آلودگی هوا به وقت خفگی


به گزارش خبرنگار
اجتماعی
خبرگزاری موج،


سال‌های سال است که وضعیت همین است. بازی با افکار عمومی و طول دادن موضوع شاید باران و برفی و بادی بیاید، و تازگی مدرک خواستن برای هر موضوعی حتی اگر بگویی دو، دو تا چهار تا می شود. 

رسانه نماینده افکار عمومی است ولی تا به اینجای کار نشان داده است که از نظر دولتی ها چه قبل و چه حالا و حتی بعدها، مقصر دولت قبل و قبل تر است و ما بی گناهیم و ما بهترین! 

اگر گزارش‌ شرکت کنترل کیفیت هوای تهران  « مدرک!» حساب شود، هوای پایتخت هیچ روزی از روزهای گذشته امسال قابل تنفس نبوده است. عوامل آلودگی هوای تهران متعدد هستند، عواملی که عمدتا ریشه در فعالیت‌های انسانی دارند. 

 شمار قربانیان آلودگی هوای تهران به روشنی معلوم نیست، ولی آمار سازمان بهشت زهرا (س) و گفته های برخی اوقات بدون ملاحظه بعضی مدیران میانی شهری ، نشان می دهد که کار از سلام و صلوات و حتی دعا هم گذشته است و من دعا می کنم که این بار باران نبارد تا شاید همان بشود که باید بشود ، شاید آنهایی که می مانند که شاید بیشتر مسئولین باشند! به خود بیایند و باور کنند که این زندگی ، و این سبک آن ! چیزی جز به خودکشی دستجمعی بردن مردم نیست . این  مردم شایستگی و لیاقت زندگی خوب دارند. چیزی که حتی خودشان هم فراموش کرده اند. 

 شهر به گورستانی عمومی تبدیل شده است که هر روز اعلان مردن خودمان را در آن می بینیم یک روز کرونا ، یک روز آلودگی هوا، سرطان ، سکته و… ولی هنوز باور نداریم که ” مرگ فقط برای همسایه نیست !”  

آلودگی هوا به حدی با تهران عجین شده است که گویی عضوی از آن است و بنا ندارد هرگز آنرا رها کند. اگر به آمار و ارقام نگاه کنیم در می یابیم که این دو قلوی سیامی خیلی به هم چسبیده اند آنقدر که امکان جداسازی آنها نیست ! مگر با یک عزم ملی ! بدون تعارف و بدون شعار ! 

مسئولین شهری درتازه ترین اظهار نظر خود در مورد آلودگی هوای تهران گفته اند که از ابتدای سال به جز چند روز ، تهران همه ی روزها هوایی آلوده و یا بشدت آلوده داشته است . یک آمار تازه هم می گوید که مرگ زودرس بواسطه استنشاق از همین هوا ، به سراغ همه ی تهرانی ها آمده است و دراین شهر بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان اولین و دومین عامل مرگ ومیر است. بچه های آن‌ها برای دریافت سرب و دیگر آلاینده های فوق العاده سمی مانند ‘ بنزن ‘ در معرض کُند ذهنی قرار دارند . معنا و مفهموم ساده تر این عبارت یعنی :’ پدرها ! مادرها ! اگر فردا بچه شما نمره درسی اش کم و یواش یواش ناچار شد هر مطلبی را بارها و بارها بخواند تا بفهمد ! یادتان باشد که خود ما عامل اصلی آن بودیم ! بچه ما خنک وکودن نبود ! ما خواستیم و هنر مسئولین ما بود که او این چنین شود ! مثل هنر تفکیک فرزندی که با تروریست ها همکار بوده و پدرش شعار مرگ و اعدام سریع دیگران را می دهد. 

فراوانی آلاینده ها در هوای تهران امروز نه فقط یک مساله زیست محیطی که به دلایلی چند یک تهدید جدی از منظر امنیت ملی است و نگاه به موضوع از همین منظر بود که کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی را وداشت تا مساله را در سال ١٣٨٧ در دستور کار خود قرارداده و آنرا به عنوان یک تهدید امنیتی جدی مورد بررسی قرار دهد که البته بعد رها و موضوع از بیخ و بن فراموش شد.  

مساله آلودگی روز افزون هوای تهران و کلان شهرها و پیامدهای منفی آن امری است که سال‌هاست درباره آن گفته می شود و می نویسند .

نخستین زنگ خطر جدی درباره آلودگی هوای تهران در سال ١٣٧۴  به صدا

درآمد. در آن هنگام نزدیک به یکصد نفر از کارشناسان و مدرسان حوزه های مرتبط با محیط زیست، جغرافیا و شهرسازی در پی نشستی در سالن اجتماعات پارک شهر متنی موسوم به بیانیه “هوای تهران ٧۴” را منتشر کردند که در آن برای نخستین بار از آلودگی هوای تهران به عنوان یک ” بحران ملی” که راه مقابله با آن “عزم ملی” است، نام برده شد.

این بیانیه عمدتا بر آثار بهداشتی و بیماری زای آلودگی هوا تاکید داشت و نویسندگان آن کوشیدند بر این نکته پا بفشارند که یکی از عوامل عمده همه گیری نگران کننده بیماری هایی همچون افسردگی، اضطراب و انواع ناراحتی های تنفسی در تهران، آلودگی هوا بوده و این پدیده را می بایست از جمله عوامل قابل توجه مرگ و میر در تهران به شمار آورد.

البته، این بیانیه آنقدر بازتاب نیافت که بتوان تصور کرد همچون مانیفستی برای همه ی فعالیت های بعدی مقابله با آلودگی هوا در تهران مورد توجه بود، اما واقعیت این است که در همه ی سالهای بعد از انتشار این بیانیه ، همچنان اثر بهداشتی آلودگی هوا بود که مورد توجه قرار می گرفت و آثار زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (از جهت تاثیری که بر تخریب و رنگ باختگی آثار تاریخی، معماری و فرهنگی دارد) این پدیده فراموش شده است. دلیل این امر شاید این باشد ، آماری که سه سال بعد از بیانیه “هوای تهران ٧۴” توسط جایکا (کنسرسیومی از مشاوران بین المللی که با محوریت کارشناسان ژاپنی طرح جامع برای کاهش آلودگی هوای تهران را تدوین کردند) منتشر شده بود، بسیار هول انگیز بود: آلودگی هوا سالانه بین هفت  تا ۹ هزار نفر را در تهران می کشد! یعنی به طور متوسط سالانه هشت هزار نفر و تقریبا هر ساعت یک نفر.

آلوده سازی هوای تهران چند متهم اصلی دارد که اولین آنها خودروهای بسیاری هستند که هر روز هم بر تعداد آنها در این شهر افزوده می شود و شهر به پارکینگی بزرگ مبدل شده است . دراین پارکینگ مدعیان ! پلاک خودروهای خود را در مقابل دوربین های کنترل ترافیک می پوشانند و یا به هزار حیله دیگر متوسل می شوند تا وارد مناطق ممنوعه شوند . پلیس امکانات نرم افزاری و سخت افزاری کافی برای برخورد با آنها را ندارد  و کسی، مسئول و غیر مسئول باور نمی کند که : این هوا دیگر نه برای من و نه برای شما ! برای هیچ یک از ما قابل تنفس نیست !

مدیر طرح جامع کاهش آلودگی تهران گفته است که عامل ٨٩ درصد آلودگی هوای تهران منابع متحرک ( خودروها و موتورسیکلت ها ) هستند.  خودروهایی که فاقد استاندارد زیست محیطی هستند، ٣٠ تا ۴٠ برابر بیشتر از سایر خودروهای استاندارد آلایندگی دارند و هر روز باز هم تولید و راهی شهرهای ما می شود.

در پرونده ای که سال ١٣٨٧ از منظر تهدیدی برای امنیت ملی از وضعیت هوای تهران تهیه و به مجلس شورای اسلامی ارایه شد، مجموع خسارت‌های مالی ناشی از آلودگی هوا در آن سال به هشت  هزار میلیارد تومان ! ( که الان بسیار بیشتر از آن موقع شده ) برآورد شده بود که میلیاردها تومان زیان ناشی از هزینه های اجتماعی – هزینه هایی که همه ی افراد بدون توجه به نقش آنها در بوجود آمدن آن هزینه ها  پرداخت می کنند، ولی درمحاسبات نمی آید را هزینه اجتماعی می گویند – مانند پیامدهای زیست محیطی و بهداشتی و سلامت عمومی ناشی از آلودگی هوا و… باید به آن افزود.

بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی که “ایسنا ” از آن خبر داده بود تا سال ٢٠١٢ در ایران ١٠ هزار و ۶٠٠ نفر براثر آلودگی هوا دچار مرگ زودرس شدند  که یک سوم این تعداد مربوط به شهر تهران و یک سوم دیگر مربوط به استان‌های درگیر گرد و غبار است. 

آنچه سبب وضعیت موجود شده ، قانون گریزی نهادهای مسئول و بی اعتنایی به مصوبات قانونی و توصیه های کارشناسی بوده است که البته باید به آن مسائل فرهنگی و اجتماعی و رفتاری شهروندان را نیز افزود.  

همانطور که گفتم؛ نخستین زنگ خطر جدی درباره آلودگی هوای تهران در سال 1374 به صدا درآمد که به بیانیه “هوای تهران ٧۴ ” منتهی شد که در آن برای نخستین بار از آلودگی هوای تهران به عنوان یک ” بحران ملی” که راه مقابله با آن “عزم ملی” است، نام برده شد.

در آن بیانیه تاکید شده بود :

– نگاه ملی به موضوع آلودگی هوای تهران به عنوان یک بحران فراشهری

– تسریع در بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوا در یک افق ۵ ساله جدید و با شاخص‌های عملکردی قابل اندازه‌گیری و متولی نظارت مشخص به عنوان یک سند فرادستی و لازم الاجرا

– محول شدن نظارت بر رعایت استانداردهای محیط زیستی در زمینه خودرو و سوخت به سازمان مستقل از ارگان تولید کننده

– تشکیل مرجع قانونی مشخص جهت رسیدگی به تخلفات صورت گرفته در طول این مدت و پیگیری قضایی گزارش سازمان بازرسی کل کشور( این سازمان  سال ١٣٧١ در گزارشی نسبت به  روند رو به افزایش آلاینده ها در هوای تهران هشدار داده بود.)

– توسعه حمل و نقل عمومی به ویژه شبکه مترو و گسترش خدمات شهر الکترونیک با هدف مدیریت تقاضای سفر

– بازنگری نحوه اطلاع رسانی به شهروندان و شفاف و دقیق شدن این مهم به عنوان حق شهروندی ایشان

– استفاده از نظرات نخبگان و متخصصان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری

–  نظارت بر سوخت مصرفی در منابع ثابت به ویژه صنایع و نیروگاه‌های تهران بر اساس استانداردهای موجود

– جلوگیری از اجرای اقدامات مقطعی و فاقد عقبه کارشناسی در حوزه مدیریت آلودگی هوا

* در بیانیه همان زمان گفته شده بود : پیامدهای آلودگی هوای تهران در حد یک «فاجعه ‌ملی» می‌باشد که ابعاد آن در سالیان آتی مشخص‌تر دامنگیر جامعه ما خواهد شد.

اکنون بعد از گذشت بیش از ربع قرن میزان دستیابی به اهداف و موفقیت طرح مذکور برای متخصصین و فعالان محیط زیست در هاله‌ای از ابهام است.

کم توجهی به برگزاری مداوم و مستمر کمیته اجرایی کاهش آلودگی هوا با حضور تمامی اعضای موثر این کمیته در سنوات گذشته ، عدم نظارت برمیزان پیشرفت محورهای برنامه، پاسخگو نبودن سازمان‌های متولی و نقض مصوبه ممنوعیت استقرار صنایع جدید در شعاع ١٢٠ کیلومتری تهران، تولید همچنان خودروهای غیر استاندارد و بی اعتنایی به توپوگرافی تهران در توسعه شهر بخصوص در غرب شهر جملگی نشان می‌دهد که هنوز هم عزم جدی برای کاهش آلودگی هوای تهران وجود ندارد، تا جایی که حتی تحقق برخی از  محور های اصلی طرح جامع کاهش آلودگی هوا کاملاً به حالت تعلیق درآمده است.

