نارضایتی کارگران از دستمزد سال نو همچنان ادامه دارد

نارضایتی کارگران از دستمزد سال نو همچنان ادامه دارد

6 میلیون تومان در کمتر از 10 روز هزینه های اولیه یک خانوار را تامین می کند. در عین حال آخرین رقم سبد معیشتی اعلام شده از سوی کمیته مزد سال 1402، 12 میلیون و 479 هزار و 500 تومان بود که کارگران این رقم را نپذیرفتند و رقم پیشنهادی برای کمیته دستمزد 17 میلیون و 447 هزار و 160 تومان بود. آنها اعلام کردند که این رقم نیز پذیرفته نشده است.
دستمزد کارگران در سال گذشته 57 درصد و در سال 1400 3 درصد افزایش یافته است و اکنون دستمزدها 27 درصد افزایش یافته است، 30 درصد کمتر از تورم فعلی.
اما نتیجه تصویب غیرقانونی حقوق 1402 چیزی جز تولید فقر و افزایش آسیب های اجتماعی، افزایش جرم و جنایت و خطر فروپاشی خانواده نخواهد بود. اساسنامه شورای عالی کار اصلاح شود تا کارگران در این جلسات سنجیده و امضا شوند. حال وقتی حضور یا عدم حضور نمایندگان کارگری اهمیتی ندارد، چگونه جلوی سه جانبه گرایی و قانون را گرفت؟!
به گزارش ایلنا، کارگران از افزایش دستمزد 1402 ناراضی هستند. این نارضایتی عمومی است و به گروه یا دسته خاصی تعلق ندارد. امروز کارگری نیست که تصور کند با 27 درصد افزایش حداقل دستمزد یا 21 درصد افزایش دستمزد در سطوح دیگر، زندگی او به روال عادی برمی گردد و از پس مخارج زندگی بسیار ساده و ابتدایی بر می آید.
با هر متر و مبلغی که محاسبه می کنیم بین 8 تا 10 میلیون تومان بین هزینه های زندگی و حقوق 1402 تفاوت وجود دارد. نکته اینجاست که این تفاوت دستمزد در سال قبل (1401) بین 3 تا 4 میلیون تومان بوده اما امسال بیش از 100 درصد افزایش داشته است.
در روزهای قبل از مذاکرات جدی دستمزد، همه محاسبات مستقل یا نه چندان مستقل، از جمله گزارش خط فقر معاونت معاونت رفاهی وزارت کار، نشان می‌داد که «هزینه‌های واقعی» کمتر از 15 میلیون تومان نبوده است. محاسبات منحصر به فرد طبقه کارگر، حداقل سبد معیشتی را بیش از 18 میلیون تومان در ماه برآورد می کند.
«هزینه زندگی به دلار» نیز در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است. تاثیر درمان شوک ارزی بر زندگی طبقات پایین جامعه و فقدان سرمایه وابسته به دلار بی سابقه است. تحولات پی در پی سطح زندگی این طبقات را به پایین ترین سطح ممکن کاهش داده است. انحطاط اجباری و ناخواسته ای که علیرغم تلاش مستمر و بی وقفه این گروه ها برای بهبود زندگی خانوادگی، برخلاف میل آنها رخ داد.
احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) درباره میزان افزایش قیمت دلار در دو سال اخیر می گوید: قیمت دلار از 23400 تومان در اردیبهشت 1400 با افزایش 120 درصدی به بیش از 50 هزار تومان در اسفند 1300 رسید. و فروردین 1402 در حالی که دلار در دوران حکومت روحانی دچار شوک قیمتی 530 درصدی شد.
وی ادامه می دهد: پس از حذف ارز ترجیحی که منجر به تورم شدید در قیمت مواد غذایی شد، دولت شوک سومی را به قیمت ارز وارد کرد (در پی تکانه های سال های 1397 و 1399) در شرایطی که مدعی شد حذف ارز ترجیحی منجر به کاهش قیمت ارز شد. قیمت ارز نیما برای واردات مواد اولیه و محصولات واسطه ای تولید نیز 80 درصد افزایش داشته و با احتساب افزایش قیمت جهانی کالاهای اساسی، افزایش قیمت واقعی 160 درصد محاسبه شده است.
افزایش 120 درصدی قیمت ارز و به دنبال آن جهش حداقل 100 درصدی هزینه های زندگی به ریال از واقعیت های اقتصادی مسلم است که همراه با افزایش 27 درصدی دستمزدها در سال 1402 معادله ای کاملاً نابرابر را تشکیل می دهد. معادله ای که دو ضلع آن به هیچ وجه قابل تراز نیست.
افزایش حقوق قانونی!
این نابرابری ناعادلانه باعث نارضایتی بسیاری شد، در حالی که تعصبات اخیر باعث آسیب به کارگران شد. چگونه می توان در این «شرایط اقتصادی» از افزایش 27 درصدی دستمزد دفاع کرد یا ادعا کرد که قانون عمل شده است؟
