طرحی برای کسالت روزهای طولانی تابستان

طرحی برای کسالت روزهای طولانی تابستان

در پایان هفته گذشته امضای تفاهم نامه ای با حضور چند تن از مسئولان توجه بسیاری را به خود جلب کرد. نام این طرح و تفاهم «طرح تابستانی مهارت» بود که قرار بود در سه دوره تابستانی با ظرفیت دو میلیون نفر اجرا شود. به گفته وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که یکی از حاضران در جلسه امضای این تفاهم نامه بود، هدف از برگزاری این نشست امضای تفاهم نامه ای برای غنی سازی اوقات فراغت دانشجویان و دانش آموختگان است. تحت عنوان “مدرسه تابستانی در یک طرح مهارت های خلاق”. ظاهراً پیشنهاد این طرح از سوی رئیس کمیته امداد و وزیر آموزش و پرورش، رئیس دانشگاه آزاد، رئیس سازمان بسیج سازندگی، رئیس آموزش فنی حرفه ای و … بوده است. در این دیدار نیز حضور داشتند. اما چرا چنین دیداری چنین خبری شد؟ چه موضوع خاصی در این تفاهم نامه وجود داشت یا وجود دارد؟

سالها بیکاری

فارغ التحصیلی و خرداد برای دانش آموزان تمام شده و تابستان برای آنها زودتر از تقویم شروع شده است. در حالی که این گروه های اجتماعی در مدرسه و درس شرکت می کردند، البته والدین و حتی کارکنان راحت تر بودند. زیرا ساعات قابل توجهی از روز را در مدارس سپری می کردند. اما الان باید چیکار کنم؟ چگونه باید این حجم عظیم انرژی را مدیریت و هدایت کرد؟ اینجاست که سال هاست بحث مدیریت وقت آزاد توسط والدین و کارکنان مطرح شده است. بنابراین توجه به اوقات فراغت دانش آموزان و کودکان موضوع جدیدی نیست که در این تفاهم نامه مطرح شد. به هر حال، همه چیز روی کاغذ بسیار خوب است. غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان و مهارت آموزی آنها و حلقه کسانی که خارج از آموزش مانده اند و باید به تدریج در بازار کار جذب شوند. همچنین جامعه هدف این طرح دانش آموزان و بازماندگان تحصیلی 12 تا 18 ساله هستند. که انتظار می رود آموزش های مهارتی لازم را در قالب دوره های 60 تا 120 ساعته در سنین 12 تا 15 سال به عنوان کارآموز و 15 تا 18 سال به عنوان کارآموز فرا گیرند.

خاطرات تابستانی ما

اگر به گذشته نگاه کنیم، می بینیم که در بیشتر خاطرات ما، تابستان های گرم، طولانی و کسل کننده همیشه جزو بخش های آزاردهنده زندگی دانشجویی ما بوده است. با وجود «تعطیلات سه ماهه» و اینکه با درس و تکلیف و معلم سر و کار نداشتیم، خودش خوب بود. در همین تابستان ها بود که والدین گاهی فرزندان خود را نزد کارشناسان می فرستادند تا کار کنند و چیزی یاد بگیرند. ایده طراحی کد در دبیرستان ها نیز از اینجا می آید. که بچه ها بروند و از نزدیک با صنعت و تولید و … آشنا شوند. برخی از خوداشتغالی ها که با مهارت های خود امور خود را مدیریت می کنند حاصل این دوره ها و مراقبت و پیگیری علایق خود هستند. ولی…

توجه به اوقات فراغت دانش آموزان موضوع جدیدی نیست که در تفاهم نامه طرح تابستانه مهارت مطرح شده است. اتفاقاً همه چیز روی کاغذ بسیار خوب است. غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان و مهارت آموزی آنان و حلقه بازمانده های تحصیلی و نیاز به جذب تدریجی در بازار کار.

سلام به عصر فرزندسالاری

اما امروز داستان کمی متفاوت است. گفته می شود در زمینه تربیت فرزند وارد دوران فرزندسالاری شده ایم و همین امر باعث شده والدین تمام سرمایه و پس انداز خود را خرج فرزندان خود کنند. به همین دلیل است که ما با رویکردی به نام اوقات فراغت بیش از حد شلوغ سروکار داریم. یعنی تصور کنید از اوقات فراغت که بسیار فراگیر و بدون برنامه بود به جایی رسیده ایم که بچه ها به دلیل مشغله کاری نمی دانند چه کار کنند. محمدرضا دژکام، روانشناس و روان درمانگر در این باره به توسعه ایران گفت: چرا والدین در دام تربیت بیش از حد فرزندان خود گرفتار شده اند؟ خب، احتمالاً برخی از آنها نگران هستند که آینده فرزندانشان تباه شود. شاید بحث رویاهای سرکوب شده والدین در این زمینه بی تاثیر نباشد زیرا آنها به دوران کودکی خود اشاره می کنند و نمی خواهند برای فرزندان خود کمبودی داشته باشند. برخی از والدین نگران هستند که فرزندانشان از دیگران عقب بمانند. این امر ما را به مقابله با افراط در آموزش و مدیریت اوقات فراغت کودکان سوق می دهد.

آداب کار با نوجوانان

این روانشناس خاطرنشان می کند: این گروه های مورد توجه نوجوانان هستند، بنابراین نگرش به آنها و برنامه ریزی آنها باید قوانین خاص خود را داشته باشد. اگر رعایت نشود دچار مشکل می شوند. وی خاطرنشان می کند: احترام به استقلال نوجوانان و حق انتخاب آنها در این برنامه ها و طراحی آنها بسیار مهم و تاثیرگذار است. متأسفانه در این زمینه سختگیری والدین نتیجه خوبی نخواهد داشت، «والدین سختگیر استقلال را از فرزندان سلب می کنند و این باعث می شود که این کودکان در نوجوانی یا جوانی نافرمانی بیشتری پیدا کنند. از طرف دیگر داشتن والدین سخت گیر به این معناست که والدین همیشه برای آنها تصمیم گرفته اند، بنابراین عزت نفس و اعتماد به نفس کمتری برای تصمیم گیری دارند و همیشه نگران هستند که مبادا تصمیم اشتباه بگیرند. آنها انتخاب را یاد نگرفته اند و از هر انتخابی می ترسند.»

درک ضعیف از نیازها و زبان نسل امروز دانش‌آموزان و ساختار بسیار بروکراتیک موسساتی مانند آموزش و پرورش که مسئولیت اصلی اجرای «طرح مهارت‌های تابستانی» را بر عهده دارند، عمدتاً باعث شده تا این طرح بسیار دور از ذهن باشد. شناخت خواسته های روز و خلاقیت در برنامه ها.

طراحی و دو نکته بسیار مهم

اما در بررسی طرح مهارت های تابستانی دو نکته بسیار مهم وجود دارد. اولین نکته، غفلت از استعدادهاست; و این که فقط طرح هایی تهیه و اجرا می شود. هیچکس پاسخ نداد که آیا این برنامه ها با توجه به استعداد مخاطبان طراحی می شود یا استعدادیابی در این فضا مد نظر است یا خیر؟ دژکام نیز به این نکته اشاره کرد و اشاره کرد که بسیاری از بزرگان در شاخه ها و رشته های مختلف در کودکی متوجه استعدادهای آنان شده و از آنها پیروی می کردند. این کار اغلب توسط والدین، معلمان و یا… انجام می شود.دکتر رضا یادگاری، کارآفرین و مشاور توسعه کارآفرینی نوجوانان و جوانان در این باره به ایران توسعه گفت: «لحظه ای تلخ و شیرین وجود دارد. کودکان در تابستان وقت آزاد بیشتری دارند. و حتی در ماه هایی که در مدرسه مشغول هستند. آن وقت والدین چه می کنند؟ آنها سعی می کنند این بچه ها را به کلاس های مختلف ببندند تا اوقات فراغت خود را پر کنند. می توانید بگویید چه اشکالی دارد؟ مشکل اینجاست که این مدیریت اوقات فراغت تابستانی و غیر تابستانی نه برای کشف و شکوفایی استعدادهای کودکان، بلکه برای تسهیل در کودکان انجام می شود! برخی از مدارس و مراکز غیرانتفاعی از این نیاز والدین استفاده می کنند و به عنوان مثال دوره های استعدادیابی ویژه ای را تدارک می بینند که در واقع به پاسخ های مورد علاقه والدین می انجامد. پاسخ های واقعی نیست زیرا آنها بودجه خود را از آن والدین می گیرند و در نتیجه باید هوای آنها را داشته باشند. این مدیریت اوقات فراغت کودکان را تلخ و ناکارآمد می کند. پیشنهاد من این است که بچه ها را به بخش های مختلف صنعت، تولید و اقتصاد ببریم تا استعدادهایشان کشف شود. من خودم این کار را با فرزندم انجام می دهم تا کم کم بفهمد باید چه شغلی را دنبال کند. اگر اینطور باشد، حتی اگر هزاران دوره و کلاس بگذارند، به جایی نمی‌رسد».

