یلدا، آیینی مردمی و غیر رسمی



به گزارش خبرگزاری موج، یلدا یا شب مراسمی غیررسمی و مردمی مانند جشن سده یا چهاربانش سوری بوده است، بنابراین در متون رسمی این دوران خبری از آن نیست.

قدیمی ترین ذکر این آیین به ابوریحان بیرونی برمی گردد که در بقیع آن را روز خورنده و در التفهیم آن را روز میلادلکبر نامیده و از شکل و نام قدیمی تر این آیین می گوید. از نظر اساطیری با تولد خدای سول اینویکتوس (خورشید پیروز) مرتبط است.در آیین میتراییسم رومی با این شب مرتبط است.

در واقع این آیین در ارتباط با تولد دوباره سالانه خورشید شکل گرفته است. مرد باستانی که شاهد بود خورشید در تابستان به اوج خود می رسد و این مهم به حدی بود که در بسیاری از نقاط از جمله شمال شرقی فلات ایران آغاز سال می دانستند و به تدریج غروب می کردند و پیر می شدند. . طولانی ترین شب سال در انتظار تولد دوباره خورشید، آیینی اسطوره ای به راه انداخت. این شب را تولد دوباره خورشید می‌دانستند و با جشن شبانه، قرنی دیگر، در پایان چله بزرگ همراه بود.

در واقع جشن قرن در چهلمین شب پس از تولد خورشید یادآور سنت های بیشماری در اقصی نقاط فلات ایران در ارتباط با چهلمین روز پس از تولد نوزاد است. یلدا جشن تولد خورشید بود و سده جشن شکوه خورشید. این دو جشن شبانه و زمستانی را می توان در طبقه بندی اساطیری جادو دانست.

نام یلدا برای امشب: قدیمی ترین کاربرد کلمه یلدا در بیت عنصری است. یلدا در واقع یک کلمه سریانی است، شاخه‌ای از زبان آرامی سامی که در شامات و بخش‌هایی از عراق پیش از اسلام رایج بوده و همچنین زبان کلیساهای شرقی غیراروپایی با شکل 기이국 (ایلدا) از ریشه یلد است. (معادل عربی (ولادا) به معنای تولد، تولد. و در کلیساهای نسطوری اساساً جشن کریسمس را 나이 국어 می نامند.

در دوره اسلامی جشن کن خور یا چله بر اساس روایات اسلامی نام یلدا به معنای ولادت حضرت عیسی (ع) را به خود اختصاص داده است و همین امر دلیل ماندگاری این جشن در فرهنگ است. از مردم فلات ایران.

به قول سیف اسفرنگی:

گفتار من از قول تو نام بلندی شد و شاید از نام مسیح یلدا نام بلندی گرفت

مناسک:

در روستای دره میان سفلی ملایر:

زنان روستا تمام لباس های کثیف و فرش و وسایل خانه خود را در آب چشمه می شویند تا برای مراسم چله یا چله زری آماده شوند. وقتی اولین ظرف یا لباس را می شویند، قصد دارند به عشق حضرت سلیمان، همه بدی ها با آب چشمه از بین برود، مانند کثیفی لباس. یک لیوان آب چشمه نیز رو به قبله روی طاقچه قرار می گیرد و به تعداد افراد خانواده شمع روشن می کنند و روی صندلی می گذارند.

فال سوسون (همدان):

وقتی غذا تمام می شود، یک تکه پارچه تازه و آب تازه می آورند. پیرزنی که شعر بلد است شعر می گوید و دختری کوچک و معصوم همان پارچه را با سوزن می دوزد. کسانی که در مجلس حاضر می شوند در دل خود نیت دارند. خواندن هر شعری که در هر محل خنجر زدن دختر کامل می شود (البته دیگران جای سوزن ها را نبینند) مخصوص شعر است و هرکس قصدی داشته باشد یکی از آنها را انتخاب می کند که مخصوص آن است. شعری است و شعر را پاسخی به نیت خود می داند.

