پیوند سخنان امام جمعه، اپن آشپزخانه و تخریب بافت تاریخی شیراز

پیوند سخنان امام جمعه، اپن آشپزخانه و تخریب بافت تاریخی شیراز

خلاصه اینکه یا باید بافت اسلامی را تخریب کرد و به جای آن گذرگاهی ساخت و منتظر سبک زندگی مناسب خود بود یا لااقل نه تنها سبک زندگی اسلامی را حفظ کرد بلکه ترویج داد.

امام جمعه شهرستان آران و بیدگل در استان اصفهان گفت: سازندگان نباید در خانه‌های باز آشپزخانه بسازند. وی همچنین تاکید کرد که زن هنگام کار در آشپزخانه دیده نشود. به عبارت دیگر اجازه ندهید چشم غیر مسلح روی آن بیفتد. سخنان این امام جمعه محترم دو گزاره را پنهان می کند; یکی اینکه جای زن در آشپزخانه است. دوم اینکه زن بهتر است در پستو بماند.

اما هدف از نوشتن این یادداشت نه گزاره اول است و نه گزاره دوم. شاید بی ربط به نظر برسد، اما سخنان امام جمعه آران و بیدگل با بافت تاریخی شیراز ارتباط معناداری دارد. به عبارت دیگر، سخنان این امام جمعه که احتمالاً دیدگاه غالب اقشار مذهبی و اصولگرای جامعه است، این است که در ساخت بناها باید به فرهنگ اسلامی و ارزش های فرهنگی ایرانی احترام گذاشت. این دقیقاً در دوگانگی با کاری است که هم‌مؤمنان او در شهر شیراز در قالب تخریب بافت تاریخی شیراز انجام می‌دهند. این امر به بهانه توسعه حرم شاهچراغ و همچنین احداث گذرگاه بزرگی است که قرار است این امامزاده را به زیارتگاه دیگر آستانه سید علاءالدین حسین متصل کند.

علاوه بر این، البته تجربه نشان می دهد که دغدغه اصلی مدافعان تخریب این بافت، توسعه معنوی شهر شیراز نیست، بلکه ساخت مجتمع های بزرگ اقتصادی است. اما چرا بین سخنان امام جمعه و این وضعیت پیوند دوگانه یافتم؟ فکر می کنم به عنوان فردی که از 15 سالگی در شهر شیراز روزنامه نگار بوده، نزدیک بافت تاریخی آن شهر زندگی می کند و بنا به دلایلی (از ساخت بن اللّه) بافت را تخریب کرده اند. مجموعه حرمین به تخریب بخشی از بافت برای احداث خیابان نهم) خود. با رسیدن به آنجا، می توانم به این سوال پاسخ دهم.

بافت تاریخی شیراز، منطقه خیابان های به یاد ماندنی است. کوچه های محله ها مثل سنگ سیاه است که بوی بهارنارنج و بوی آبگوشت قبل از ناهار را در خود دارد. یا کوچه خشم و آشتی که کاملاً باریک است، رهگذران چاره ای جز در آغوش گرفتن و پشت کردن به کینه توزی نداشتند. علاوه بر همه اینها بافت تاریخی شیراز بر خلاف بافت تاریخی شهرهای اصفهان و یزد ماهیت اسلامی دارد.

در مجموع شهر شیراز پس از اسلام و در رقابت با شهرهای زرتشتی استهار و بیشاپور تأسیس شد و بافت تاریخی آن نیز نشان دهنده این ماهیت است. برای مثال، برخلاف اصفهان و یزد که خانه ها رو به خورشید ساخته می شوند، جهت خانه ها در شهر شیراز «قبله» (به سمت قبله) است. همچنین حداقل در 800 سال گذشته و تا پایان دوره قاجار، ساخت و سازهای بیشتری در اطراف حرم شاهچراغ صورت گرفت. این روش بافتی ستاره مانند در اطراف این زیارتگاه ایجاد کرد. در نتیجه این بافت پس از بافت تاریخی شهر ونیز، دومین بافت تاریخی ستاره ای در جهان محسوب می شود.

ستاره ای که در دل آن زیارتگاه شاهچراغ است. اما آنچه مهمتر به نظر می رسد فضای داخلی خانه ها در این زمینه است. مانند بسیاری از شهرهای ایران، وقتی وارد خانه ای تاریخی در بافت می شوید، به سرعت متوجه می شوید که به حیاط و حریم خانه دسترسی ندارید. در ورودی هر ساختمان یک دهلیز وجود دارد که اگر غریبه هستید می توانید برای تهیه غذا به آنجا بروید. اگر آشنا و محرمانه هستید، داخل شوید. اغلب این دهلیز با کاشی های دیدنی تزئین شده است که یادآور بهشت ​​است. داخل خانه ها همان ایده بهشتی است (که البته ریشه در مهندسی باغ ایرانی دارد) . یعنی حوضی با آبنما در وسط حیاط و درختان اطراف آن. ساختمان نیز این فضا را احاطه کرده است. ساختمان ها اغلب پنجره ای به خیابان ندارند. تمام پنجره ها رو به حیاط هستند.

اگرچه این نوع معماری در گذشته کارکرد تامین امنیت را داشت، اما تحت تاثیر دیدگاه های مذهبی مانند عدم ورود افراد غریبه به داخل خانه نیز بود.

اکنون احتمالاً ارتباط سخنان امام جمعه آران و بیدگل با بافت تاریخی شیراز روشن شده است. بافت تاریخی شیراز بانکی غنی از معماری ایرانی دوره اسلامی است. همانطور که کتاب ها به انواع تقسیم می شوند و با ارزش ترین آنها کتاب های مرجع است، بافت تاریخی شیراز نیز می تواند نقطه شروع هر نوع رویکرد اسلامی به سازندگی باشد.

اکنون که اشاره به رویکرد اسلامی در ساخت و ساز را حذف کرده اید، چگونه انتظار دارید خانه های جدید بر اساس دیدگاه اسلامی و نه غربی ساخته شود؟ زمانی که ریشه های معماری اسلامی آن دوره را قطع کردید – و در عوض نابود کردید؟

در واقع، اگرچه وسعت و عظمت زیارتگاه های مذهبی در بیان اسلامی بودن جامعه مهم است، اما در نهایت سبک زندگی متناسب با آن فرهنگ نیز باید در خیابان ها و خانه ها جاری شود. اکنون به بهانه توسعه حریم دینی، عملاً به ریشه های سبک زندگی اسلامی می تازند و تصاویر مردمی آن را که بافت های تاریخی و سبک زندگی گذشته است، تخریب می کنند.

خلاصه اینکه یا باید بافت اسلامی را تخریب کرد و به جای آن گذرگاهی ساخت و منتظر سبک زندگی مناسب خود بود یا لااقل نه تنها سبک زندگی اسلامی را حفظ کرد بلکه ترویج داد. در نتیجه اگر فکر می کنند که می توان از تخریب چنین پارچه ای سوء استفاده کرد و قوانینی را که مقبولیت عمومی پیدا نمی کند به زور تصویب و اجرا کرد، مانند آن است که حضرت علی می فرماید: «درس ها چقدر است و چقدر اندک است. کسانی که درس می خوانند.”

دیدگاهتان را بنویسید