نمی توان به برگزاری رفراندوم خوش بین بود

نمی توان به برگزاری رفراندوم خوش بین بود

روز جدید احسن انصاری: در حالی که آرامش به کشور بازگشته است، برخی از شخصیت های سیاسی از برگزاری همه پرسی درباره برخی مسائل مهم کشور مانند پرونده هسته ای صحبت می کنند. این در حالی است که در دولت روحانی رئیس جمهور وقت صحبت از استفاده از رفراندوم می کرد اما این موضوع هیچ گاه جنبه عملیاتی به خود نگرفت. اما سوال مهم این است که مکانیسم برگزاری همه پرسی از نظر قانون چیست و آیا شرایط کشور برای برگزاری همه پرسی مهیا است یا خیر؟ وی برای پاسخ به این سوالات با دکتر نعمت احمدی، حقوقدان و فعال سیاسی گفت و گو کرد. احمدی اظهار داشت: از سال 1350 که شاهد ناآرامی‌ها در اسلامشهر، مشهد، قزوین و برخی شهرهای دیگر بودیم، تا امروز به جای حل مشکلات، آن‌ها را زیر فرش کشیده‌ایم. که در سال 1387 و در جریان انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد، اعتراضات سال های 1385 و 1387 به وضوح نشان می دهد که ما به سمت حل ریشه ای مشکلات حرکت نکرده ایم. به جای تلاش برای حل مشکلات، سعی می کنیم آنها را جمع آوری کنیم. در این مدت عده ای می گفتند باید معترضان را «چوب» کنیم یا از روش «گاسنبری» استفاده کنیم، اما هیچکس نگفت که باید مشکلات را حل کنیم. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

در شرایطی که وضعیت ناآرامی های اخیر بهتر شده است، برخی از چهره های سیاسی از برگزاری همه پرسی برای حل برخی مسائل مهم کشور صحبت می کنند. از نظر حقوقی چه سازوکاری برای برگزاری همه پرسی لازم است؟

واقعیت این است که ما به دلایل مختلف شرایط برگزاری رفراندوم را نداریم. این وضعیت نیز به آرامش یا اضطراب موقعیت بستگی ندارد. برای برگزاری همه پرسی، رئیس جمهور باید ابتدا آن را درخواست کند و ماهیت و اهداف آن را به مردم اعلام کند. از سوی دیگر دو سوم نمایندگان باید با درخواست رئیس جمهور موافقت کنند. مصوبه مجلس باید به تایید شورای نگهبان برسد و در نهایت رهبری با رفراندوم موافقت کنند. با توجه به شرایط فعلی کشور هیچ یک از این اتفاقات رخ نخواهد داد و به همین دلیل نمی توان به برگزاری همه پرسی خوش بین بود. در قانون اساسی آمده است که اگر نتوان از طریق قانونگذاری در برخی مسائل به نتیجه رسید، می توان با صندوق های رای و نظر مردم تصمیم گرفت. به همین دلیل امکان برگزاری رفراندوم در فضای آرام در کشور وجود ندارد. در روزهای اخیر جلسه ای با حضور رئیس مجلس و رئیس صحن برگزار شد که در آن قانون مورد بحث و بررسی قرار گرفت و عنوان شد که این قانون متناسب با شرایط کشور است و نیازی به تغییر آن نیست. رئیس جمهور سپس خطاب به سران حکومت گفت که باید اصول حکومت داری خود را به کار گیرند و غفلت شده ها را بررسی کنند. طبق قانون دو مرجع مسئول برگزاری همه پرسی هستند که هیچ کدام این نیاز را نمی بینند و می گویند رویکرد فعلی قانون گذاری مناسب است و نیازی به رفراندوم نیست. به نظر می رسد عده ای در کشور این قانون را وحیانی می دانند و حاضر به تغییر آن نیستند.