نمونه ای از آیات خوانده شده برای فال:

سر کوچه دوستت داشتم ای گل کوتاه بودی بلندت کردم ای گل

تو ترش بودی مثلا بهت آبلیمو شکر دادم گل

من مثل مرغ سفید بودم، با بال شکسته به شاخ پسته زدم

نورگیر به من بده، پرواز کنم، در دروازه شیراز باشم

صبح زود رفتم گلها رو دیدم یه جفت بلبل روی شاخه گل دیدم

زبان زرگر را خواند و گفت: خدایا تا کی تحمل کنم؟

فال مهر (همدان):

فالگیری و تاس انداختن نیز رایج است. شخصی کوزه کوچکی به نام قزوله حمل می کند و به همه می گوید که می خواهم مهره بیندازم. هرکس هرچه دارد از قبیل دکمه، مهره، سوزن که می شناسد، داخل کوزه می گذارد، سپس در کوزه را به آرامی می بندد و رو به قبله زیر ناودان آویزان می کند. این کوزه هر روز برای یک چوپان می ایستد تا شب، که همه جمع می شوند، کوزه را حمل می کنند و به دختر خردسالی می دهند و او را عروس می کنند. یک دوویاگ که پارچه ای رنگی است بر سر او می اندازند. کوزه را در دستانش می گیرد و مهره هایی را که در کوزه است بیرون می آورد. اما این بدان معنا نیست که شعر خوانده شده است. گاهی شعری از حافظ و گاهی شعر محلی می خوانند و بعد عروس مهره را نشان می دهند. مهره مال همه بود و شعر مال او.

پیشگویی مشابهی در چشمه سیاه ماکو انجام شد.

خاشق زنی (مازندران):

زن یا دختری چتری به دوش می کشد و صورتش را با چتر می پوشاند و قاشق چوبی بزرگی با خود می برد و به در خانه مردی که دو زن دارد می رود و با قاشق در را می زند. صاحب خانه نوعی غذا در قاشق می گذارد. غذای جمع آوری شده به کسی که لکنت دارد داده می شود و اعتقاد بر این است که با این کار او را درمان می کند. مردم سارو به این رسم (لعل پله) می گویند. مشابه این آیین در بسیاری از نقاط دیگر و به ویژه در آتش بازی چهارشنبه آماده است

پرتاب شال، شال دورکی یا شال هاشو:

این سنت در بسیاری از نقاط ایران رایج است، هرچند در برخی جاها در شب نوروز و در برخی جاها در شب چله انجام می شود. به این ترتیب جوانان دستمال نسبتا بزرگی را به چهار گره می بندند و به انتهای طناب می بندند. طناب را از پنجره یا سوراخ خانه آویزان می کنند و صاحب خانه آجیل یا شیرینی را در دستمال می گذارد. گاهی اوقات یک مرد جوان می تواند برای نامزدش هدیه ای تهیه کند و از این طریق به او برساند.

بیشتر بخوانید:

یلدا، یادگاری از سنت شکر اجدادی

بهترین عصرانه با و بدون انار

آداب و رسوم شب یلدا در نیمه راه دور دنیا

شو چله یا شب یلدای کرمانشاهی با آهنگ فیلم شاهنامه خواندی

شب چله در شیراز و آیین های بلندترین شب سال

شب یلدا (چله) توسط قزوینی ها

آداب و رسوم مردم استان کردستان در شب یلدا یا در اصطلاح محلی «شه و چله»

چند غذای خاص:

قدرت خضر نبی:

در مریانج رسم است که همه ساله در روزهای پایانی پاییز پنج یا شش خانواده دور هم جمع می‌شوند و جو، گندم، کنجد، ذرت، نخود، سنجد، تخمه هندوانه، خربزه، دانه‌های گرمی را جمع می‌کنند و هر کدام را جدا می‌کنند. آنها را جداگانه در قابلمه مسی سرخ کنید و سپس همه را در کیسه ای بریزید و به آسیاب ببرید و آرد کنید. آرد را پس از الک کردن، روی میز تمیزی ریخته و در اتاقی شخصی دور سفره شمع، اسفند، گلاب، سرمه و سرمهدان، شکر و گیاه و یک نسخه از قرآن می گذارند و شب شمع ها را روشن می کنند. . هیچکس اجازه ندارد داخل اتاق برود و معتقدند حضرت خضر نبی حتما شب می آید و به این سفره نگاه می کند و برکت می دهد. روز بعد نذان حضرت خضر را بین خود تقسیم می کنند و هر کدام برای همسایگان می فرستند و آرد مبارک را با کمی شیره مخلوط می کنند و خوب هم می زنند تا سفت شود و می خورند.