هشدار بانک جهانی درباره تشدید آلودگی هوا در ایران نیز شاهدی دیگر است. خسارت آلودگی هوا در ایران از ۷.۱ میلیارد دلار در سال ٢٠٠١ به هشت میلیارد دلار در سال ٢٠٠۶ رسیده که ۱.۸ میلیارد دلار آن مربوط به خسارات ناشی از آلودگی هوا در پایتخت بوده و از همه مهم‌تر اینکه بانک جهانی خاطرنشان کرده این رقم تا ١٠ سال آینده به ١۶ میلیارد دلار خسارت برای کل کشور افزایش خواهد یافت.(همشهری آنلاین)

همانطور که اشاره رفت ؛  آنچه که هوای کلان‌شهرهای ایران و از جمله تهران را غیر قابل تنفس کرده ، مجموعه ای از عواملی است که دهه هاست شناخته شده و حتی برای آنها راه چاره های علمی و کارشناسی ارایه گردیده  است ، اما در کمال بی توجهی مدیریتی اجرای آنها هر سال به سال دیگر موکول شده است. 

مباحثی مانند ممنوعیت استقرار و توسعه واحدهای صنعتی در شعاع ١٢٠ کیلومتری تهران با بی اعتنایی به آن عملا نادیده گرفته شده ، خودروها و موتورسیکلت هایی که سال‌هاست گفته می شود نباید تولید شود، همچنان پلاک می شود. 

به طور کلی، منابع آلودگی هوا در دو دسته منابع آلاینده متحرک و ثابت دسته‌بندی می‌شوند. منابع آلاینده متحرک، شامل خودروهای شخصی، کامیون‌ها و موتورسیکلت ها هستند که هر کدام، سهمی در آلودگی دارند.

خانم” صدراعظم نوری” عضو سابق شورای شهر تهران به ” امتداد” گفته است: بالغ بر ۶٠  درصد از آلودگی به این منابع مربوط بوده که سهم هریک از آن‌ها متفاوت است. مثلا خودروهای سواری ١۴ درصد، موتورسیکلت‌ها ١٠ درصد ، کامیون‌‌ها ١۵/٧درصد، اتوبوس حدود ۶ درصد، مینی‌بوس‌های دیزلی ۴ درصد و سایر عوامل نیز به ترتیب، سهمی از این حدود ۶٠ درصد را به خود اختصاص داده‌اند. از طرفی، منابع ثابت هم که حدود ۴٠ درصد آلودگی هوا را به خود اختصاص داده‌اند، شامل نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها، کارخانجات، سوخت‌های خانگی و ادارات و واحدهای تجاری می‌شوند.

گردش هوا در تهران از جنوب غرب به سمت شمال شرق است و همین امر سبب می شود تا آلاینده های این نیروگاه‌ها راهی آسمان تهران شود که محصور در کوه‌ها و ساختمان‌های بلند مرتبه در منطقه ٢٢ شهرداری تهران یعنی مسیر اصلی وزش باد است. این آلاینده‌های مازوتی میزان بالایی گوگرد و ذرات کمتر از ٢ و نیم میکرون دارد که برای سلامت انسان فوق العاده خطرناک است. 

درباره خطر بر هم خوردن توپوگرافی تهران با احداث ساختمان‌های بلند مرتبه در غرب شهر بارها نهادهای ذیربط به شهرداری تذکر دادند که اعتنایی به آن نشد و سرانجام این شد که می بینیم : تهران هوایی برای تنفس ندارد.

در شبکه های اجتماعی در کنایه به بی توجهی دولت مردان به مساله جدی آلودگی هوا در ایران، و گذاشتن بار تقصیر همه ی آن به روی دوش مردم، این کلیپ زیاد به خصوص با داغ شدن دوباره موضوع آلودگی هوا، دست به دست می شود  :

آقای مجری: چه کمکی به کاهش آلودگی هوا کردی؟

فامیل دور: ما نه کارخونه داریم، نه تولیدی، نه ماشین، همین که بدبختیم خودش بیشترین کمکه!

دیدگاهتان را بنویسید