چرا تغییر قانون برای برخی سخت است؟

باید در نظر داشته باشیم که قانون به دست انسان نوشته شده است. در همه کشورهای دنیا قوانین بر اساس شرایط فعلی جامعه تغییر می کنند. این وضعیت باید در ایران هم بیفتد. هیچ متن یا قانون ابدی جز کلام خدا وجود ندارد. وقتی رئیس قوه مقننه و مجریه قانون فعلی را برای اداره جامعه مناسب می دانند و می گویند نیازی به تغییر قانون نیست، نیازی به رفراندوم نیست. به نظر می رسد در جلساتی که در این حوزه برگزار می شود یک غایب وجود دارد و آن مردم هستند. زمانی که رئیس جمهور و رئیس مجلس درباره قانون و وضعیت معیشتی مردم صحبت می کردند، کسی نبود که از حقوق مردم حمایت کند. صحبت های رئیس جمهور و رئیس قوه مقننه مطرح می شود و مهم ترین اصولی که نادیده گرفته می شود و اجرا نمی شود، اصول مربوط به زندگی مردم است. چه کسی پاسخگوی این سوال است؟ واقعیت این است که اصول مرتبط با افراد دگرباش نادیده گرفته می شود. اینها اصولی است که نیاز به بررسی و بحث جدی دارد. کسانی که امروز ادعا می کنند می توانیم با رفراندوم برخی از مسائل را حل کنیم باید در نظر داشته باشند که رفراندوم زمانی انجام شود که در برخی مسائل مهم به بن بست رسیده ایم. در چنین شرایطی می توانیم زمینه برگزاری همه پرسی را فراهم کنیم.

موضوع هسته ای ایران در سال های اخیر همواره یکی از موضوعات بحث برانگیز این کشور در عرصه سیاست خارجی و داخلی بوده است. آیا می توان این موضوع را به رفراندوم عمومی گذاشت که مردم در این باره چه فکری می کنند تا این قضیه بن بست را بشکند؟

آره؛ این ممکن است یکی از موضوعاتی باشد که مردم درباره آن نظر می دهند. به هر حال دولت‌های مختلف با گرایش‌های سیاسی در سال‌های اخیر درگیر این قضیه بوده‌اند و هر کدام به روش خود سعی در حل این مشکل داشتند. اما این مشکل حل نشده و همچنان چالشی برای کشور است. به همین دلیل این موضوع می تواند توسط مردم تصمیم گیری شود و مردم می توانند در مورد موضع خود در این مورد و اینکه مسئولان چه تصمیمی بگیرند رای نهایی داشته باشند. نکته دیگر این است که اعتراضات تا حدودی آرام شده است، اما باید بین تجمع اعتراضی و حل اساسی آن تفاوت قائل شویم. وقتی مقامات دولتی با بحران اجتماعی مواجه می شوند، دو راه حل را پیش روی خود می بینند. ابتدا باید بحران را حل کنند و از ظهور عوامل این بحران جلوگیری کنند. مسئولان باید بررسی کنند که چرا این بحران ها در کشور چیست و چرا کشور به سمتی رفته است که اقشاری ​​از جامعه خیابان ها را برای بیان مطالبات خود انتخاب کرده اند. به هر حال مسئولان شهرداری ابزار کافی برای حل مشکلات مردم دارند. مردم از دیرباز نسبت به مفاسد اقتصادی و تخلفات در کشور حساس بوده و خواستار برخورد مسئولان با مفسدان اقتصادی هستند. سوال اینجاست که آیا در سال های اخیر این اتفاق در کشور افتاده و مفاسد اقتصادی کاهش یافته است؟ ماهیت سوال نشان می دهد که میزان فساد اقتصادی در کشور کاهش نیافته است. راه حل دوم مسئولان برای حل مشکلات جامعه جمع آوری مشکلات است. این وضعیت به این صورت است که وقتی برای تمیز کردن خانه مان می رویم، به جای اینکه زباله ها را جمع آوری کنیم و به بیرون از خانه ببریم، آن ها را زیر فرش پنهان می کنیم. خیلی وقت است که ما به جای حل مشکلات، آنها را زیر فرش برده ایم.

