آمریکا دیگر نمی تواند به ایده آل خود برای ایران برسد

آمریکا دیگر نمی تواند به ایده آل خود برای ایران برسد

روز جدید : پیشرفت سریع ایران در زمینه هسته ای فرصت کمی برای آمریکا باقی گذاشته است. بدون توافق، برنامه هسته ای تهران اساساً نامحدود خواهد بود: این برنامه فقط ترس از حمله نظامی احتمالی علیه ایران را به ساخت بمب اتمی محدود می کند.

گزینه های بایدن برای ایران آمریکا شانس خوبی برای دستیابی به توافق با ایران ندارد. او همچنین مشاور وزارت انرژی آمریکا و مشاور ارنست مونیز وزیر انرژی دولت اوباما بود. او برنده جایزه انجمن فیزیک آمریکا (جوزف ای. برتون) به دلیل “مشارکت برجسته در حمایت از توسعه سیاست های کاهش خطر سرقت سلاح ها و مواد هسته ای” شد. وی بیش از 25 کتاب در زمینه فناوری هسته ای منتشر کرده است.

ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت سلاح هسته ای نزدیک شده است. پس از خروج ایالات متحده از برجام بر اساس فرمان ترامپ در سال 2018، ایران غنی سازی اورانیوم را در سطوح بالاتری نسبت به قبل آغاز کرده است. رهبران ایران و ایالات متحده می گویند که می خواهند به توافق 2015 بازگردند، اما دو طرف از آن دور هستند که حرکت هسته ای یا لغو تحریم ها باید در اولویت باشد.

سانتریفیوژهای ایرانی هر روز به چرخش خود ادامه می دهند تا زمانی که مذاکرات شکست بخورد. حقیقت دشوار در مورد ایالات متحده این است که واشنگتن فرصت کمی برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران دارد. بایدن ممکن است بدون اجازه دادن به ایران برای ادامه ساخت بمب اتمی در زمانی که تحت تحریم است، موافق باقی بماند.

علاوه بر این، همانطور که بایدن پیشنهاد کرد، دو طرف می‌توانند به شورای امنیت سازمان ملل برگردند و سپس تلاش کنند ایران را متقاعد کنند که توافقی قوی‌تر و طولانی‌مدت را بپذیرد. حمله نظامی به زیرساخت های هسته ای ایران گزینه دیگری است که احتمالاً پیشرفت تهران در ساخت سلاح های هسته ای را برای چندین سال کند می کند، اما مطمئناً واکنش ایران را برانگیخته و حرکت ایران به سمت سلاح های هسته ای را تسریع خواهد کرد.

در بین این گزینه ها بازگشت به برجام در سال 2015 بدترین گزینه است. این گزینه امیدها را برای امکان مذاکره بیشتر با ایران در مورد برنامه موشکی و فعالیت های منطقه ای این کشور افزایش می دهد. این گزینه خطرات بسیار کمتری نسبت به تلاش برای دفع برنامه هسته ای ایران با حمله نظامی دارد. اما واقعیت این است که دستاوردهای ایران در علم هسته‌ای برگشت ناپذیر است. این امر باعث می شود تهران در طول زمان رضایت خود را برای تقویت توافق نامه دشوارتر کند.

امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب هسته ای نزدیک شده است. آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) که در نوامبر 2021 منتشر شد، نشان می‌دهد که ایران از محدودیت‌های توافقنامه سال 2015 بسیار فراتر رفته است. ترکیب ذخایر اورانیوم غنی‌شده و سانتریفیوژهای پیشرفته به ایران اجازه می‌دهد تا مواد لازم برای اولین بمب خود را تولید کند. در ماه آینده، دوره ای که با افزایش ذخایر 60 درصدی اورانیوم تهران به کاهش ادامه خواهد داد.

در چند ماه آینده پس از انفجار، ایران ممکن است مواد کافی برای بمب دوم و سپس برای بمب های سوم و چهارم داشته باشد. در عین حال، ایران نظارت اضافی توافق شده در قرارداد 2015 را لغو کرده است.

بازگشت به توافق 2015 می تواند برخی از پیشرفت های هسته ای ایران، از جمله موضوع ذخایر اضافی اورانیوم غنی شده و بهره برداری از سانتریفیوژهای مدرن را کاهش دهد. با این حال نمی توان دانش به دست آمده از ایران را رد کرد. ایران در حال کسب تجربه بیشتر و بیشتر در زمینه ساخت سانتریفیوژها، مدیریت اورانیوم بسیار غنی شده و ناامید کردن بازرسان بین المللی بدون برانگیختن واکنش جدی است.

پیشرفت سریع ایران در زمینه هسته ای فرصت کمی برای آمریکا باقی گذاشته است. بدون توافق، برنامه هسته ای تهران اساساً نامحدود خواهد بود: این برنامه فقط ترس از حمله نظامی احتمالی علیه ایران را به ساخت بمب اتمی محدود می کند.

معاهده منع گسترش تسلیحات (NPT) که ایران یکی از طرفین آن است، همچنان تهران را از تولید سلاح های هسته ای منع می کند، اما این معاهده تولید یا ذخیره سازی مواد هسته ای را که می تواند برای ساخت سلاح استفاده شود، تا زمانی که کمتر از سطح بین المللی باشد ممنوع می کند. بازرسی منع نمی کند. در نتیجه، ایران ممکن است تصمیم بگیرد که ذخایر اورانیوم غنی شده خود را تا 60 درصد افزایش دهد تا در صورت غنی سازی بیشتر، غنی سازی کافی برای چندین بمب هسته ای داشته باشد.

ایران احتمالاً به آزمایش و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه خواهد داد، بنابراین اگر تصمیم بگیرد گام نهایی را به سمت سلاح های هسته ای بردارد، آماده حرکت سریع و احتمالاً به یک مکان مخفی خواهد بود. تنها ابزار واقعی آمریکا برای محدود کردن ایران در این زمینه خرابکاری و تحریم است. تحریم‌ها می‌تواند حمایت مالی ایران از گروه‌های مسلح در خاورمیانه را محدود کند، اما رنج قابل توجهی را برای مردم ایران به همراه خواهد داشت.

خرابکاری ممکن است پیشرفت برنامه هسته ای ایران را کند کند، اما موقتی خواهد بود. هیچ یک از این گزینه ها تاکنون مانع پیشرفت چشمگیر ایران در ساخت بمب نشده است. چنین اقداماتی خطرات خاص خود را دارد و به طور بالقوه احساس تهدید را در ایران افزایش می دهد و محبوبیت جناحی را در ایران افزایش می دهد که از ساخت بمب اتمی حمایت می کند. این وضعیت باعث تشدید جنگ سایه سطح پایین بین ایران، آمریکا، اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس می شود.

اگر آمریکا موفق به احیای توافقنامه 2015 شود، تهدید هسته ای ایران را کاهش می دهد، اما نه به اندازه توافق اولیه. بیش از شش سال از خرید تحت این قرارداد می گذرد. حتی اگر ایران سانتریفیوژهای اضافی خود را خنثی کند و ذخایر اضافی اورانیوم غنی شده خود را کنار بگذارد، در صورتی که تصمیم به نقض مفاد توافق داشته باشد، می‌تواند همان سانتریفیوژها را در مکان‌های شناخته شده یا مخفی در مدت نسبتاً کوتاهی دوباره راه‌اندازی کند.

ایران همچنین می‌تواند سانتریفیوژهای بیشتری بسازد و ظرفیت غنی‌سازی خود را بسیار سریع‌تر از قبل از خروج ایالات متحده از توافق در سال 2015 گسترش دهد. یکی از ابهامات کلیدی این است که ایران با چه سرعتی می‌تواند تعداد بیشتری از این سانتریفیوژهای پیشرفته را بسازد و نصب کند.

برخی از کارشناسان پیشنهاد کرده اند که ما به یک رویکرد کمتر برای کمتر رضایت دهیم. به عنوان مثال، مجبور کردن ایران به کنار گذاشتن 60 درصد ذخایر اورانیوم غنی شده خود، توقف ذخیره سازی بیشتر اورانیوم غنی شده و توقف نصب سانتریفیوژهای جدید در ازای لغو برخی تحریم ها. چنین ترتیباتی ممکن است زمان زیادی را برای صحبت کردن ببرد، اما به هیچ وجه راه حلی بلندمدت نیست.

برخی دیگر از دولت خواستند احیای توافق 2015 را کنار بگذارد و در عوض تحریم‌های سخت‌تری را برای متقاعد کردن ایران به سازش اعمال کند و شرایطی را ایجاد کند که در آن تهران محدودیت‌های اساسی‌تری را نسبت به توافق 2015 بپذیرد. کمپین فشار حداکثری ترامپ در آشفتگی است. او نشان داده است که دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم چنین تحریم‌ها و فشارهایی منجر به پیشرفت برای ایران خواهد شد.

در تهران، خروج ترامپ از توافق هسته ای، موضع کسانی را که استدلال می کردند واشنگتن هرگز شریک قابل اعتمادی نخواهد بود، تقویت کرده است. آنها اکنون این مجموعه اهرم های قدرت را دارند. علاوه بر این، آخرین بودجه پیشنهادی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، بر این اساس است که اقتصاد ایران در سال آینده حتی بدون توافق هسته ای رشد 8 درصدی خواهد داشت و این نشان می دهد که نیاز چندانی به سازش احساس نمی کند.

از لحاظ تاریخی، ایران به تلاش‌های غرب برای ایجاد اهرم با جستجوی اهرم متقابل پاسخ داده است. این رویکرد را می‌توان در مورد اینکه چرا ایران سانتریفیوژهای زیادی مستقر کرده، اورانیوم غنی‌شده را ذخیره کرده و از گروه‌های جنگی در خاورمیانه حمایت کرده است، مشاهده می‌شود.

راه محتمل‌تر برای دستیابی به توافق طولانی‌تر و قوی‌تر این است که ابتدا به توافق اولیه بازگردید و سپس در مذاکرات بعدی سعی کنید آن را گسترش دهید و تقویت کنید. این گزینه ارزش امتحان را دارد، اما از آنجایی که بازگشت به توافق 2015 خواستار لغو بسیاری از تحریم های تهران است، اهرم واشنگتن برای دستیابی به شرایط بهتر در آینده کاهش خواهد یافت.

آخرین گزینه حمله نظامی است که می تواند به طور موقت بسیاری از زیرساخت های هسته ای ایران را غیرفعال کند. اگرچه ایران می‌تواند از تأسیسات غنی‌سازی سوخت فردو در اعماق دریا برای تولید مواد مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی استفاده کند، اما برخی از انواع بمب‌های سنگ‌شکن می‌توانند به کارخانه آسیب رسانده و احتمالاً تونل‌های داخل سایت را تخریب کنند.

با این حال، سایر تاسیسات هسته ای در کنار پدافند هوایی گسترده ایران باید نابود شوند که چنین حمله ای را به یک عملیات هوایی بزرگ و پیچیده تبدیل می کند.

ارتش ایالات متحده قادر به چنین حمله ای است و اسرائیل توانایی خود را برای انجام این کار بهبود بخشیده است (اگرچه اسرائیل محدودیت های بیشتری در قابلیت هایی مانند بارگیری دوربرد و سنگرها دارد).

با این حال، پس از چنین حمله‌ای به ایران، تهران ممکن است عملیات هسته‌ای خود را در مکان‌های مخفی از سر گرفته باشد و ممکن است تصمیم بگیرد بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) را اخراج کند و قبل از حمله مجدد، آن را بازگرداند. تجربه استفاده از سلاح های هسته ای به عبارت دیگر، چنین حمله ای می تواند به جای کاهش شانس دستیابی ایران به بمب اتمی، شانس دستیابی ایران به سلاح هسته ای را در درازمدت افزایش دهد.

تخمین‌ها از مدت زمانی که یک حمله نظامی می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را به تعویق بیاندازد، از دو تا پنج سال متغیر است، که کمتر از آن چیزی است که یک توافق پس از مذاکره می‌تواند فراهم کند. نیروهای نیابتی تحت فرماندهی ایران تقریباً مطمئناً اقدامات عرضی انجام خواهند داد.

آنها طیف وسیعی از قابلیت‌ها را دارند، از موشک‌های دوربرد که می‌تواند به اسرائیل برسد (حدود 100000 تا حزب‌الله) تا پهپادهای بسیار دقیق که حملات هشداردهنده‌ای را به تاسیسات نفتی عربستان انجام می‌دهند. واقعیت این است که حملات نظامی علیه کشورهای خارجی که برای دفاع از خود انجام نمی شود، قانوناً توسط قوانین بین المللی ممنوع است. بنابراین به طور کلی کودتای نظامی خطرناک ترین گزینه است.

به طور خلاصه، توسعه برنامه هسته ای ایران انتخاب بدی را به آمریکا داده است. بازگرداندن قرارداد 2015 به اندازه توافق اولیه زمان بر یا ایمن نیست، اما بهترین انتخاب در میان بسیاری از گزینه های بد است. در نهایت، ایران توانایی فنی برای تولید سلاح های هسته ای را دارد. هدف واشنگتن باید متقاعد کردن رهبران ایران باشد که به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت نکنند.

بنابراین، دولت بایدن این حق را دارد که تلاش کند راهی برای پایبندی به توافق اولیه بیابد و سپس به توافق طولانی‌تر و قوی‌تری برسد. با این حال، با توجه به اینکه اصولگرایان در قدرت در ایران کاملاً به وعده های آمریکا بدبین هستند، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها بتوانند در سال 2015 به شورای امنیت سازمان ملل متحد بازگردند. کاهش می یابد.

علاوه بر این، محدود کردن خطرات برنامه هسته‌ای ایران پس از غروب برجام، یا محدود کردن برنامه موشکی مترقی ایران و یا معطوف کردن حمایت آن به گروه‌های مسلح در خاورمیانه آسان نخواهد بود. در نهایت آنچه مورد نیاز است، رابطه ای متفاوت از رابطه کنونی ایران و همسایگانش در خاورمیانه و غرب است. بازگشت به توافق هسته ای گامی طولانی و دشوار در این مسیر خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید