چرا دولت اصلی از افزایش حقوق کارمندان در دولت روحانی ناراضی است؟

چرا دولت اصلی از افزایش حقوق کارمندان در دولت روحانی ناراضی است؟

روز جدید چرا دولت سیزدهم بارها از بدهی های نقل و انتقالی دولت دوازدهم انتقاد کرده اما حتی یک بار هم از سایر دارایی های دولت اول و دوم روحانی به ویژه میلیاردها دلار پول مانده در بانک مرکزی صحبت نکرده است؟!

در مورد افزایش حقوق کارمندان دولت حسن روحانی سه سوال مطرح است: اول: چرا در دولت روحانی علاوه بر افزایش سالانه بودجه، حقوق کارمندان اعم از کارمندان و بازنشستگان افزایش یافت؟ 2. چرا این افزایش انتظارات کارمندان دولت را برآورده نکرد؟ 3. چرا افزایش دستمزدها در سال های پایانی دولت دوازدهم اتفاق افتاد که منجر به تحمیل بار مالی به دولت سیزدهم شد؟

برای دریافت پاسخ مستند به سوالات مطرح شده، ابتدا روند افزایش حقوق و مبانی آن در دولت اول و دوم حسن روحانی را به شرح زیر بررسی می کنیم:

2- بررسی صورت های مالی کشور نشان می دهد که از سال اول تا یکم حقوق کلیه کارکنان و مستمری بگیران در محدوده هنر. نرخ تورم رسمی (نرخ تورم در سال های 1 و 4 به ترتیب 1.8 و 7.5 درصد است در حالی که افزایش دستمزد سالانه در آن سال ها دو رقمی است).

3- از سال اول با خروج آمریکا از برجام و افزایش قابل توجه نرخ ارز، تورم افزایش یافت و در سالهای 2 تا 2 تورم به ترتیب به 2.7، 2.8 و 6.8 درصد رسید. متأسفانه علیرغم کاهش قدرت خرید کارکنان و معلمان شاغل و بازنشسته، امکان افزایش دستمزد به اندازه تورم در سال های 1 و 2 قوانین بودجه وجود نداشت.

2- سازمان برنامه و بودجه برای جبران بخشی از کاهش قدرت خرید – به ویژه ملاحظات اجتماعی! با استفاده از ظرفیت قانونی بند الف هنر. 1 قانون برنامه پنجم و مصوب اسفند 1386 هیأت وزیران موجب افزایش حقوق کلیه کارکنان شد.

2. بنابراین از اول فروردین ماه حقوق کلیه کارکنان دولت به استثنای مستمری بگیران و معلمان (که مشمول قانون نیستند) به دلیل افزایش فوق العاده استخدامی موضوع بند 2 2 درصد افزایش می یابد. ماده 2 قانون مدیریت خدمات کشوری.

2- برای فرهنگیانی که از اجرای طرح رتبه بندی سال 96 تنها بخشی از افزایش فوق العاده شغلی به میزان 5 درصد استفاده کرده اند، افزایش حقوق کمتر از 2 درصد اعمال شده است که مجدداً با بخشنامه این قانون جبران می شود. برنامه. و سازمان بودجه و استفاده از واجد شرایط بودن در قالب بازپرداخت رتبه بندی شده بخشی از افزایش فوق العاده 5 درصدی مشاغل جبران شد.

2- از تاریخ 10 مهرماه 93 بخشی از کاهش قدرت خرید مستمری بگیران با استفاده از ظرفیت ماده 4 قانون برنامه ششم که در قالب طرح تعادل حقوق بازنشستگان با کارمندان مشابه آغاز شد. با تصمیم هیئت دولت دوباره آغاز شد. ، تکمیل شد.

2. در دی ماه سال 95 برای تحمل شرایط فوق العاده کادر درمانی و آموزشی که برخی از آنها معمولا معلم هستند در شرایط فوق العاده ناشی از تاج افزایش فوق العاده قانونی برای آنها انجام شد.

8- برای تنها گروه باقیمانده از کارکنان دولت که مشمول افزایش فوق العاده 3 درصدی نشده اند، یعنی. اساتید دانشگاه های وزارت علوم، مقرر شد در چارچوب طرح یکسان سازی حقوق معلمان از ظرفیت قانون بودجه سال چهارم استفاده شود. پزشکی بخشی از کاهش قدرت خرید برای جبران است. این افزایش در شرایطی رخ داد که تورم رسمی در اسفندماه 1386 1.7 درصد اعلام شد.

