نفاق یا تضاد ایدئولوژی و منافع؟

نفاق یا تضاد ایدئولوژی و منافع؟

روز جدید : رفتار و اظهارات دو عضو سابق شورای شهرداری در هفته گذشته با واکنش های زیادی از سوی مردم در شبکه های اجتماعی مواجه شد. مرتضی طلایی، عضو سابق شورای شهر و از نزدیکان محمد باکر کلیباف، هفته گذشته به دلیل انتشار ویدئویی مورد بازجویی مردم قرار گرفت و علیرضا دبیر، مبارز سابق ایرانی که اکنون رئیس فدراسیون کشتی است، به دلیل ضد آمریکایی بودن اخیر مورد بازجویی قرار گرفت. ملاحظات و نقشه سبز. ایالات متحده در گذشته مقصر بوده است. واکنش هایی که تاکنون صورت گرفته را می توان در مهاجرت مسئولان و فرزندانشان و همچنین محکومیت نفاق مشاهده کرد. زندگی خانوادگی کارمندان رژیم در خارج از کشور به قدری واکنش نشان می دهد که برخی از افراد در شبکه های اجتماعی مهاجرت فرزندان و کارمندان خود را فراری از آنچه خود یا خانواده هایشان برای کشور انجام داده اند تعبیر می کنند. در عین حال این اولین بار نیست که افکار عمومی با رفتار یک شخصیت سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی نسبت به گسترش نفاق در برخی مسئولیت ها واکنش نشان می دهد.

تکذیب و تایید

مرتضی طلایی در ویدئوی کوتاهی که او منتشر کرده، در یک باشگاه در کانادا تمرین می کند. همین سوال باعث شد که افکار عمومی به این باور برسند که فرمانده سابق پلیس تهران هم مهاجرت کرده است. اما نایب رئیس سابق شورای شهر تهران و رئیس سابق پلیس تهران با انتشار ویدئویی از پل طبیعت تهران سعی در رد شایعات دارد. وی در ویدئویی که منتشر کرد گفت: ما خدمات این مردم و این سرزمین را با تمام دنیا عوض نمی کنیم. جایی که فکر می کنید ما می توانیم آن را بشکنیم ارزان است. «ما جوانی و زندگی خود را وقف مردم، نظام و انقلاب کرده ایم و به فضل الهی در همان مسیری که نفس می کشیم می مانیم. اما واکنش طلایی به حواشی آنقدر مبهم بود که نمی شد منکر آن شد. او در این ویدئو می گوید که در ایران است اما این ویدئو بیشتر به حواشی دامن می زند. طلایی می گوید کار این مردم و این سرزمین را با دنیا عوض نمی کند اما حضورش در کانادا را انکار نمی کند.

مهاجرت کودکان و حتی کارمندان کشور

اما چرا داستان او اینقدر واکنشی است؟ در سال های اخیر زندگی کودکان و حتی کارمندان نظام در خارج از کشور از جمله معضلاتی بوده است که جامعه به آن بسیار پاسخ داده است. مهاجرت حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت دولت روحانی به عمان که در هفته های اخیر گزارش شد، یکی از این موارد بود. پس از رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، شایعه شد که این رد صلاحیت به دلیل زندگی دخترش در آمریکا بوده است.

وقتی صحبت از زندگی یا مسافرت به خارج از کشور برای مسئولان یا خانواده های آنها در کشورهای دیگر می شود، نمی توان معصومه ابتکار را نادیده گرفت. این نام اغلب در این زمینه ذکر شده است. او چهار دهه پیش شاگرد امام بود و سفارت آمریکا در تهران را تحویل گرفت، اما اکنون پسرش در آمریکا زندگی می کند. علیرغم اینکه معصومه ابتکار می گوید زندگی پسرش ربطی به او ندارد و پسرش به تنهایی راهی آمریکا شده است، افکار عمومی همچنان از توضیحات او ناراضی هستند. تا جایی که برخی از افراد در شبکه های اجتماعی مهاجرت کودکان و کارمندان کشور را فراری از آنچه خود یا خانواده هایشان برای کشور انجام داده اند تعبیر می کنند. حضور کارمندان یا فرزندان آنها در خارج از کشور نه تنها واکنش های عمومی بلکه سیاسی را نیز برانگیخت. سال گذشته لایحه‌ای به مجلس ارائه شد که بر اساس آن مقامات تا سه سال پس از پایان دوره منع خروج از کشور را ممنوع می‌کردند. اما این تنها طرحی برای جلوگیری از ترک کارمندان نبود. پیش از این نیز برنامه ای برای ممنوعیت خروج خانواده های مسئولان از کشور و بازگشت به کشور وجود داشت. یکی از نمایندگان مجلس در تشریح این طرح گفت: عده ای بحث می کنند و می گویند که می خواهید حقوق و آزادی های شخصی مردم را سلب کنید، در حالی که ما می گوییم اگر مسئولان جمهوری اسلامی از اجاره بها برای مسئولیت خود استفاده نکنند، خانواده نمی شود. قادر به انجام این کار.

از تفکیک جنسیتی تا ورزش های غیرحاشیه ای

اما رفتار مبهم گروه گلدن هورد دلیل دیگری برای جنجال بر سر حضور آن در کانادا بود. طلایی یکی از مدافعان تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران در سال 93 بود که حتی وقتی خبرنگاری در این باره سوال کرد، طلایی گفت: من به عنوان یک فرد غیور اجازه نمی دهم من را جلوی یک مشت مردی که می خواهند بیندازید. به تو نگاه کنم و با تو رفتار کنم، بارها و بارها.” حال این سوال پیش می آید که چگونه چنین سردار طلایی غیور اجازه می دهد یک باشگاه مختلط در کانادا داشته باشد که بانوان بدون محدودیت در آن ورزش کنند و با آنها ورزش کنند.

زندگی شخصی؟ مردم یا مسئولان؟

طلایی البته در مصاحبه ای نیز پاسخ داد: «آیا مسائل شخصی مردم باید رسانه ای شود؟ چرا باید به رسانه ام بیایم که بگویم سفر کرده ام یا نه؟ من صد بار سفر کرده ام، باید پاسخگو باشم؟ من زندگی ام را می کنم؛ «آیا باید پاسخ دهید زندگی شخصی مردم متعلق به کیست؟» این پاسخ نیز در نوع خود واکنشی بود. کاربری می نویسد: «چطور وقتی در زمان فرماندهی انتظامی تهران ادعای رهبری داشت، نمی گفتند با حریم خصوصی مردم چه کنیم؟! بعد با علم به این که مختلط هستند و در حضور خارجی ها با تاپ و ساق به باشگاه ورزشی یا همان ورزشگاه می روند… خدا رحمتت کند برای این ریاکاری و عوام فریبی.

علیرضا دبیر و آمریکا ستیزی

مناقشه مشابه دیگری از سوی علیرضا دبیر، رئیس فعلی فدراسیون کشتی و عضو سابق شورای شهر تهران مطرح شده است. او اخیرا در مصاحبه ای از تعهد عملی خود به مرگ بر آمریکا صحبت کرد و همین موضوع پس از بازتاب در رسانه های آمریکایی باعث لغو روادید رئیس دبیر فدراسیون کشتی شد. وزیر سابق گرین کارت آمریکا داشت. او اخیرا گفت: ما هم مانند بسیاری از ورزشکاران المپیک سیدنی گرین کارت گرفتیم، شاید باید درس بخوانیم. بسیاری از مردم در دهه 1970 و 1980 گرین کارت دریافت کردند. وی افزود: من هفت سال پیش گرین کارتم را پس دادم و گفتم کشور شما را دوست ندارم. هفته گذشته وزیر امور خارجه گفت که اگر برای فردی ویزا صادر نشود، تیم ملی سفر او به آمریکا را لغو می کند. حالا با حواشی، ملی پوشان از مسابقات آینده محروم خواهند شد. بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی از علیرضا دبیر به عنوان نمونه ای از فردی یاد می کنند که دولت باید برای او باج بدهد. اما سال علیرضا دبیر که می گفت گرین کارت آمریکا را پس داده سال 93 بود که به عضویت شورای شهر درآمد.

چند نمونه از تعارض ایدئولوژی و سود

این اولین بار نیست که رفتار برخی چهره ها باعث می شود مردم در شبکه های اجتماعی نسبت به گسترش ریا در موقعیت های کاری یا سیاسی خاص واکنش نشان دهند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که موقعیت جغرافیایی ایران از دیرباز گرفتار معضل مذموم نفاق بوده است که در متون تاریخی و اشعار شاعرانی چون لسان الغیب دیده می شود. اما فراتر از آن، ماجرای سردار طلایی و علیرضا دبیر به عنوان دو چهره ای که مناصب مهمی در کشور دارند و شاید سیاسی محسوب شوند کمی متفاوت به نظر می رسد. این دو نفر نمونه ای از مردم هستند مبارزه برای پایبندی به ایدئولوژی و سودجویی به چالش تبدیل شده است و این درگیری گاهی خود را نشان می دهد. اگرچه آنها سعی می کنند پایبندی خود را به ایدئولوژی رسمی کشور نشان دهند، اما با انتشار ویدئو یا خبری از زندگی آنها می توان تمایل به ترجیح منافع بر ایدئولوژی را مشاهده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید