چرا نگران تحریم های آمریکا و عدم فروش دارو به ایرانی ها نباشیم؟ / چهره هایی که «نمایندگان سیاسی غرب در ایران» هستند.


ساعت: 12:02
تاریخ انتشار: 1401/03/08
کد خبر: 1842298

در حاشیه اختتامیه جشنواره کن طبق معمول کارگردانان ایرانی به جای اینکه صدای ملت باشند، سنگ تمام گذاشتند برای سیاه نمایی ایران و جامعه ایرانی!

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ راه روشن است؛ نه پیچیدگی دارد و نه پیچیدگی; کافی است بروی جلوی دوربین ها و با ادبیاتی که دوست دارند صحبت کنی!

حالا دوباره بحث «وطن پرستی» در فضای مجازی بین مردم داغ شده است. آنها در مورد افرادی صحبت می کنند که برای شهرت یا حتی ثروت حاضرند مانند اروپایی ها یا آمریکایی ها رفتار کنند.

باج گیری راز موفقیت جشنواره های اروپایی است. شما می توانید عسگر فرهادی باشید و اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را برای «جدایی نادر از سیمین» یا سعید روستایی که برای فیلم «برادران لیلا» جایزه بزرگ جشنواره کن را از آن خود کرد. مهم این است که بتوانید چند بند «باج خواهی» علیه کشورتان ارائه کنید!

تصور می کنید؛ همان هنرمندان! چه کسی امروز روی فرش قرمز حاضر شد مانند ترانه علیدوستی، نوید محمدزاده، پیمان معادی، فرهاد اصلانی، محمدعلی محمدی و سعید پورصمیمی، در مورد «تحریم مردم ایران» و «عدم دسترسی کافی به دارو برای بیماران خاص» و یا حتی «ایرانی ها دسترسی به دارو ندارند». پروژه های تحقیقاتی! “» آنها شکایت می کنند! فکر می کنید در آن زمان چه اتفاقی می افتاد؟

باز هم تصور کنید فیلم «عنکبوت مقدس» این داستان سیاه و یک طرفه جنون یک گمشده را به شرایط کل ایران خلاصه نکند! فکر می‌کنید این فیلم همچنان در بخش اصلی جشنواره فیلم کن جایی پیدا کند و مهمتر از آن زهرا امیرابراهیمی جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را دریافت کند؟

یا کارگردانی را تصور کنید که داستان «129 زن قربانی خشونت خانگی در فرانسه» را روایت می‌کند که در روزهای ابتدایی جشنواره فیلم کن درگذشت و در آن فرانسه را به سکوت و اسکورت متهم می‌کند. فکر می کنید چه اتفاقی در آن زمان می افتاد؟

تصور کنید سعید روستایی نمی گفت: «لیست سانسور به برادران لیلا داده شد، اما من سانسور نمی کنم. یا اینکه این فیلم باید توقیف شود تا سانسور!» یا ترانه علیدوستی در مصاحبه با بی بی سی که حامی اغتشاشات در ایران است و همیشه تریبون جریان هایی مانند داعش و… بوده، نمی گوید. ما در شرایطی زندگی می کنیم که رسانه واقعی، بدون سرکوب رسانه ای و انتقاد واقعی وجود ندارد. هر کدام از ما که صحبت می کنیم باید پاسخگو باشیم و با ما تماس گرفته می شود و جلسه ای برگزار می شود و هر بار این کار را تکرار نمی کنیم.» فکر می کنید آن موقع چه اتفاقی می افتاد؟

مسلم است که برخی در ایران همیشه صدایشان را بلند می کنند! نه در حمایت از مردم؛ از پیشرفت کشور به روز نیستند، اما می گویند این جامعه مرده و ما آمده ایم تا قبرش را عزاداریم! این جریان و این صدا چه در آمریکا و چه در جشنواره های اروپایی قرار است صرفاً راوی این ادبیات باشد. وقتی «زنان در ایران اجازه شرکت در مسابقات شنا را ندارند» مصاحبه می کنند و فردای آن روز می گویند «ما در ایران رسانه ای نداریم که با آن صحبت کنیم». می خواهند بگویند جامعه ایران نابود شده است.

شاید زمان ناامیدی این نسل فرا رسیده باشد. دیده شدن توسط جریانی که سالها سعی در سیاه نمایی دارد. سال ها قبل از دوم ژوئن گفتند؛ دیروز از روحانی حمایت کردند و فردای آن روز خبر فساد آنها به گوش می رسد! اما برای نسلی که آینده این مردم را قضاوت می کنند، می گوییم که «این افراد نمایندگان سیاسی غرب در ایران و پیام آوران دروغ بودند نه «نمایندگان مردم ایران».

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید