عماد افروغ: من از اتحاد حکومت در جمهوری اسلامی می ترسم

عماد افروغ: من از اتحاد حکومت در جمهوری اسلامی می ترسم

روز جدید عماد افروغ با تاکید بر نگرانی خود از یکنواختی دولت، درباره رسالت رسانه در این شرایط گفت: وقتی مردم در یک نظرسنجی سراسری 26 درصد می گویند ما جریان چپ و راست داریم، یعنی 74 درصد اینطور نیستند. چه کسی باید نماینده این 74 درصد باشد؟ باید نمایندگی کنی

عماد افرو، جامعه شناس و فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر نگرانی خود از یکنواختی دولت، درباره رسالت رسانه در این شرایط گفت: چه کسی باید نماینده این 74 درصد باشد؟ شما باید نماینده رسانه باشید.

افروغ گفت: دیدم مجلس جای من نیست. احساس می کردم که نمی توانم اهداف متعالی و روشنگرانه خود را از طریق مجلس دنبال کنم. من فکر می کردم مجلس نزدیک ترین مرکز حکومت به روشنگری و روشنگری است. بعد متوجه شدم آنقدر لابی گری، جناح بندی و سیاست زدگی زیاد است که بهتر است شکل شعورم را عوض کنم.» خلاصه گفتگوی انصاف نیوز با عماد افرو، جامعه شناس را در زیر بخوانید:

– زمانی که تبلیغات انتخاباتی در سال 84 برگزار شد، دو رقیب ظاهر شدند. آقای هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد. من مشی آقای هاشمی را دنبال کردم، بالاخره ایشان هشت سال رئیس جمهور بودند، انتقاداتی هم به سیاست اقتصادی ایشان داشتم. انتقادات من هم منعکس شد. در یکی از سخنانم، هفده انتقاد به سیاست اقتصادی او وارد کردم، اما هرگز به زندگی و شخصیت او توهین نکردم. چون معتقدم این رفتار ارزش نقد را کم می کند. نقد مربوط به محتواست نه شخصیت.

– اما من تصور می کردم که ایجاد دولت جدید باعث ایجاد هماهنگی ناموجه بین دولت و مجلس می شود و احساس کردم که باید یک بار دیگر زنگ دیکتاتوری را به صدا درآورم. من در دولت قبل که دولت وقت با مجلس ششم ادغام شد تقریباً همین کار را کردم. چون مجلس باید همیشه منتقد و ناظر باشد. اگر بخواهد کاملاً در دست دولت ها باشد، نقض غرض است. سپس این باعث شد که نگران دولت پارلمان باشم و این اتفاق افتاد. توجه داشته باشید که دو سال اول یعنی مجلس هفتم بسیار خوب و انتقادی بود. اما وقتی دولت جدید آمد، کاملاً در دام دولت جدید افتاد.

“احساس کردم که باید سنگر روشنگری خود را تغییر دهم.” دیدم مجلس جای من نیست. احساس می کردم که نمی توانم اهداف متعالی و روشنگرانه خود را از طریق مجلس دنبال کنم. من فکر می کردم مجلس نزدیک ترین مرکز حکومت به روشنگری و روشنگری است. بعد فهمیدم آنقدر لابی گری و جناح بندی و سیاسی کاری زیاد است که بهتر است شکل شعورم را عوض کنم. آمدم و فعالیتم را در حوزه عمران ادامه دادم. من مصاحبه می کنم، یادداشت می نویسم، کتاب و مقاله می نویسم. پیامم را فراموش نکرده ام.

– توصیه من به مسئولان این است که در انتقاد صبور باشند. یک جمله زیبا دارم که نقل می کنم. او گفت: «حتی تخلف نیز سازنده است. حالا انتقاد جای خودش را دارد. تو را شکستند! از این فرصت استفاده کنید، پاسخ دهید! عاقلانه جواب بده! انصاف نیوز گفت شما این کار را کردید و آن را کردید، شما هم با سند جواب می دهید که این فرصت برای شماست.

– من بسیار نگران هستم که با توجه به اینکه تقریباً می توان گفت که دولت یک دست است و این به خودی خود هشدار دهنده به نظر می رسد. خدای ناکرده این موضوع یک دست باشد. ما یک دست موضوعی، یک قانون اساسی، یک آرمان انقلاب و اهداف و ارزش های والایی داریم که همه به سمت آن حرکت می کنیم. خیلی خوبه اما من می ترسم که این یکنواختی موضوعی تبدیل به یک دست جناحی شود و باعث نگرانی شود. زیرا جامعه بدون تکثر معنا ندارد و اداره کشور بدون کثرت گرایی معنا ندارد. یک جناح نمی تواند بر دولت حکومت کند. وحدت را در عین کثرت می گوییم. یعنی کثرت باید متجلی شود.

– پس وقتی نوبت به یک دست می رسد، نگرانم که انتقادها مورد توجه قرار نگیرد. من نگرانم که عده ای احساس کنند باید با این دست جناحی همسو باشند و همزمان چاپلوسی کنند و جلوی منتقدان را بگیرند. این نگرانی و هشدار جدی من است. آنها نه تنها چاپلوسی می کنند و جلوی انتقاد را می گیرند، به همان اتفاقی که قبل از روحانی در دولت افتاده بود، توهین هم می کنند.

این را هم بگویم که من منتقد سیاست اقتصادی آقای روحانی بودم، اما روزنامه ایران مرتبط با دولت انتقادات من را از سیاست اقتصادی دولت آقای روحانی منعکس کرد و کوچکترین بی احترامی نکرد. بر خلاف این سوال در دولت قبل از آقای روحانی در همین روزنامه؛ هر جا چیزی از من می دیدند قسمت خاصی داشتند و من را بد راهنمایی می کردند. این چیه؟ دغدغه من الان این است که خدای ناکرده رسانه ها در سیاست های رسانه ای زمان دخالت کنند.

– وقتی مردم در یک نظرسنجی سراسری 26 درصد می گویند ما گرایش چپ و راست داریم، یعنی 74 درصد آنها اینطور نیستند. چه کسی باید نماینده این 74 درصد باشد؟ باید نمایندگی کنی یعنی 74 درصد تحت تأثیر این ترتیبات غلط سیاسی نیستند، یعنی نیازهایی دارند و به انقلاب، اسلام، وطن و هویت و غیره پایبند هستند، اما حاضر نیستند این منافع را فدای روزمرگی کنند. منافع برخی

دیدگاهتان را بنویسید