هر کس بیشتر چاپلوسی کند موقعیت بهتری می گیرد

حل مشکلات و حل مشکلات نیازمند عقلانیت و اعتدال است. اما چرا همچنان تندروها را روی تریبون می بینیم و میانه روهای به حاشیه رانده شده؟

خوب گفته. از منظر اسلام، حکمت معیار و معیار ارزیابی هر فرد، هر عمل، هر حکومت و البته هر جامعه است. در احادیث حتی ذکر شده که خداوند هرکس را به اندازه عقلش مجازات و پاداش می دهد.

در واقع دولت ها باید از افراط گرایی، ظلم و بی عدالتی دست بردارند و با اعتدال حکومت کنند و این امر در صورتی محقق می شود که مسئولان و تصمیم گیران دولتی و نیز صاحبان تریبون ها و سخنرانان عاقل، منصف، صادق و متعادل باشند.

هر کس بیشتر چاپلوسی کند موقعیت بهتری می گیرد

اگر مدیریت خالی از این الزامات باشد، قطعا مدیریت شخصیت و فلسفه خود را از دست خواهد داد. زیرا در جامعه عده ای افراط می کنند و ظلم می کنند و در نتیجه گروهی ظلم می کنند که حکومت باید از انحرافات جلوگیری کند; بنابراین عقل و تدبیر در حکومت یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و اگر چنین نباشد حکومت فلسفه وجودی خود را از دست داده و وسیله ای برای ترویج ظلم و ستم و زمینه سازی برای جنگ با صداقت و عدالت خواهد شد.

مستی با قدرت بدتر از مستی با شراب است

دلیل این تغییر منفی چیزی جز این نیست که دولتی که باید با افراط گرایی مقابله کند، خود افراطی و ناعادلانه است. در واقع نفس قدرت عوارضی را به همراه دارد; یعنی قدرت باعث ایجاد غرور و مستی می شود. در روایات آمده است که یکی از انواع مستی، مستی قدرت است. مثلاً وقتی مردم مدیرکل، استاندار، نماینده مجلس و… می شوند تا دیروز جواب سلام او را نمی دادند و امروز که عده ای تحت امر او هستند و دستور او عمل می کنند، مستی به وجود می آید. برای او. با توضیح اینکه مستی قدرت مانند مستی شراب بر عقل سایه افکنده و دیگر به عقل و اندیشه و مردم توجهی ندارد بلکه خود را عقل کل و عقل مطلق می داند و همه را جاهل و نادان می گیرد و می خواند. خود رئیس عقول.

وقتی این مستی حاصل شد، انسان نمی تواند به جامعه و مردم خدمت کند. او راه می‌رود و نباید مانند مست‌های پیری که در خیابان‌ها تلو تلو خوردند راه برود. بلکه این مستی و غرور و خودشیفتگی در اعمالش و در شعارها و سخنانش ظاهر می شود و حرف هایی می زند که با هیچ عقل و اندیشه ای سازگار نیست و کارهایی می کند که عقل دنیا نمی پذیرد.

چند کلمه از بزرگان و بزرگان دین به شما می گویم تا ببینید حاکمان چگونه در معرض اختلاف و خطا و سقوط قرار می گیرند. در روایتی از پیامبر و امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است که می فرمایند: «قدرت مانند گرگ و درنده و فریبنده مانند روباه است» یعنی مردم را فریب می دهد، مردم را آزار می دهد و دیگران را پاره پاره می کند.

جمله ای از «ویل دورانت» برایتان نقل می کنم. او نوشت که “فساد در ذات هر دولتی است، زیرا قدرت هر دستی را که با آن تماس می گیرد مسموم می کند.”

این بدان معناست که زیان مستی قدرتی از مستی شرابی بیشتر است. مستی شراب انسان را از بین می‌برد، عقل او را از بین می‌برد و در نهایت باعث می‌شود او سیلی به گوش کسی بزند و در مقابل لگد بخورد. اما مستی قدرت بر سرنوشت دیگران تأثیر می گذارد.

