عباس عبدی: ریشه مفاسد اقتصادی در این است که حاکمان قدر پول را نمی دانند/ تخفیف 20 درصدی با تورم 50 درصدی، مساوی با فساد و دزدی است. طبیعی است که بانک ها این پول مجانی را بین شرکت های خودشان تقسیم کنند

عباس عبدی: ریشه مفاسد اقتصادی در این است که حاکمان قدر پول را نمی دانند/ تخفیف 20 درصدی با تورم 50 درصدی، مساوی با فساد و دزدی است.  طبیعی است که بانک ها این پول مجانی را بین شرکت های خودشان تقسیم کنند

عباس عبدی نوشت: با انتشار خبر پرداخت چند میلیارد دلاری به دباش چای، بحث مکرر فساد دوباره داغ شده است. همزمان خبری از سوی دادستانی قم منتشر شد که از بازپرداخت ۲۴۴ فقره وام جعلی ازدواج خبر داد. ریشه این فسادها ناآگاهی از واقعیت سیاست های جاری است. تا زمانی که حاکمان کشور با واقعیت مواجه نشوند هیچ مشکلی به صورت اساسی و اساسی حل نمی شود.
عباس عبدی در اعتماد نوشت: با انتشار خبر پرداخت چند میلیارد دلاری به دباش چای، بحث تکراری فساد دوباره داغ شده است. همزمان خبری از سوی دادستانی قم منتشر شد که از بازپرداخت ۲۴۴ فقره وام جعلی ازدواج خبر داد.

ریشه این فسادها ناآگاهی از واقعیت سیاست های جاری است. تا زمانی که مسئولان کشور با واقعیت مواجه نشوند، هیچ مشکلی حل اساسی نخواهد شد.

البته این ویژگی منفی تنها در ذات کارکنان فعلی نیست، پیشینیان نیز کمابیش همین مسیر را طی می کردند و گاه منکر بدیهیات می شدند.

یکی از بدترین ایده های آنها در مورد پول بود و نمی دانستند یا نمی خواستند بدانند که پول قیمت دارد. درست است که پول وسیله مبادله و معیاری برای ارزیابی سایر کالاها و خدمات است، اما قیمتی نیز دارد. مانند ترازو که برای توزین استفاده می شود، در عین حال ترازو دارای قیمت است و قابل خرید و فروش است. تا زمانی که این سوال ساده را درک نکنیم، هیچ سیاست پولی یا حتی مالی موثری را نمی توان انتخاب و اجرا کرد.

یکی از مهمترین ایراداتی که به نظام بانکی وارد است این است که چرا شرکت ها را اداره می کنند؟ آنها اخیراً این بنر را به نقل از یکی از رهبران شهر نصب کردند: “بانک ها اشتباه می کنند، تجارت می کنند” که بلافاصله برداشته شد. تجارت این بانک غیر متعارف و حتی غیر منطقی است. کار بانک جمع آوری پول در سطح جامعه و قرض دادن به بهترین متقاضیان با کمترین ریسک است.

بانک ها به دنبال وام گیرنده هستند. مانند هر تولید کننده دیگری که به دنبال مشتری است. پس چرا در ایران وضعیت برعکس است و بانک ها سعی می کنند تجارت کنند، نه اینکه به دیگران وام بدهند، بلکه خودشان از آن استفاده کنند؟ پاسخ ساده است، پول ارزان است. اگر مثلاً یک سال پول را در بازار آزاد بفروشید، متقاضیان بسته به وضعیت خود، آن را با مثلاً 40 درصد سود سالانه می خرند. این سوال در شرایط تورمی فعلی منطقی است.

البته این پول را شخصی می خرد که بتواند در پایان سال 50 درصد سود کند تا حداقل 10 درصد برایش باقی بماند. حال فرض کنید دولت بانک ها را موظف کند که پول را نه با سود 40 درصد، بلکه با سود 20 درصد پرداخت کنند. یعنی ارزان فروشی. صف خرید آن بسته است. برای کسری از زمان، تمام پول در بانک فروخته می شود. البته بانک هم ضرر می کند.

نتیجه چه خواهد شد؟ بانک پول دریافتی از مردم را به شرکت هایی که برای بانکداری ایجاد کرده است، پرداخت می کند. پول ارزان را از جیب بانک بیرون می آورد و به جیب یکی از شرکت های گروه بانک می اندازد تا بانک از طریق واسطه به سود برسد و این امری معقول است اما به ضرر دولت است. شرکت تحت فرمان بانک الزاما شرکت کارآمدی نیست و با 30 درصد سود کار می کند و همین برای بانک کافی است در حالی که تولیدکننده واقعی می تواند 50 درصد سود تولید کند البته به او وام داده نمی شود.
حالا با منطق حمایت از مسکن ارزان یا بچه دار شدن، دولت برای طرح مسکن یا ازدواج وام های بسیار ارزان سفارش می دهد. بعد از مدتی صدای دولت به گوش می رسد که می گوید چرا بانک ها وام مسکن و ازدواج نمی دهند؟ یک لحظه فکر نمی کند که چرا باید چنین دستوری صادر شود؟ بانک ها به دلیل این مداخلات ناکارآمد و فاسد شدند.

در سرتاسر جهان، بانک ها به دنبال مشتریانی هستند که به آنها وام دهند، به جز در ایران که بانک ها و وام ها ستون فقرات اکثر فسادها هستند. کافی است یک وام 10 میلیاردی با بازپرداخت 10 ساله و با سود 18 یا حتی 24 درصد بگیرید، این وام را جلوی بانک با قیمت بسیار بالا برای شما می خرند و می توانید آن را پرداخت کنید. کل اصل و وام فرعی با سود بازار، همان مبلغ ماهانه برای شما. بمون و در پایان مدت وام 10 میلیارد تومن میگیری!!

متأسفانه کارمندان دولت کمتر با این ماجرا آشنا هستند یا به دلیل اینکه علاقه شان همین رانت است، نمی خواهند درباره آن صحبت کنند، اما معاون اقتصادی دادستان کل کشور این نکته را به خوبی درک کرده و نقد می کند. در شرایط تورم 50 درصدی، تأمین اشیاء با سود 20 درصد مساوی با فساد و دزدی است. طبیعی است که بانک ها این پول مجانی را بین شرکت های خودشان تقسیم کنند و دلیلی برای دادن آن به دیگران وجود ندارد. اگر بدهند، سهم یا رشوه خود را می گیرند.

این سیاست غلط در همه عرصه ها جاری است. در قیمت انرژی، در قیمت خودرو، در قیمت نان، در قیمت امتیاز، که در همه این موارد باعث فساد و تباهی می شود، اما بدترین قسمت آن در قیمت گذاری پول است که باعث فساد شده است. و کل روابط و اعتبارات مالی و پولی کشور را از بین برد. قیمت ها نشانه این است که کجا باید رفت. وقتی جعلش می کنی، همه را گول می زنی.