تهیه غذای آیینی مشابه این با کمی تفاوت (مثلاً در انتهای تالار بزرگ) در بسیاری از روستاهای همدان و همچنین در اردبیل و ارومیه دیده می شود.

در بهار همدان؛ استفاده از محصولاتی که در اوایل پاییز فرآوری شده اند تا از فساد و دوام جلوگیری کنند. مانند شیره، سوجوکا، خیرچه ترش و هندوانه از شب چله شروع می شود.

در بسیاری از جاهای دیگر نیز چنین سنتی وجود دارد و این نشان می دهد که شب چله در بسیاری از جاها آغاز دوره ای در تقویم کشاورزی محسوب می شود.

شبگردهای لرستان، نهاوند و تویسرکان: کمی گندم در آب پنیر می ریزند که به آن گانمه شیر می گویند و بعد از یک شب با کنف و تخمه هندوانه و خربزه و تخمه کدو تفت داده و با گردو و بادام مخلوط می کنند.

اردبیل: در گذشته یکی از رایج ترین غذاها در شب یلدا ماست مخصوصاً ماست بود. مردم بر این باورند که ماست مقاومت آنها را در برابر سرمای شدید افزایش می دهد. و همچنین در این شهر در آن شب آتش افروزی مشابه شب چهارشنبه سوری رایج است.

در برخی مناطق آذربایجان؛ مخصوص شب یلد غذایی به نام هشیل تهیه می کردند. خشیل مخلوطی از آرد و شکر است که کمی نمک به آن اضافه می کنند و در آب می پزند تا مانند شیر برنج سفت شود و با ادویه و چربی حیوانی فراوان سرو می شود.

ارومیچ; حلوای گردو یا حلوای هویج را باید امشب در کنار سایر تنقلات میل کرد.

سنارد گرمسار; شام ویژه شب یلدا خروس پیلو است.

نودا رودبار الموت; شام مخصوص آن شب باید ماهی پلو باشد و بعد از شام مقداری از فلس های ماهی خورده شده را روی صندلی گذاشته و می شمارند. اگر تعداد فلس ها زوج باشد، این یک فال نیک محسوب می شود.

کردستان: چند ماه قبل از شب چله، خربزه های کوچکی که از روستای سراب قامیش (یکی از روستاهای اطراف سنندج) تهیه می شود را در سرکه می ریزند تا خربزه ترشی آن شب (کلک تورش) که یکی از اصلی ترین آنهاست. عناصر جدول . همچنین چند ماه قبل از زمستان خوشه های انگور را در سرداب یا در سایه می چینند و از سقف آویزان می کنند که به آن آنو می گویند. غذای این شب معمولاً کلم آب پز با گوشت است. غذای شب چله علاوه بر دلمه شامل رب انار و شیره انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترشی است.

خراسان رضوی و جنوبی: یکی از آداب ویژه شب چله، برگزاری مراسم کف زدن است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک که در این کشور به بیخ معروف است را در آب خیس کرده و پس از چند بار جوشاندن در ظرف سفالی بزرگی به نام تگر می ریزند. مردان و جوانان خانواده با دست هایی که از چوب های نازک انار ساخته شده اند، مایع را ساعت ها به هم می زنند تا به صورت کف سفت درآید، این کار باید در محیط سرد انجام شود تا مایع مزبور کف کند و سپس جامد شود و پس از خشک شدن. ، مثل گز اصفهان شوند. در نهایت فوم تهیه شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده مصرف است و پس از تزیین با گردو و پسته برای پذیرایی از میهمانان آورده می شود.