یک نفر روز جمعه پشت تریبون نماز جمعه صحبت می کند و صدایش به گوش دنیا می رسد. این قدرتی است که در دست اوست. کسی که منبر می‌رود یا مثلاً سخنرانی و مصاحبه تلویزیونی می‌کند و صحبت می‌کند، قدرت دارد. قدرت بیان یا قدرت قلم دارد و هیچکس نمی تواند بگوید که مربوط به مقامات دولتی است.

اتفاقا ما روحانیون بیشتر مستعد قضاوت و البته خطا هستیم. چون توجه بیشتر به ماست و توقعات از ما خیلی بیشتر است. بنابراین اگر لغزش کنیم یا مغرور شویم، فساد آن گسترش می یابد. ما روایات بی شماری از پیامبر داریم که وقتی عالمی فاسد شد، دنیا و دنیا فاسد می شود.

من خودم روحانی هستم و به روحانیت اعتقاد دارم، بنابراین وظیفه خود می دانم که این انتقاد را داشته باشم و بگویم روحانیت یا طلبه ای که با قدرت انقلاب و مردم مسئولیت را بر عهده گرفته اند گاهی اینقدر مغرور می شوند، آنقدر فریاد می زنند. و همه را تهدید کند که در نهایت این باعث انحراف می شود.

مشکل اصلی بی منطقی مسئولان است

مشکل اصلی ما بی منطقی است، یعنی. فقدان خرد در کارکنانی که احساساتی عمل می کنند، مغرور و خودشیفته می شوند که بسیار خطرناک تر از افراد عادی جامعه است. بنابراین، من قویاً معتقدم که درصد بسیار زیادی از حوادثی که رخ می دهد، ناشی از حماقت یا کم هوشی مسئولان مربوطه است.

یعنی با تدبیر و برنامه ریزی می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد و نگذارید این مشکل به بحران اجتماعی منجر شود. من به شما یک مثال می گویم. در سال 1367 و آن موارد تلخی که پیش آمد، با من مصاحبه کردند و گفتم راه حل مشکلات این است که کار را به دست افراد منطقی بسپاریم و مدیریت اوضاع را از دست افراد احساسی، پیچیده، کینه توز و کینه توز خارج کنیم. افراد غیر منطقی . به من گفتند منظورت کیست؟ منظورتان اصلاح طلبان فکری است؟ گفتم نه، من از عقلانیت حرف می زنم، چه اصلاح طلب باشد، چه اصولگرا یا هر طرز فکر دیگری. گفتند مثل کی؟ گفتم آقای مهدویکانی، آقای ناتیک نوری، آقای خاتمی. کار را بسپارید به دست آن ها و این ها که کار را جمع کنند. در این موارد هم همینطور.

حالا اتفاقی افتاده، دختری به دلایلی فوت کرده است. مقصر کیست یا نه سوالی است که نمی خواهم وارد آن شوم، اما این دختر که حتی تهرانی نیست اما کردستانی است با پلیس درگیر شد. آیا جایی برای عذرخواهی کارمندان نبود؟ جایی نبود که بگوییم اشتباه شده و دو کارمند را عوض کنیم یا جابجایی کنیم؟ آیا آنها نباید این کار را می کردند؟

آنها ماجرا را گسترش دادند و از کسانی که این کار را کردند دفاع کردند و به پزشکی قانونی ارجاع دادند و گفتند که اینجا هیچ کس مقصر نیست، اما این دختر یک بیماری زمینه ای دارد. خوب، این چیزها همه چیز را داغ می کند. این بدان معناست که او نه تنها به پدر، مادر و نزدیکان آن شخص آسیب رسانده است، بلکه احساسات ملت و مردم را نیز جریحه دار کرده است.

