مواضع مقام وزارت علوم با دانشجویان و دانشگاهیان مقایسه کرد و این گونه مواضع را باید فهمید. در حالی که فاصله نجومی آنها.

نسل جدید که دنیای خاص خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ماست. اگر نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم خواسته‌های او را برآورده کنیم، حداقل باید ذهنیت، امید و اعتراض او را درک کنیم. درک اولین قدم برای درک و حرکت به سمت همدلی و متقاعدسازی متقابل است.

دیدگاهتان را بنویسید