عباس عبدی: چرا زنان محجبه نباید در اماکن عمومی حضور داشته باشند؟ منطق و قانون نداره!

عباس عبدی: چرا زنان محجبه نباید در اماکن عمومی حضور داشته باشند؟  منطق و قانون نداره!

عباس عبدی در روزنامه اعتماد می نویسد: یکی از ایرادات وارده به سیاست های رسمی و قانون مربوط به حجاب، تضاد خیابان و خانه بود. در واقع سیاست و قانون رسمی بر این بود که زنان در خیابان ها و اماکن عمومی حجاب نداشته باشند که این امر خلاف حجاب شرعی است. صرف نظر از این مکان، آنها می توانند هر نوع لباسی را بپوشند، بنابراین در مجالس غیر عمومی، مهمانی ها، خانه ها و هر مکان غیر عمومی دیگر بسیار آزاد هستند و مطابق سلیقه و علایق خود لباس می پوشند.

این وضعیت چندین دهه ادامه داشت که در نتیجه همه فرزندان متولد و بزرگ شده در این دهه ها با وضعیت مضاعفی مواجه شدند. جامعه پذیری آنها در ابتدا در محیط ها و خانه های خصوصی نیمه باز یا بسته بود، به همین دلیل از نظر نوع پوشش کاملاً آزاد بودند، از طرفی در محیط های رسمی و اماکن عمومی باید از الگوی متفاوتی پیروی می کردند.

البته تعداد زیادی از آنها در محیط خانه و مهمانی با همان الگوی کلی رشد کرده اند، اما کسانی که در محیط خانه و شخصی به گونه ای متفاوت بوده اند نیز کم نیستند و با گذشت زمان زیادتر می شوند. این جوانان با گذشت زمان بر خلاف والدین خود با منطق حاکم بر این تفاوت کنار نیامدند و در نتیجه در اولین فرصت با آن مقابله کردند. البته همیشه درجاتی از تفاوت لباس و رفتار در خانه و خیابان وجود دارد و این در همه جوامع کم و بیش وجود دارد، اما شدت آن در ایران بسیار زیاد بود.

آنچه مهم است این است که وجود این اختلاف و حتی تضاد، برخلاف انتظار حکومت، تمایل زنان به پوشیدن لباس های گشاد را تقویت کرده است، زیرا نسبت به آنها احساس مخالفت و تبعیض دارند. در نتیجه نسل‌های جدید جدی‌تر از این درگیری چشم‌پوشی می‌کنند، در حالی که وضعیت پوشش در منازل و اماکن خصوصی نیز نسبت به گذشته تغییر زیادی کرده است.

این سیاست در عمل شکست خورد، اما اکنون سیاست دیگری را در پیش گرفته اند که عواقب آن بدتر است. اکنون مسیر عکس دنبال می شود. یعنی خیابان و جامعه را رها کرده اند چون نمی تواند با آنها کنار بیاید و در عوض مکان ها را تصاحب کرده اند. اثری که مطلقاً از منطق صحیح پیروی نمی کند، علاوه بر آن غیرقانونی است. در واقع آنها می گویند اگرچه زنان خیابانی مشمول پوشش اسلامی نیستند، اما مغازه دار، رستوران دار، مسافرخانه، صاحب هتل و کافه و غیره. آیا نباید اجازه ورود به محل خود را داشته باشند؟! چرا؟ هیچ دلیل منطقی یا مجوز قانونی برای این کار وجود ندارد.

وقتی نمی توانید جلوی سرازیر شدن فرهنگ را از خانه به خیابان بگیرید، چگونه می توانید جلوی سرازیر شدن آن را از خیابان به مکان ها بگیرید؟ مردم را در مقابل هم قرار می دهد. در واقع آنها می خواهند عدم اعمال اختیارات یک قانون غیرقابل اجرا را با اقدام غیرقانونی و غیرقانونی دیگری جبران کنند.

این فلسفه و روش درست اعمال قدرت و اداره جامعه نیست. سیاست وصله پینه‌ها به جایی نمی‌رسد، راه‌حل این است که یک گفت‌وگوی آزاد برای بحث در مورد پوشش عمومی شروع کنیم و اینکه آیا می‌توان در همه جا و در هر شرایطی محدودیت‌های قانونی برای آن تعیین کرد و مهم‌تر از آن اجرای چنین قانونی؟ اگر چنین است، چه محدودیت هایی وجود دارد؟ و چه کسی صلاحیت تشخیص آن را دارد؟ این کار باید با مشارکت همه به خصوص زنان با هر سلیقه ای انجام شود. این فکر را از خود دور کنید که با نوشتن قانون اراده حاکم محقق و اجرا می شود.

قانون باید توسط اکثریت جامعه منصفانه و عادلانه تلقی شود. آنها می گویند مردی دیر به فرودگاه رسید و هواپیمایش قبلاً بلند شده بود. قبول نکرد و گفت بلیت دست من است، هواپیما کجا ناپدید شده است؟! قانون بدون حمایت و پذیرش مردم مانند بلیط هواپیما در دست شما پس از پرواز است.

دیدگاهتان را بنویسید