مصباح مقدم: اگر روحانی معادل 4200 را حذف می کرد، اصولگرایان از او حمایت می کردند (اعتراض به تورم معتدل خواهد بود) نوسانات نرخ ارز در دولت اصلی کم است.

مصباح مقدم: اگر روحانی معادل 4200 را حذف می کرد، اصولگرایان از او حمایت می کردند (اعتراض به تورم معتدل خواهد بود) نوسانات نرخ ارز در دولت اصلی کم است.

روز جدید از رئیس جمهور تا معاون اول رئیس جمهور، وزرا و تعدادی از حامیان دولت اصلی، از جمله شما، به دلیل تصمیم دولت مبنی بر لغو ارز ترجیحی، به ویژه گندم و آرد که عمده اقتصادی و معیشتی بودند، به جنگ در اوکراین اشاره کردند. معیارهای؛ جنگی که منجر به کمبود تولید گندم و غلات و در نتیجه افزایش جهانی قیمت آرد و نان شد. بنابراین، اگر جنگ در اوکراین باعث این وضعیت شده است، چرا تهران با حمایت سیاسی، دیپلماتیک و رسانه ای از آغاز جنگ در اوکراین دفاع می کند و پوتین را پاکسازی می کند؟

من این نظر را نادرست می دانم. نظر من با ارزیابی و تحلیل شما در این زمینه مطابقت ندارد.

چرا؟

زیرا این بیشتر یک موضوع داخلی است تا جنگ در اوکراین و چالش های بین المللی.

پس چرا اقدامات دولت برای حذف ارز ترجیحی متمرکز بر آرد و نان را با جنگ در اوکراین مرتبط می کنید؟

ببینید آنچه باعث شد دولت آقای رئیسی به سمت حذف ارز ترجیحی آرد، گندم و سایر کالاهای اساسی حرکت کند، قیمت آرد، نان، مرغ، تخم مرغ، روغن و غیره است. قیمت های یارانه ای هستند در این میان، اگرچه دولت تلاش کرده است تا به این اقلام یارانه بدهد. اما این یارانه برای مردم خوب نیست. یعنی مردم مستقیماً از یارانه دولت برای این اقلام بهره مند نشدند. دولت اکنون با حذف ارز ترجیحی سعی دارد یارانه را مستقیماً به دست مصرف کنندگان برساند تا مردم قدرت خرید بیشتری برای تامین کالاهای اساسی و نیازهای خود داشته باشند. بدون شک این اقدام چندین مزیت دارد; اول، حذف فساد گسترده در نتیجه توزیع ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی توسط دولت. دوم مبارزه با قاچاق کالا به دلیل پایین بودن قیمت کالاهای اساسی و مواد اولیه در کشور نسبت به همسایگان. سوم، توزیع عادلانه‌تر طرح‌های یارانه‌ها به دهک‌های پایین‌تر و گروه‌های محروم.

اینها جواب سوال من نیست. اگر دولت و جناب عالی بر این باورند که جنگ اوکراین باعث کمبود گندم و غله در جهان شده و به همین دلیل قیمت آرد افزایش یافته و دولت اصلی ناگزیر به سمت آزادسازی قیمت آرد صنعتی و سنتی رفته است، چرا از آغازگر آن دفاع کنید. از جنگ در اوکراین؟

این دو موضوع ربطی به هم ندارند. موضوع جنگ در اوکراین یک موضوع سیاست خارجی و دیپلماسی است و جمهوری اسلامی ایران آن را به نفع خود می داند. اما مشکل اصلی شما ارتباط مستقیمی با اقدام دولت برای حذف ارز ترجیحی دارد.

پس چرا به پارامتر جنگ اوکراین اشاره می کنید؟

این یک نوع توضیح است.

چیو توضیح بدم؟

توضیح اینکه ایران به عنوان واردکننده گندم در هنگام واردات این کالای اساسی تحت تاثیر جنگ اوکراین با افزایش 45 درصدی قیمت گندم مواجه است و بس.