9- ایثارگران و مددجویان تابع قوانین خاص نیز با استفاده از اختیارات مربوطه مشابه کارمندان کشور از افزایش های مذکور برخوردار می شوند.

10- به این ترتیب بخشی از کاهش قدرت خرید کارکنان کلیه دستگاه های اجرایی و پشتیبانی ظرف یک سال با استفاده از ظرفیت قانونی موجود و مربوطه جبران شد.

در1- در خصوص افزایش حقوق کارکنان دولت سه موضوع اصلی مطرح شد.

اول: چرا حقوق ها افزایش یافت؟

دوم: چرا کمی افزایش یافته است؟

سوم: چرا در سال آخر دولت دوازدهم با هزینه دولت سیزدهم افزایش یافت؟

حداقل دو دلیل قانونی و ضرورت اجتماعی وجود داشت که باعث افزایش حقوق کارکنان دولت اعم از کارمند و بازنشسته شد. زیرا افزایش حقوق متناسب با تورم هم از الزامات ماده ۲ قانون مدیریت خدمات کشوری و هم از الزامات قوانین برنامه ای است که هر ساله در قانون بودجه و به طور مشخص در تبصره ۲ بر آن تاکید شده است.

این یک واقعیت است که متأسفانه به دلیل افزایش نرخ تورم بیش از نرخ افزایش دستمزد یک سال است که باید با استفاده از سایر قوا این نقص جبران می شد. به خصوص در شرایط تحریم و محاصره اقتصادی که آمریکا به صراحت اعلام کرد که با اعمال فشار اقتصادی بر مردم و کشاندن آنها به خیابان ها (تابستان داغ) دولت را مجبور به تسلیم در برابر خواسته های خود می کند!

قطعاً انتظار می رفت دستگاه های ذی ربط از جمله سازمان برنامه و بودجه با درک شرایط – به ویژه فشار شدید معیشتی بر خانوارهای با درآمد ثابت – با افزایش قانونی دستمزد، حداقل بخشی از این فشارها را کاهش دهند. یا در یک مفهوم کلی، آگاهانه بین هزینه های مالی و اجتماعی انتخاب شود. از این رو افزایش حقوق نه تنها به نفع معیشت کارمندان دولت بوده، بلکه در راستای حفظ امنیت ملی نیز بوده است. (اما به دلیل عدم درک واقعیات به ویژه برای بازنشستگان، معلمان و مدرسین، هزینه های اجتماعی زیادی در طول سال وارد سیستم شد).

در مورد دوم که افزایش ناکافی دستمزدها نسبت به فشار اقتصادی است، با پذیرش این انتقاد به عنوان دلیل اصلی عدم امکان افزایش این دستمزدها باید به تنگناهای درآمدهای دولت اشاره کرد تا در دولت سیزدهم جبران شود.

در نهایت برای پاسخ به سوال سوم: چرا در سال پایانی دولت دوازدهم؟! چرا به دولت سیزدهم بار مالی تحمیل می شود؟! با یادآوری وضعیت معیشتی کارکنان دولت، پس از تحمل دو سال فشار اقتصادی و تورم بالا در سال‌های 1 و 2 نسبت به افزایش دستمزد سالانه، باید این سوال را مطرح کرد که آیا انتظار می‌رفت دولت دوازدهم در دو سال آخر خدمت حتی در دو سال اخیر ظهور کند. در شرایط فوق العاده، از مقاومت ملی در برابر اراده بین المللی، هیچ گونه اقدام جبرانی علیه کارکنان انجام ندادند و بار نارضایتی را بر دوش دولت سیزدهم نگذاشتند؟! در این مورد، اتهام ترک فعل نیز به «بنیانگذاران وضع موجود» وارد می شود! نمیشه اضافه کرد؟! با وجود همه گلایه ها و سوء استفاده از اعتراضات قابل درک (که بارها توسط دستگاه های امنیتی به آن اشاره شده است) آیا واقعاً معارضان شرایط را برای انتخابات ریاست جمهوری و استقرار دولت سیزدهم انقلابی فراهم کردند؟

واقعیت این است که دولت دوازدهم با توجه به این تدابیر قانونی و نیازهای اجتماعی و از منظر خود – ناگزیر – به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی ناشی از تحریم ها و محاصره اقتصادی، مجبور به اداره کشور است که در سال 95 تنها به 2 دلار رسید اوراق منتشر شده است و طبق گزارش 13 کارمند دولت مجموع بدهی ایجاد شده با انتشار اوراق قرضه تا سال سیزدهم حدود 3 تریلیون تن خواهد بود و با سود مربوطه تا سال سوم، مبلغ بدهی با اصل و سود 3 هزار میلیارد تن خواهد بود. لازم به ذکر است که کل بدهی امروز به نرخ دلار کمتر از 5 میلیارد دلاری است که دولت یازدهم و دوازدهم برای دولت سیزدهم باقی گذاشته اند. دولت دوازدهم تنها در سه سال گذشته به دلیل کاهش درآمدهای نفتی از بیش از ۵ میلیارد دلار منابع ارزی محروم بوده است! به ویژه بر اساس گزارش موجود سازمان برنامه و بودجه که در دولت سیزدهم تهیه شده است، ارزش دارایی های سرمایه ای حاصل از اجرای طرح های عمرانی و زیربنایی در بزرگراه ها، راه آهن، مدارس، بیمارستان ها و دولت قبل به یک عدد رسیده است. هزار میلیارد تومان فقط تا 1 سال; بنابراین اگر دولت یازدهم و دوازدهم علیرغم اجرای طرح جبران بخشی از کاهش قدرت خرید کارکنان در قالب افزایش حقوق و تکمیل طرح های توسعه ای به دلیل کاهش درآمدهای ناشی از تحریم ها و محاصره اقتصادی، در سال 2018 با اجرای طرح جبران بخشی از کاهش قدرت خرید کارکنان در قالب افزایش حقوق و دستمزد و تکمیل طرح های توسعه ای، دولت یازدهم و دولت دوازدهم نیز در دستور کار قرار گرفتند. ایجاد 3 تریلیون تن بدهی از طریق انتشار اوراق بهادار این بود که دولت سیزدهم باید به تدریج آن را تا سال 1 از طریق پیش‌بینی در بودجه‌های سالانه تسویه کند. دارایی باقی بماند. به عبارت دیگر، در تراز مالی دولت قبل، دارایی های ایجاد شده بیش از دو برابر بدهی ها است.

موضوعی که همواره در اظهارات 13 مقام دولتی مغفول مانده است این است که کاهش درآمدهای نفتی اساسا یک واقعیت تحمیلی به کشور است که باید در کوتاه مدت برای رفع نیازهای اساسی و اجتناب ناپذیر مانند دستمزد، سیل و هزینه های زلزله و تاج اجرای برخی از پروژه های زیربنایی که اگر در آن زمان انجام نمی شد، امروز با هزینه ای بسیار بالاتر تکمیل می شد. بنابراین باید در سطح محلی برای مقابله با بهبود وضعیت فراهم می شد. با توجه به وضعیت فعلی، به گفته مقامات دولتی، درآمدهای نفتی حدود 1.5 برابر و درآمدهای گاز 5 برابر افزایش یافته است که دلیل آن بهبود صادرات و چند برابر شدن قیمت نفت است. بنابراین دولت باید بخشی از این درآمدهای چند برابری را برای جبران کاهش درآمدهای گذشته با برنامه ریزی منطقی هزینه کند و نسبت به تسویه تدریجی و بازخرید اوراق منتشر شده اقدام کند. پس ارزیابی مردم منصف و آگاه در برابر انتقادات یک جانبه از دولت سیزدهم که همه جایگاه ها را دارد چگونه خواهد بود؟! چرا دولت سیزدهم بارها از بدهی های نقل و انتقالی دولت دوازدهم انتقاد می کند اما حتی یک بار هم از سایر دارایی های دولت اول و دوم روحانی به ویژه میلیاردها دلار پول مانده در بانک مرکزی صحبت نمی کند؟!

در واقع اگر دولت حسن روحانی در شرایط بازگشت تحریم ها و محاصره اقتصادی پس از کاهش شدید قدرت خرید شاغلان و بازنشستگان وارد عمل نمی شد، با توجه به وضعیت امروز شاغلان و بازنشستگان چگونه بود. رویکرد سیزدهم دولت برای افزایش دستمزدها؟!

دیدگاهتان را بنویسید