زمان: 12:36 بعد از ظهر
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۸/۱۳
کد خبر: 1908294
در زمان پهلوی اول و دوم با وجود محدود بودن جمعیت ایران و وابستگی زیاد به آمریکا و یا به اصطلاح حمایت آمریکا و انگلیس و ابرقدرتها، دولت ایران و حکومت شاهنشاهی نتوانستند اساسی ترین آنها را برآورده کنند. نیازهای مردم آن زمان
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش یزدرسا، سفیر وقت آمریکا در ایران در کتابی با عنوان «خاطرات سفیر آمریکا سالیوان، ماموریت در ایران» که به خاطرات وی در ایران اشاره می کند، به بیان نشانه های تفکر وابسته به پهلوی پرداخته است. عدم توجه شاه به مشکلات مردم و این مشکل را دلیل حضور کارشناسان و تکنسین های خارجی در کنار هزینه های گزاف می دانست.
این چند جمله ارائه شده توسط سالیوان نشان دهنده اوج وابستگی اول شخص رژیم پهلوی به قدرت بیگانگان و نهادینه شدن تفکر وابستگی در خود و مردم آن زمان است که به جرأت می توان گفت عامل اصلی سالها عقب ماندگی ایران و مردمش به این شکل در تاریخ پهلوی به خوبی می توان دریافت که سکان کشور در دست ابرقدرت هاست و رضاخان و محمدرضا هیچ قدرت و اختیاری بر آنها ندارند. خود و شاید همین ناتوانی و وابستگی باعث تصمیمات و برنامه های پهلوی برای آبادانی کشور شده است که علیرغم حضور ابرقدرتها این امر محقق نشد و تنها نتیجه آن عقب ماندگی در پنج حوزه حیاتی و مهم آموزش، بهداشت، صنعت، ساختمان و … بود. کشاورزی.
*حضور رایزنان فرهنگی فرانسوی در ایران به بهانه کمک به آموزش و پرورش کشور
در زمان رضاخان به تناسب پیشرفت در عرصه آموزش، فرانسوی ها نظام آموزشی جدیدی ایجاد کردند و مدارسی با نام های کاملا فرانسوی در ایران ساخته شد که چشم رایزنان فرهنگی فرانسوی را به ایران باز کرد.
سیستم آموزشی کشور در زمان رضاخان به حدی ضعیف بود که در نهایت به دلیل کمبود نیروی انسانی ماهر، مجلس مجبور به تصویب قانون استخدام مغول آلمان برای استان فارس شد.
درست است که در دوران پهلوی هیچ تحریمی وجود نداشت و حمایت غرب همواره متوجه ایران بود، اما باید توجه داشت که این حمایت در راستای پیشرفت کشور ایران و یا در راستای اهداف خود ابرقدرت ها بوده است. ؟؟!!
در حوزه آموزشی کشور نیز غربی ها از هیچ حمایتی دریغ نمی کنند، اما با بررسی وضعیت سواد و روند علمی آن زمان و آمارهای موجود می توان به این نتیجه رسید که تنها یک پنجم جمعیت ایران باسواد هستند. و درصد بی سوادی کشور طی سال 1355 در مناطق شهری است که برابر با 52.5 درصد و در مناطق روستایی 70 درصد است، با نگاهی به آمار از سال 1345 تا 1355 شاهد افزایش دوبرابری جمعیت باسواد استان هستیم. اما رشد مطلق بی سوادان سرعت بیشتری دارد و این نشان دهنده عدم تناسب رشد سالانه آموزش با رشد است.
*برابری آموزشی و برابری جنسیتی شعارهایی بود که در حد شعار بود
پهلوی همواره شعار برابری جنسیتی و تساوی حقوق زن و مرد را سر داده و حتی یک روز را در تقویم به برابری جنسیتی اختصاص داده است، اما فقدان برابری در آموزش و آمار سواد جنسیتی نشان از تبعیض جنسیتی و شکاف در سواد بین مردان و مردان دارد. زنان بسیار بالا و شدید بود.
با بررسی شرایط تحصیل در زمان پهلوی می توان به این نتیجه رسید که معیار سنجش سواد در رژیم پهلوی فقط «خواندن و نوشتن» بوده است، اما پهلوی حتی نتوانسته در این زمینه موفق باشد، به طوری که حتی نیمی از جمعیت ایران «باسواد» باشند. “.
حوزه های بهداشت و درمان، کشاورزی، صنعت و ساختمان بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت، اما این مهم تا پایان سلسله گزارش های عقب ماندگی ایران در دوران پهلوی و حمایت ابرقدرت ها از ایران نباید فراموش شود. در زمان پهلوی برای پیشرفت و حرکت ایران در راستای اهداف توسعه کشور بود یا در راستای اهداف خودشان؟
انتهای پیام/