آیا زشت است که دولت از مردم عذرخواهی کند؟ اگر اشتباهی وجود دارد، بگویید اشتباه است، نه یکی دو تا. اگر بخواهم به موارد اشاره کنم زیاد است! اشتباهاتی شده که خودشان هم به آن اعتراف می کنند اما می گویند اگر این فرمانده یا استاندار را جابجا کنیم به نظام آسیب می زند. آیا این به نظام لطمه می زند یا مردم را سردرگم و عذرخواهی نمی کند؟

تصمیمات تحت تأثیر بدخواهی و اغراق است

این موارد در سیستان و بلوچستان، کردستان و خیلی جاها اتفاق افتاده و نشان می دهد که عقلانیت در تصمیم گیری وجود ندارد یا تحت الشعاع احساسات، نارضایتی و افراط گرایی قرار دارد. در سیستم ما کارمندان عاقل و عاقل زیاد هستند، شاید من هم آنها را می شناسم و می دانم آنها هم ناراحت و شاکی هستند، چرا با آنها اینطور برخورد می شود؟ این نشان می دهد که روشنفکران زیر سایه افراط هستند، روشنفکران نیز تحت تأثیر آن ها هستند و اجازه نمی دهند عاقلانه و با درایت عمل کنند. بنابراین موارد زیادی وجود دارد که با بی منطقی و بی تدبیری کار را به جاهای خطرناک رسانده ایم. اگر می توانستیم با یک معذرت خواهی، با یک برنامه ریزی درست و منطقی او را آرام کنیم.

از قضا این کشور پر از افراد باهوش، نخبه و تحصیلکرده است، چرا ما از آنها استفاده نمی کنیم؟ چرا مسئولان وقتی پستی می گیرند فکر می کنند تمام عقل دنیا و انسان در آنها جمع شده است و دست دراز نمی کنند؟ چرا از روشنفکران و نخبگان استفاده نمی کنند و پیشنهادات آنها را جمع نمی کنند؟ اگر بخواهند پیشنهادی را جمع کنند، تعدادی از طرفداران خودشان را می آورند که چاپلوسی هم می کنند.

چاپلوسی مسئولان را به سمت فساد سوق داد

یکی از مواردی که مسئولان ما را به سمت فساد سوق می دهد، وجود چاپلوسان است. چاپلوسی هایی که در رده بالای مسئولیت ها هستند، در زمره برخی روحانیون هستند، در دسته برخی تریبون ها قرار می گیرند. در واقع برای جلب رضایت مقامات بالاتر مطالبی می گویند و دروغ می سازند. آنها باید آنها را در دهان خود بگذارند. چرا به حرف پیامبر گوش نمی دهیم؟ مگر پیامبر به شما نگفت که به صورت و دهان چاپلوس ها خاک بپاشید، آیا خاک پاشیدید؟ انتقاد کردی که چرا این دروغ را گفتی؟ یکی از این مردها چیزی را جعل می کند و پشت تریبون می گوید، بعد می گوید ببخشید، دروغ گفتم. چنین فردی برای تربیت باید کنار بماند و در کارها دخالت نکند.

هرکسی که بیشتر تملق می گوید، موقعیت و جایگاه بیشتری می گیرد

با لباس روحانیت این کارها را می کنند و بعد می گویند چرا جوانان به روحانیت اعتقادی ندارند یا چرا با روحانیت اینطور رفتار می کنند؟ در واقع این کارها را کردند و آبروی اسلام و روحانیت را گرفتند، آبروی نظام دینی را گرفتند! من از مسئولین گلایه دارم که چرا با مشت به دهنشان نمی زنند و درست نمی کنند. چرا نمی گویند این دروغ ها را نگویید و چاپلوسی نکنید؟ وقتی اینها را نمی گویند، هر که بیشتر چاپلوسی کند مقام بیشتری می گیرد و آنهایی که انتقاد می کنند طرد می شوند. خواهید دید؛ نخبگان و روشنفکران کشور و پاسبانان عقل و انصاف و عدالت خانه نشین و به حاشیه رانده می شوند و میدان میدان چاپلوسان و بی سوادان و کم اطلاعان است.

وقتی آدم می خواهد تلویزیون ببیند، می بیند افراد بی سواد و چاپلوس همه تلویزیون ها را پر کرده اند و دیگر جایی برای آیت الله جوادی و دیگر بزرگان نمی ماند. البته اگر مجبور باشند نام شهید مطهری را حذف می کنند. وگرنه میدان معتملقان است. به قول یکی از بزرگان ما جامعه ای که ما ساخته ایم منافق پرورش می دهد. این بدان معناست که هر که منافق باشد وضع بهتری دارد و هر که صادق باشد رانده و منزوی می شود.

دیدگاهتان را بنویسید