یکی از این مواضع، اظهارات سخنگوی دولت درباره افزایش حقوق مصوب شورای عالی کار است که مدعی است افزایش 27 درصدی طبق قانون صورت گرفته است. او در دفاع از خود بارها کلمه قانون را ذکر کرد; در حالی که همین قانون می گوید حداقل دستمزد باید با توجه به تورم رسمی (بالای 50 درصد) و به اندازه حداقل معیشت (حداقل 18 میلیون تومان) افزایش یابد.
روز نوزدهم فروردین، وزیر کار بدون اشاره به کتمان دستمزدهای رخ داده در شورای عالی کار، تنها بر تصویب حق مسکن 900 هزار تومانی تاکید کرد و افزایش 250 هزار تومانی را در حق مسکن دانست. مسکن و تصویب وی در شورای عالی کار به عنوان یک دستاورد: «میزان حق مسکن کارگران در سال گذشته 650 هزار تومان توسط شورای عالی کار تعیین شد که امسال 250 هزار تومان افزایش یافت و شورای دولت مصوبه پیشنهادی را تصویب کرد. توسط شورای عالی کار همه مخارج زندگی 100 درصد افزایش یافته است، افزایش 250 هزار تومانی مالیات مسکن چگونه است که کل آن 900 هزار تومان است و با آن نمی توان در هیچ کدام از کوچک و بزرگ اتاق سه در چهار اجاره کرد. شهرهای کشور، یک اتفاق مثبت؟
احسان سهرابی (فعال کارگری) در این خصوص می گوید: یکی از فعالان صنفی در بالاترین سطح تشکل های رسمی قانون کار، چنین موضعی اتخاذ کرده و برائت خود را به تشکل های همکار خود اعلام کرده است که در ابتدا از فکر کردن عاجز است. ، که نماینده رسمی وزارت کار و دولت E! متأسفانه در میان فعالان رسمی کارگری افرادی را داریم که خود را فعال صنفی می نامند اما در عمل از منافع نمایندگان قدرت حمایت می کنند. ظاهرا برخی از این فعالان که اعضای اصلی کارگری شورای عالی کار نبودند، اما در جلسات دستمزد شرکت می کردند، با افزایش دستمزد کمتر نیز موافقت کرده بودند!
وی موزد 1402 را غیرقابل دفاع توصیف می کند و ادامه می دهد: نتیجه تصویب غیرقانونی موزد 1402 چیزی جز تولید فقر و افزایش آسیب های اجتماعی و افزایش جرم و جنایت و خطر فروپاشی خانواده نخواهد بود. اساسنامه شورای عالی کار اصلاح شود تا کارگران در این جلسات سنجیده و امضا شوند. حال وقتی حضور یا عدم حضور نمایندگان کارگری اهمیتی ندارد، چگونه جلوی سه جانبه گرایی و قانون را گرفت؟!
به گفته سهرابی، گناه دستمزدهای غیرقانونی تنها بر عهده امضاکنندگان و دولت نیست، وی نمایندگان مجلس را نیز مقصر می داند: «امروز شورای اسلامی به وضوح نماینده مردم و به ویژه کارگران است؛ اما امروز شورای اسلامی نماینده مردم و کارگران است. این نمایندگان با مسکوت ماندن افزایش غیرقانونی دستمزد اشتباه بزرگی کردند. باید به آنها گفت؛ یکی از وظایف وکلای کشوری نظارت بر اجرای قوانین است، شما باید مسئول کاهش قدرت خرید کارگران حوزه انتخابیه خود باشید. به خودت لطفی کن و با چشمان خود فقرای حاشیه شهرهایت را ببین. آیا نمی دانید که این نوع افزایش دستمزد منجر به حاشیه نشینی گسترده می شود؟
بی انگیزگی برای حقوق 8 میلیون و 200 هزار تومان!
وقتی شرایط به این شکل است کارگران هیچ شوق و انگیزه ای برای مصوبات جانبی بدون نتیجه شورای عالی کار مانند تصویب کمک هزینه مسکن 900 هزار تومانی یا حذف شرط 720 روز پرداخت تامین اجتماعی برای اخذ حق فرزند ندارند. مجموع این اجزا چقدر است؟
محمدی کارگر یکی از کارگران تولیدی در تهران می گوید: نمی توان از حق و حقوقی که در مجموع 8 میلیون و 200 هزار تومان است و نه حق مسکن که فقط 900 هزار تومان است هیجان زده و خوشحال باشیم. اجاره ماهانه من برای خانه در تهران 8 میلیون و 500 هزار تومان است که از کل حقوقم بیشتر است. مسئولانی که از حقوق دفاع می کنند و مدعی قانونی بودن آن هستند، توضیح می دهند که چگونه زندگی ام را بچرخانم؟!

دیدگاهتان را بنویسید