او یک فروشنده بزرگ مواد مخدر است و اهالی از کار او به ستوه آمده و با پلیس تماس می گیرند و اصرار به انجام آن دارند.
اهالی محله فرجام از اینکه زن جوان به عنوان معتاد جای آنها را گرفته است ناراضی بودند. سرانجام سه روز پیش ماموران کلانتری به منزل وی رفته و فروشنده مواد مخدر را دستگیر و در منزل وی مواد مخدر کشف کردند.
زن جوان که فکر نمی کرد دستگیر شود به خبرنگار جامعه 24 از جنایات خود گفت.
*خودتان را معرفی کنید
– شهلا من 30 سالمه.
* متاهل؟
– آره. البته من یک بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم.
* معتاد؟
– الان نه. سه سال پیش مواد مصرف کردم و آن را رها کردم.
* چرا معتاد شدی؟
– از روی کنجکاوی همسرم را کشیدم اما گرفتار شدم و تا انتهای باتلاق اعتیاد رفتم. من نمی توانستم یک روز بدون مواد مخدر زندگی کنم.
* چرا رفتی؟
چون زندگی برای من غیر قابل تحمل شده بود. خانواده ام مرا طرد کردند و من هیچ هویتی نداشتم. همه از من فرار می کردند.
* چرا به خواربارفروشی رفتی؟
– من بیکار بودم. زندگی گران است و فروش مواد غذایی کار بی دردسری بود. من وسوسه شدم که این کار را انجام دهم و پول خوبی به دست آوردم.
* چقدر درآمد داشتید؟
– 30 میلیون تن در ماه.
* مواد را از کجا تهیه کردید؟
– من از یک مرد گرفتم و او بالاتر از من بود. برایم آورد و فروختم.
* به معتادان مواد می فروختید؟
– نه آن را به قصابی های محله دادم و در پارک ها و مکان ها برای شب مانی توزیع کردند.
* چه موادی را می فروختید؟
«فقط تریاک».
* با چند ماده دستگیر شده اید؟
– 8 کیلوگرم تریاک در خانه داشتم.
* چرا این مقدار مطالب را در اختیار داشتید؟
– فقط 10 روز بود. تازه وارد رسید و مأموران هم رسیدند و مواد را پیدا کردند.
* در منجلاب اعتیاد بودید، چرا این کار را کردید؟
– من فقط تریاک می فروشم. تریاک خطر کمتری دارد و توسط افراد مسن یا ثروتمند مصرف می شود. معتاد خیابانی پول تریاک ندارد.