چرا شبکه Oghet مردم را عصبانی می کند؟

چرا شبکه Oghet مردم را عصبانی می کند؟

شبکه افق سال ها پیش با مأموریت تولید محتوای انقلابی در تلویزیون شروع به کار کرد و سعی کرد از ظرفیت انقلابی برای تولید محتوای تلویزیونی برای این قشر از جامعه استفاده کند، اما در مقاطعی سازندگان برنامه های شبکه افق این واقعیت را فراموش کردند. که شبکه افق این یک شبکه ملی است که همه مردم می توانند محتوای آن را رصد کنند و باید به حساسیت افکار عمومی توجه ویژه ای داشته باشند.

امیرحسین حاجی نصیری جانباز مدافع حرم شب گذشته در برنامه جهان آرا حاضر شد و درباره قهرمان ملی کشور صحبت کرد. دقایقی پس از پخش، او سخنانی درباره «علی دایی» گفت که با واکنش های متفاوتی از سوی طیف ورزشی و هنری کشور مواجه شد و به حق کاربران اینترنتی از تحقیر شدن او در رسانه ملی عصبانی شدند. اما در نتیجه مهمان برنامه به دلیل این اظهارات نسنجیده مورد توهین و تحقیر بسیاری از افراد در شبکه های اجتماعی قرار گرفت. اما سوال اصلی این است که چرا میهمان این برنامه باید در چنین موقعیتی قرار می گرفت تا چنین جملاتی را به زبان بیاورد و در نهایت این اتفاق تلخ برای او رخ داد؟

حاجی نصیری جانباز مدافع حرم است که در سال 1373 بر اثر اصابت تیر مجروح و قطع نخاع شده است. جانبازی که 7 سال است روی ویلچر می نشیند و در دوران نقاهت حاج قاسم به عیادت وی می رود و همین امر باعث شده است. شهرت او و اینک در شب سومین سالگرد شهادت قاسم سلیمانی به عنوان مهمان در برنامه تلویزیونی «جهان آرا» دعوت شده است. اما باز هم برگزارکنندگان به جای بهره برداری مناسب از میهمان خود، جایی را فراهم کردند که او خارج از محدوده ای که باید صحبت کند، به جای ارزش گذاری و در این فضای دوقطبی که روزهای آخر دست و پنجه نرم می کند، به او ارزش داده شود. شهادت سلیمانی باید تلطیف شود تا دوباره رادیکال شود و جانباز مدافع حرم مورد اهانت جسم و روح قرار گیرد.

شبکه افق سال ها پیش با مأموریت تولید محتوای انقلابی در تلویزیون شروع به کار کرد و سعی کرد از ظرفیت انقلابی برای تولید محتوای تلویزیونی برای این قشر از جامعه استفاده کند، اما در مقاطعی سازندگان برنامه های شبکه افق این واقعیت را فراموش کردند. که شبکه افق این یک شبکه ملی است که همه مردم می توانند محتوای آن را رصد کنند و باید به حساسیت افکار عمومی توجه ویژه ای داشته باشند. از سوی دیگر شبکه ای که می تواند با ارائه تصویری حساب شده و رویکردی جذاب افکار عمومی را به جامعه انقلابی نزدیک کند; گاهی تبدیل به شبکه ای می شود که محل تفرقه و شکاف در جامعه است و با تولید برنامه های حساس واکنش های تند جامعه را به دنبال دارد.

اما در مورد تکرار این رویه در شب گذشته؛ طبیعی است مردی که در فضای ذهنی خود فرمانده نظامی بود، فوتبالیستی با انواع القاب باشد. او حتی ممکن است چهره های محبوب عرصه های مختلف هنری و ورزشی را نشناسد و وقتی در مورد آنها سوال می شود، حرفی برای گفتن یا گفتن نداشته باشد که مورد پسند عموم و طرفداران سلبریتی ها نیست. او مکان و الگوی تفکر و زندگی خود را به گونه ای دیگر تعریف کرده و در راستای همان مرام و تفکر گام برداشته و حتی مجروح و جانباز شده است. از این رو نمی توان سهم کوچکی از او گرفت، شاید بسیاری از مردم متوجه اهداف و آرمان هایی نباشند که جان و بدن خود را برای آن صرف کرده است، بلکه این امر باید مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد که در ایام زوال. از تظاهرات خیابانی و ناکام ماندن تلاش ها برای برهم زدن اوضاع کشور و دقیقاً در روزهایی که رسانه ها از مرجعیت حاج قاسم برای همدردی بیشتر مردم استفاده می کنند و دلیل ابداع می کنند. درک کنید که وضعیت فعلی رسانه ملی نشان می دهد که نه تنها این تفاهم وجود ندارد و این دو قطب در محصولات مجازی صدا و سیما و خبرنگاران فعال پرورش می یابند، بلکه حتی در برنامه های تولیدی و ویژه این روزها نیز زیر شکل ظاهر می شوند. از گلهای درشت..

دیدگاهتان را بنویسید