آیا به همین دلیل است که امروز با انبوهی از مطالبات بی پاسخ مواجه هستیم؟

از سال 1350 که شاهد ناآرامی ها در اسلامشهر، مشهد، قزوین و برخی شهرهای دیگر بودیم، تا امروز به جای حل مشکلات، آن ها را زیر فرش پنهان کردیم. حادثه دانشگاه کوی در سال 2008، حوادث سال 2008 و در جریان انتخابات ریاست جمهوری، اعتراضات سال های 1385 و 1387 به وضوح نشان می دهد که ما به سمت حل ریشه ای مشکلات حرکت نکرده ایم. به جای تلاش برای حل مشکلات، سعی می کنیم آنها را جمع آوری کنیم. در این مدت عده ای می گفتند باید معترضان را «چنگ بزنیم» یا از روش «گزنبری» استفاده کنیم، اما هیچکس نگفت که باید مشکلات را حل کنیم. وقتی تفکر مسئولان به حل مشکلات معطوف شود، شرایط کشور تغییر می کند. تا زمانی که حاکمان به دنبال مهار اعتراضات باشند، وضعیت به همین سمت خواهد رفت. در چنین شرایطی رفراندوم هم نمی تواند کمکی به کشور کند. در دولت آقای روحانی این موضوع توسط رئیس جمهور وقت مطرح شد. اما این سوال در کلام ماند و جنبه عملی نداشت. دلیل اصلی این مشکل این است که پیش نیازهایی که قانون اساسی برای تغییر قانون و برگزاری همه پرسی پیش بینی کرده است، اجازه برگزاری رفراندوم در کشور را نمی دهد.

چه شرایطی مانع تغییر قانون و رفراندوم می شود؟

نظر قانونگذار هنگام نگارش این قانون این است که این قانون تغییرناپذیر است. این نکته ای است که اخیرا آقایان رئیسی و قالیباف به عنوان روسای قوه مقننه و مجریه بر آن تاکید کرده اند. در سال 58 که قانون اساسی نوشته می شد، قانونی را که می نوشتند آنقدر مقدس می دانستند که نیازی به بازنگری در آن نمی دیدند و به همین دلیل شرایط بازنگری را در نظر نمی گرفتند و چیزی در این زمینه نمی نوشتند. . پس از گذشت 9 سال از به چالش کشیدن این قانون، برخی احساس کردند که باید در برخی زمینه ها تغییراتی ایجاد شود. در چنین شرایطی برای تغییر قانون از امام (ره) اجازه گرفتند. این در حالی بود که در قانون اساسی چنین ماده ای وجود نداشت. بازنگری انجام شده بعد از رحلت امام بود. پس از بازنگری این اصل در قانون اساسی. اما اگر به این اصل توجه کنیم، متوجه می شویم که محتوای این اصل به گونه ای است که امکان تغییر آسان را نمی دهد. این اصل می گوید: «بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می شود. هیأت رهبری پس از بررسی مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رئیس جمهور اصلاح یا الحاقی به قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی پیشنهاد می کند. نحوه کار و کیفیت گزینش و شرایط آن را قانون معین می کند. پس از تایید و امضای مدیریت، مصوبات هیات مدیره باید با اکثریت مطلق شرکت کنندگان در همه پرسی از طریق آرای عمومی تایید شود. رعایت اصل پنجاه و نهم در مورد همه پرسی بازنگری قانون اساسی ضروری نیست. محتوای اصول مربوط به اسلام نظام و رعایت کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و مبانی اعتقادی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و به عنوان حکومت جمهوری و ولایت امت. و زعامت امت و اداره امور کشور با تأیید آرای عمومی و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید