مذاکره با یک میانجی نمی تواند نتیجه مطلوب را برای ما به ارمغان بیاورد

مذاکره با یک میانجی نمی تواند نتیجه مطلوب را برای ما به ارمغان بیاورد

روز جدید : بخش زیادی از شعارهای انتخابات ریاست جمهوری اقتصادی بود و به همین دلیل بیشتر انتظارات از دولت نیز اقتصادی بود. در چنین شرایطی عملکرد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دولت متاثر از مشکلات معیشتی و سیاست خارجی کشور است. و این در حالی است که در شرایط کنونی جامعه و فضای سیاسی ایران با چالش هایی مواجه است. وی برای تحلیل و بررسی عملکرد دولت در یک سال اخیر با مهندس سید مصطفی هاشمی طب صحبت کرد. هاشمی طبا معتقد است: «دولت به دلایل مختلف در اولویت بندی مشکل داشت. البته این موضوع فقط مختص دولت نیست، مجلس را هم شامل می شود. این یک واقعیت است که سال هاست برخی رویکردها در کشور به اشتباه دنبال می شود تا به جایگاه امروزی برسیم. زمان آن فرا رسیده است که در رویکردهای اشتباه گذشته تجدید نظر کنیم. این در حالی است که به نظر می رسد دولت این مسیر را طی نکرده و نظام جبران خسارت را در دستور کار قرار داده است. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

دولت در آستانه یک سال قرار دارد. عملکرد دولت نخست وزیر در سال گذشته را چگونه ارزیابی می کنید، آیا دولت توانست به وعده هایی که به مردم داده عمل کند؟

آقای رئیسی در سال گذشته بسیار فعال بوده و در نقاط مختلف کشور حضور فعال داشته است. از طرفی سفرهای خارجی خوبی داشتند و توانستند روابط خارجی خوبی به خصوص با همسایگان خود برقرار کنند. اما نکته حائز اهمیت در این حوزه این است که دولت ابتدا باید مشکلات اصلی کشور را شناسایی کند و سپس برای حل مشکلات اصلی کشور تلاش کند. اولویت بندی مشکلات کشور در شرایط فعلی بسیار مهم است. در مقطعی دولت تصمیم گرفت ارز را از 4200 تومان حذف کند. با این حال نمی توان در مورد این تصمیم نظر داد و گفت که قطعاً خوب یا قطعا بد است. باید منتظر ماند تا نتیجه مشخص شود. وقتی این تصمیم گرفته شد، اعتقاد زیادی به این موضوع نداشتم. روش حل مشکلات اقتصادی با افزایش و کاهش سیاست های پولی رویکرد صحیحی نیست و پاسخگو نیست. این وضعیت به ویژه در کشور ما که حجم نقدینگی آن زیاد است. یکی از نکات مهمی که دولت باید در دستور کار خود قرار می داد، بودجه کشور است. این بودجه انقباضی نبود و نیاز به تعدیل داشت. بودجه بالا بود. این با توجه به چالش هایی که امروز در اقتصاد کشور وجود دارد، بودجه باید شکل محدودتری به خود می گرفت. این رویکرد باید در مشکلات مربوط به بانک ها و برداشت های انجام شده رعایت می شد. من نگران مشکلات کشور هستم که قابل بازگشت نیست. مسائلی مانند مهاجرت، آب، خاک، آلودگی های زیست محیطی در کشور و مشکلات استان هایی مانند خوزستان بسیار مهم است. برخی از مشکلات برگشت پذیر و برخی غیر قابل برگشت هستند. مثلاً مشکلاتی که ما در حوزه آب، محیط زیست و استان خوزستان داریم غیرقابل برگشت است. موضوع کالا برگ که در دستور کار دولت قرار دارد اقدام خوبی است. اگرچه به نظر می رسد که در حال عقب نشینی است، اما شاید دولت قصد دارد با تغییر سیاست های پولی این چالش را برطرف کند. هر چه دولت پول بیشتری در بازار بچرخاند، قیمت آن بالاتر خواهد بود. ارزانی مسری است و به سایر بخش های جامعه سرایت خواهد کرد. من فکر می کنم دولت تلاش خوبی کرده است، اما اینکه آیا به نتایج خوبی منجر شده است یا نه، بحث دیگری است. در عین حال مشکلات اصلی کشور مورد غفلت قرار می گیرد.

چرا دولت در اولویت بندی مشکلات کشور با مشکل مواجه شده است، آیا دولت از وضعیت کشور و چالش های موجود بی اطلاع است؟

دولت به دلایل مختلف در اولویت بندی با مشکل مواجه است. البته این موضوع محدود به دولت نیست و مجلس را هم شامل می شود. واقعیت این است که سال هاست برخی رویکردها در کشور به اشتباه دنبال می شود تا به جایگاه امروزی برسیم. زمان آن فرا رسیده است که رویکردهای اشتباه گذشته را مرور کنیم. یعنی تا زمانی که به نظر می رسد دولت این مسیر را طی کرده و نظام جبران خسارت را در دستور کار قرار داده است. واقعیت این است که اولویت های اصلی دولت فراموش شده است. این در حالی است که اولویت های اول کشور بسیار مهم است و باید به آن توجه شود.

عملکرد مدیرانی که رئیسی در سال گذشته انتخاب کرده چگونه بوده است، آیا این مدیران با توجه به شرایط و چالش های کشور انتخاب شده اند، آیا توانسته اند به سمتی حرکت کنند که از چالش های پیش روی کشور کاسته شود؟

نکته مهم در این زمینه این است که اگر سیاست گذاری به خوبی انجام نشود، حتی اگر مدیر قوی انتخاب شود، نمی تواند مشکلات را حل کند. این در حالی است که برخی از مدیرانی که انتخاب شدند از توانایی و تجربه کافی برخوردار نبودند. نتایج انتخاب این مدیران نیز در شرایط فعلی به وضوح قابل مشاهده است. نکته دیگر این است که اگر کار زیاد باشد نمی توان از پس آن بر آمد. این وضعیت در وزارت حریم خصوصی وجود دارد. آنقدر کار تجاری این وزارتخانه در داخل و خارج و تحریم ها زیاد است که وزیر اصلا نمی تواند به فکر صنعت باشد. البته طرحی برای تشکیل وزارت بازرگانی مطرح شد که امیدواریم به زودی اجرایی شود. در چنین شرایطی هر فردی که در سمت وزیر صمت باشد نمی تواند کاری انجام دهد و نمی تواند مشکلات را حل کند. نمونه دیگر وزارت راه و شهرسازی است. در شرایط فعلی در حمل و نقل هوایی، زمینی و ریلی با مشکلات جدی مواجه هستیم. مشکلاتی که به راحتی حل نمی شوند. در چنین شرایطی هدف وزیر مسکن ساخت یک میلیون خانه در یک سال است که از ابتدا مشخص بود چنین چیزی به سختی محقق می شود. در ابتدا دولت باید اولویت های خود را مشخص می کرد و سپس سعی می کرد برنامه های خود را بر اساس آن اولویت ها تنظیم کند. و این در حالی است که چنین اتفاقی رخ نداده و اولویت های دولت مشخص نشده است. دولت نمی تواند همه چیز را با هم انجام دهد. از اول هم همینطور بود و برنامه ریزی کردیم که همه کارها را با هم انجام دهیم. در چنین شرایطی معلوم است که به نتیجه نمی رسیم. به همین دلیل باید برخی از مشکلات مهم کشور شناسایی و سپس با اولویت بندی و برنامه ریزی نسبت به رفع آن اقدام کرد.

بیشتر شعارهای آقای رئیسی در دوران انتخابات اقتصادی بود و به همین دلیل انتظارات از دولت ایشان نیز بیشتر اقتصادی بود. اما مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بسیار مهم است. آیا دولت سیزدهم کارنامه قابل قبولی در حوزه اجتماعی و سیاسی ارائه کرده است؟

واقعیت این است که در حوزه اجتماعی و سیاسی اقدام چندانی انجام نشده است. اقدام مثبتی که اتفاق افتاده این است که دولت روابط خود را با برخی کشورهای همسایه تقویت کرده است. این اقدام خوب است، اما قابل اعتماد نیست. در شرایط کنونی روابط ما با کشورهای همسایه با چالش هایی مواجه است و به همین دلیل امکان داشتن روابط روان با همسایگان در آینده چندان دلگرم کننده نیست. دولت باید تلاش کند با همه کشورهایی که می تواند برای ایران مفید باشد ارتباط برقرار کند.

رویکرد دولت اصلی در حوزه سیاست خارجی و مذاکرات هسته ای چگونه بود، آیا دولت توانست از فرصت هایی که در مذاکرات وجود داشت به نفع اقتصاد کشور استفاده کند و به توافق برسد؟

دولت پیشتر گفته بود که همه تحریم ها را لغو خواهد کرد. آنها فکر می کردند دست خودشان است که چنین ادعایی می کنند. دولت قبل در این زمینه تلاش زیادی کرد اما پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا همه چیز به هم ریخت و آمریکا از برجام خارج شد. اگر قصد نتیجه گیری داریم باید شرایط طرف مقابل را هم در نظر بگیریم. در شرایط فعلی، برجام دو طرف دارد. نکته مهم در این زمینه روش مذاکره ما با آمریکاست. مذاکره با یک میانجی نمی تواند نتیجه مطلوب را برای ما به ارمغان بیاورد. در ماه های گذشته، مذاکرات همواره از طریق میانجی انجام شده است. این در حالی است که طرف های میانجی همیشه به دنبال منافع خود هستند. اگر قرار است طرفین به توافق برسند، تصمیم به میانجی گری بدترین کار است و معامله را خراب می کند. این در حالی بود که ایران و آمریکا مستقیماً با دولت روحانی مذاکره می کردند و اگر مشکلی بود برطرف می شد. واقعیت این است که من معتقدم در شرایط فعلی امضا یا عدم امضای برجام تفاوت چندانی در وضعیت کشور ندارد. شاید اگر برجام امضا شود مقداری پول وارد کشور شود. در نتیجه، اگر قرار بود این رویکرد موفق شود، باید. مشکل ما این است که سیاست داخلی ما با سیاست خارجی همخوانی ندارد و اگر در عرصه بین المللی مطالباتی را مطرح کنیم، آن مطالبات را در سیاست داخلی خود توجیه نمی کنیم. سیاست داخلی باید مکمل سیاست خارجی باشد نه اینکه سیاست خارجی ما با چالش های جدی مواجه باشد. تمام انتقاداتی که در حوزه معیشتی به دولت روحانی وارد شد و منتقدان دولت تحت فشار قرار گرفتند، امروز به دولت اصلی منتقل شد.

دیدگاهتان را بنویسید