درک نادرست از نسل امروز

اما موضوع بسیار مهم تری که توجه مصرف کنندگان و منتقدان طرح مهارت های تابستانی را به خود جلب کرده است، عدم درک روحیات و نیازهای نسل های جدید است. در واقع در این گونه برنامه ها شجره نامه لازم انجام نمی شود و یا به نظر می رسد به آن توجه نمی شود. بچه های امروزی که از دوران جوانی با موبایل، کامپیوتر، وسایل الکترونیکی هوشمند سر و کار دارند و زبانشان خوب است و… آیا باید از مهارت هایی پیروی کنند که نسل های قبل از خود آن را مناسب می دانستند؟ آیا نیاز به این مهارت ها آنقدر قوی است؟ علی اکبر شهبازی، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی و کاربر توییتر در این باره نوشت: «از غنی‌سازی اوقات فراغت، یاد دوران درخشان کانون‌های مساجد از سال 1363 تا 1369 افتادم. فقط در یک دوره فیلمنامه‌نویسی به آن فکر کنید. و تئاتر، اساتیدی چون نصرالله قدری و اصغر نعیمی، دکتر مسعود الکرفیس، عبدالهادی پکینی و… نزدیک به سه سال در ساختمان میدان توحید به کودکان آموزش می دادند. در واقع به نظر می رسد که تردید بزرگ مردم در اجرای این طرح است. نه از فلسفه وجودی چنین طرحی.

تجمع مؤسسات آموزشی

در واقع به نظر می رسد نهادهایی مانند آموزش و پرورش که مسئولیت زیادی در اجرای چنین طرحی بر عهده دارند، اندکی از درک نیازها و زبان نسل امروز دانش آموزان عقب مانده اند و بر این دسته از مخاطبان پافشاری می کنند. فکر کن استعداد را نشان بده و برنامه ها را دنبال کن. ساختار بسیار بوروکراتیک این نهاد اساساً آن را از شناخت نیازهای روز و خلاقیت در برنامه ها بسیار دور می کرد. آیا جلسات طوفان فکری با خود دانش آموزان برگزار شده است؟ در حالی که اکثر مشاغل تا 5-10 سال آینده دیده نمی شوند، آیا باید عمر این دانش آموزان صرف چنین مهارت هایی شود؟ آیا نهادهایی مانند این باید چرخ را دوباره اختراع کنند در حالی که ایده های جالبی مانند سیستم استادگردی و طرح کد و … قبلاً اجرا شده و نتایج قابل توجهی داشته است؟ آیا نهادهایی مانند دانشگاه آزاد که در ارتباط با تولیدات خود با سازمان های صنعت و تولید ضعیف هستند، می توانند در چنین پروژه هایی موفق باشند؟ اکثر شهروندانی که چندان خوشبین به نظر نمی رسند. پس باید بنشینیم و ببینیم با ذهنیت نه چندان به روز تصمیم گیرندگان چه بر سر این برنامه می آید….

دیدگاهتان را بنویسید