وبلاگ نویسان و فرهنگ سازندگی


ساعت: 11:39
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۳/۲۹
کد خبر: 1876959

زهرا هدادادی نوشت: وبلاگ نویسان جولان در فضای مجازی غیرقانونی و مهجور با تبلیغات رنگارنگ روزانه خود در حال ایجاد تحول در سبک زندگی مردم و جامعه هستند و متاسفانه قانونی برای رسیدگی به امور آنها وجود ندارد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش ایلام بیدار، زهرا خدادادی، فعال رسانه ای در یادداشتی با عنوان وبلاگ نویسان و فرهنگ سازی دوباره نوشت: در گذشته شیوه زندگی روال ساده و تعریف شده ای داشته است؛ در حالی که در این راستا، اهالی فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال توسعه هستند. بیشتر مردم در یک سطح زندگی می کردند، روابط عاطفی و صمیمیت بین خانواده ها، اعم از خانواده یا همسایه و دوستان، بر اساس علایق مشترک نبود، شاید بر اساس همدلی، عشق و محبت بین آنها بود که منجر به حمایت می شد. درآمد مطابق با شرایط کسب و کار و فضای اقتصادی جامعه عادی و متوسط ​​بود.

با اوایل دهه 90 و محبوبیت تلفن های همراه هوشمند، اینستاگرام درهای خود را به روی تلفن های همراه باز کرد. یک شبکه اجتماعی عکس محور که مردم از لحظات خوب خود عکس می گرفتند، اما این شبکه اجتماعی آنقدر اهمیت پیدا کرد که این فعالیت فراتر از سرگرمی بود. فقدان دیگران را نشان دهید.

پدیده وبلاگ نویسی، به ویژه در ایران، اگرچه سال ها پیش و در اوایل دهه 1350 پدید آمد، اما با ظهور وبلاگ نویسی، به تدریج شکل اصلی و مناسب خود را از دست داد و به ملغمه ای از چیزهای مختلف تبدیل شد. وبلاگ نویسانی که در یک زمینه خاص و فراگیر بیش از حد فعال بودند و به مخاطبان خود کمک می کردند تا محصول مورد نظر خود را انتخاب کنند، تبدیل به افرادی رنگارنگ و لعاب شدند که فقط مخاطب خود را می خواستند.

اما این وبلاگ نویسان چه کسانی هستند؟

وبلاگ نویسان کسانی هستند که با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کنند و به تولید محتوا و انتشار آن در فضای مجازی می پردازند و این ارتباط پس از جذب تعداد قابل توجهی فالوور منجر به ارائه و فروش محصول، جذب تبلیغات و درآمدزایی می شود.

حالا که هر کدام از این وبلاگ نویسان فالوورهای بیشتری دارند، محبوبیت بیشتری دارند و طرفداران پرویی قسم خورده خودشان را دارند و این محبوبیت گاهی آنقدر جدی می شود که حتی برای خودشان جلسه ای ترتیب می دهند و با طرفدارانشان ملاقاتی ترتیب می دهند! آنها طرفداران خود را نام می برند و آنها را به چالش های مختلف دعوت می کنند و آنها را به کارهای مختلف دعوت می کنند. قرعه کشی و جایزه به آنها داده می شود.

اما این رفتار وبلاگ نویسان چه معنایی جز افزایش کامنت و فعالیت صفحه مجازی خود برای کسب درآمد چند صد میلیونی دارد؟؟؟

وبلاگ نویسان به دلیل کار خود به الگوهای بزرگی تبدیل شده اند و این الگوها زمانی خطرناک می شوند که دنبال کنندگان و مخاطبان سعی می کنند زندگی خود را با جزئیات در زندگی عمومی و خصوصی جاسازی کنند. از لباس هایی که می پوشند یک مدل بگیرید. از همان جواهرات استفاده کنید. تولدها را به همین ترتیب جشن بگیرید. در همان رستوران غذا بخورید. همین عکس ها را بگیرید… و کم کم مخاطبان و زندگی شان تبدیل به یک دسته کپی از وبلاگ نویس مورد علاقه شان می شود.

باید توجه داشت که تغییرات و پیشرفت هر فرد در یک جامعه بر سایر اعضای آن جامعه تأثیر می گذارد. بنابراین نمی توان گفت که وبلاگ نویسان فقط بر ذهن و افکار کسانی که آنها را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنند تأثیر می گذارند و سایر افرادی که حتی شبکه اجتماعی روی تلفن همراه خود ندارند از تأثیر آنها فاصله زیادی دارند! اقدامات وبلاگ نویسان سبک زندگی در رقابت مشاهده اینستاگرام بر سایر وبلاگ نویسان نیز تأثیر می گذارد. در رقابتی تنگاتنگ هر بار سعی می کنند زندگی زیباتر و رویایی تری را به نمایش بگذارند،

تعدد آنها همراه با تأثیری که بر ذائقه افراد و مخاطبی که دارند و تلاش این مخاطبان برای کپی برداری لحظه به لحظه، بر کل جامعه تأثیر می گذارد.

شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام می توانند در زمینه هایی مانند آموزش و کسب و کار مفید باشند، اما پایه های اصلی این شبکه سرگرمی، سلیقه و تغییر سبک زندگی است.

جامعه ای را تصور کنید که در آن نسل جوان به جای دنبال کردن حرفه های بالاتر و پربارتر مانند پزشکی، مهندسی، تحقیق و کسب دانش و مهارت هایی که هم خود و هم جامعه علمی و آموزشی را بهبود می بخشد، برای درآمدهای بهتر تلاش می کند. ; وقت و جوانی خود را صرف وبلاگ نویسی کنید، زیرا درآمد بیشتر و کمتر و البته بازدهی سریعتر خواهد بود؟!

سرنوشت چنین جامعه ای که جوانانش می خواهند وبلاگ نویس شوند چه خواهد شد ؟؟؟

در فضای مجازی غیرقانونی و متروک وبلاگ نویسان با تبلیغات رنگارنگ روزانه خود تغییراتی در سبک زندگی مردم و جامعه ایجاد می کنند و متاسفانه قانونی برای رسیدگی به امور آنها وجود ندارد. اگر جامعه ای برای حفظ فرهنگ خود تلاش نمی کند و مخاطبی که سواد خود را در برابر پدیده ای بالا نبرده است کجاست؟

تغییرات نرم فرهنگی را جدی بگیرید و به اندلس درس عبرت بدهید.

انتهای پیام/ ک

دیدگاهتان را بنویسید