آیا دفاع از پوتین به عنوان آغازگر جنگ در اوکراین و متجاوز با توضیحات شما مغایرت ندارد؟

باز هم می گویم این دو موضوع هیچ ربطی به هم ندارند. بنابراین اساساً تلاش شما برای اتصال این دو مشکل یک تلاش ناموفق است. جنگ در اوکراین یک مشکل بین المللی است و لغو ارز ترجیحی یک موضوع داخلی است. ایران به عنوان واردکننده گندم پس از جنگ اوکراین شاهد افزایش 45 درصدی واردات بود. در دو ماه گذشته شاهد این افزایش قیمت بودیم. در اسفندماه شاهد افزایش 20 درصدی قیمت گندم بودیم و در فروردین ماه نیز 25 درصد افزایش به قیمت خرید قبلی اضافه شد. این نشان می دهد که گندم پس از جنگ اوکراین با قیمت بسیار بالاتری برای دولت به ایران وارد می شود. بنابراین باید کاری کنیم که واردات این کالای استراتژیک را کاهش دهیم. این امر مستلزم تلاش برای افزایش تولید داخلی است تا مجلس قیمت خرید گندم را به 11500 تن برساند تا قیمت آن برای تولیدکننده داخلی به صرفه تر شود تا کشور در تولید گندم و آرد به خودکفایی برسد. این در حالی است که پایین بودن قیمت آرد و نان در کشور باعث مصرف نامتعارف نان در کشور شده است که متأسفانه موجب هدر رفت زیاد نان شده است. به یاد دارم زمانی که قانون هدفمندی یارانه ها را در سال 88 تصویب کردیم، برآوردهای آن زمان نشان می داد که به دلیل پایین بودن قیمت نان و آرد در کشور ما با افت 30 درصدی نان در کشور مواجه هستیم. یعنی نان غذای دام و طیور می شود. اگر دولت آقای رئیسی آزادسازی قیمت گندم و آرد را به درستی اجرا کند، علاوه بر مزایایی که قبلاً به آن اشاره کردم، یکی از مهم ترین اثرات مثبت آن، مقابله با این ضایعات و هدر رفتن 30 درصد نان خواهد بود. موید این موضوع است که در دوره قبل که قیمت نان اصلاح شد، از 12 میلیون مصرف داخلی سالانه به 9 میلیون تن رسیدیم.

شخص دیگری در بخشی دیگر از اظهارات اخیر خود با بیان اینکه «دولت در ابتدای راه است و …» عنوان کردید. اما مشکل منتقدان و معترضان این نیست که دولت در کجا ایستاده است، آغاز یا پایان راه، چه هشت ماه یا هشت سال از روی کار آمدن دولت گذشته باشد. یازدهم را هم بیرون کشید. پاسخ شما چیست؟

من بحث شروع یا پایان راه را مطرح کردم، زیرا باید حداقل یک سال به دولت و کابینه آقای رئیسی فرصت داده شود تا خدمات خود را به مردم ارائه دهند و برنامه های خود را پیش ببرند. پس از این مدت مردم و منتقدان می توانند به کاستی های دولت اشاره کنند. این روش استاندارد است. بنابراین این دولت نیز مانند دولت های گذشته باید حداقل یک سال به این فرصت داده شود. نکته بسیار مهم دیگر این است که آقای رئیسی نگذاشت اصلاح قیمت کالاهای اساسی و نیازهای مردم، عادلانه بودن یارانه ها و حذف ارز ممتاز فساد تا پایان عمر دولت به تعویق بیفتد. . اتفاقاً آقای رئیسی در اولین ماه های دولت سیزدهم این گام مهم و بزرگ را برای به بار آوردن ثمرات و برکت بیشتر برای مردم به ویژه فقرا برداشت. این یک امتیاز است.

آیا انتقادات و اعتراضات روزمره مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه در خیابان ها، ادعای شما را ثابت می کند یا در تضاد با معظم له؟

من هم قبول دارم که در داخل انتقاد و اعتراض وجود دارد. من هم با این اعتراضات موافقم و نقدهایی که وارد شده بجاست. زیرا هر کالا یا خدمتی که ناگهان افزایش قیمت داشته باشد خود به خود باعث نگرانی در جامعه می شود و طبیعی است که مردم از حق من ناراحت، انتقاد یا اعتراض کنند. اما اگر به دولت فرصت اجرای برنامه هایش را بدهیم، انتقاد و اعتراض معتدل خواهد بود و جامعه آرام می گیرد. البته این انتقادات انتقادهای کوچکی است که درصدد افزایش تا حدود زیادی است و در عین حال از اقدامات دولت آقای رئیسی در این مدت کاسته شده است.

مثلا چه اقداماتی؟

دولت آقای رئیسی همان کاری را که در مقابل تاج گذاری انجام داده، از ۷۰۰ قربانی روزانه گرفته تا مجرد انجام داده است. ثانیاً، دولت از ابتدای تأسیس، موجودی کالاهای اساسی را به حداقل رسانده است. سوم این بود که استقراض از بانک مرکزی برای پرداخت حقوق کارکنان دولت متوقف شود. چهارم، رفع کسری بودجه که به گفته برخی تا حدود 450 تریلیون تن است. پنجم سررسید 10000 میلیارد تنی اوراق در هشت ماه گذشته. ششم، تقویت دیپلماسی منطقه ای برای بهبود روابط تجاری کشور. هفتم، احیای سفرهای روستایی و حضور پررنگ در بین مردم. هشتم، ثبات بازار ارز پس از روی کار آمدن این دولت.

دلاری که از اواخر هفته گذشته برای 30 هزار تن پخت و پز و قیمت های بالاتری دارد.

افزایش نرخ ارز یک چیز است و ثبات و عدم نوسانات شدید در بازار ارز موضوع دیگری است. بله، در دولت آقای رئیسی افزایش نرخ ارز وجود داشته است، اما اگر به دولت قبل دقت کنید، بحث افزایش نرخ ارز و مهمتر از آن عدم ثبات قیمت ها چالش های زیادی را ایجاد کرده است. مثلا یک بار قیمت دلار به 33000 تن رسید و بعد به 25000 تن رسید. این حجم از نوسانات ارزی و عدم ثبات قیمت ها برای اقتصاد مشکل ساز است. اما از ابتدای دولت آقای رئیسی، این ثبات نرخ ارز کاملاً نمایان بوده است. یعنی نوسانات قیمت در محدوده چند صد تنی است. این مقدار از نوسانات ارزهای خرد در مواجهه با بازار آزاد ارز کاملا طبیعی است.

کشیش دارم آیا به او این فرصت و اجازه داده می شد که با حمایت همه جانبه دولت متحد با اقتصاد ایران و معیشت مردم این گونه برخورد کند؟

من شخصاً معتقدم اگر آقای روحانی در دولت قبل هم همین کار را می کرد، مطمئن باشید که اپوزیسیون از دولت دوازدهم حمایت می کرد. چرا که حذف ارز ترجیحی، عادلانه شدن یارانه ها برای مردم و حمایت از معیشت به ویژه اقشار ضعیف و دهک های پایین جامعه از اهداف نظام است. بنابراین تحلیل شما مبنی بر اینکه اگر جریان سیاسی خاصی اقدام کند، هر اقدامی که انجام شود با مخالفت جریان مقابل مواجه می شود، اما اگر همین اقدامات از سوی جریان و دولت های متبوعشان انجام شود، از آن حمایت کنند، کاملاً نادرست است. اصلا اینطور نیست. به نظر من اینگونه غرایز شما غرایز اشتباهی است.

دیدگاهتان را بنویسید