آیا اصلاح طلبان معتدل هستند؟ | روز جدید

آیا اصلاح طلبان معتدل هستند؟  |  روز جدید

روز جدید : فضل الله یاری – جناح چپ جمهوری اسلامی که روزگاری در زمان حیات رهبر انقلاب قدرت زیادی در کشور داشت، تقریباً یک دهه پس از رحلت ایشان از مناصب اصلی قدرت فاصله داشت، اما با پیروزی ناگهانی سید محمد خاتمی در خرداد 1355. این جناح با نام جدید والبته دهنکانی وارد کارزار شد. اصلاح طلب

این جناح به دلیل اقبال مردم به خاتمی و (دقیقاً دوری مردم از جناح راست) جایگاه ویژه ای پیدا کرد. به گونه ای که برخی افراد و تشکل های راست گرا نیز پذیرفته شدند. حزب کارگزاران و رهبر معنوی آن هاشمی رفسنجانی از جمله جریاناتی بودند که در 25 سال گذشته از جناح راست جدا شدند و به اصلاح طلبان پیوستند.

این فراکسیون که البته در انتخابات ریاست جمهوری هفتم و هشتم و مجلس ششم پیروز شد، اگرچه با مخالفت برخی نهادهای قدرتمند در ساختار نظام روبه‌رو شد و عملاً طرف این پیروزی‌های پیاپی نبود، از این لحظه از نظر، آنها همچنین بسیاری از حامیان خود را از دست دادند.

اما روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و تشکیل دولت اصولگرا به مدت هشت سال، سه مجلس دیگر را از دسترس آنها دور کرد. در حالی که پس از دوقطبی شدن شدید جامعه پس از انتخابات ریاست جمهوری 88، افکار عمومی دوباره به سمت آنها معطوف شد. از این منظر، اشاره رهبر این جریان، سید محمد خاتمی، با واژه «تکرار» می تواند هم در انتخاب شورای اسلامی و هم در شورای عالی خبرگان رهبری مؤثر باشد و در تلفیق این دو مؤثر باشد. . همین موضوع نشان از قدرت این جناح در انتخاب حسن روحانی در دو انتخابات ریاست جمهوری داشت.

حمایت مردم از این جناح اگرچه شدیدترین انتقادات را در بر داشت، اما مردمی که هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد را درک کردند، اختلافات خود را کنار گذاشتند و به صحنه آمدند تا دولت روحانی و مجلس امید بخشی از کارهای پنهان خود را انجام دهند. اما تلاش مجلس امید و دولت اجازه ادامه این رابطه را نداد. بنابراین بدنه اصلاح طلب تمام انتقادات سرکوب شده خود را رها کرد. او به نوعی حاضر به مقابله با حمایت های نیمه جان و متزلزل سران پراکنده اصلاح طلب از عبدالناصر همتی نشد و تمام انتقادات خود را در قالب نادیده گرفتن نامزدی که سعی داشت رنگ اصلاح طلبی به خود بگیرد نشان داد.

از آن تاریخ تا به امروز، بخش مهمی از انتقادات بدنه اصلاح طلبان بیش از آنکه متوجه نظام یا جناح اصولگرا باشد، متوجه سران اصلاح طلب و حتی چهره های مطرحی چون سید مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی بوده است.

این نهاد سردرگم معتقد است که بیشتر دلایل وضعیت کنونی کشور انفعال رهبران اصلاحات در چند دهه گذشته است. این دسته از مردم می بینند که هر وقت نیاز به حضورشان احساس می شود می آیند اما سران این جناح به ویژه آنهایی که به اعتبار رای خود به پاستور و بهارستان رسیده اند، هیچ قدمی بر اساس خواسته خود بر نمی دارند. .

در اغتشاشات اخیر اگرچه بر سر برخی از سیاست های نظام اختلاف نظر وجود دارد، اما سران اصلاحات نیز از این موضوع بی نصیب نمانده اند و از این منظر، اگر از چیزی به نام «رهبری اصلاحات» صحبت کنیم، به نظر پیاده نظام ندارد. یا بدنی پشت آن فراگی که در اعتراضات سال های 96 و 98 و در قالب بخشی از شعار «اصلاح طلب، اصولگرا…» عملکرد خوبی داشت.

سران این جناح در وضعیت عجیبی گیر کرده اند. در حالی که مردم نشان داده اند همراه با برخی از نهادهای نظام اصولگرا آنها را عامل وضعیت کنونی می دانند، اما هسته اصلی نظام نیز نشان داده که این روزها به آنها ایمان و اعتماد ندارند. میزان آرامش ناآرامی . هر چند که البته این بخش از نظام نشان داده که اعتقادی به استفاده از قدرت نرم ندارد.

نهایت استفاده اصلاح طلبان از این بخش از نظام، دعوت چهره هایی از این جناح (مثل غلامحسین کرباسچی) به مناظره های شب های اول پس از اعتراضات بود که البته ادامه آن را بیهوده می دانستند و در ابتدا آنها را بیهوده می دانستند. ترجیح داد از همان چهره های اصولگرا استفاده کند و بی فایده تلقی شد، بنابراین بازی مناظره لغو شد.

اکنون که دو گروه در دو طرف صف می‌کشند. دسته اول معترضین که شاید شجره نامه آنها به شعارهای اصلاح طلبان نزدیکتر باشد و دسته دوم مدافعان نظام که همیشه در گروه های جبهه اصولگرایان سازماندهی شده اند. این در حالی است که گرچه گروه دوم در برخی محافل منتقد جبهه اصولگرایان هستند، اما شکی نیست که همچنان همدلی های تشکیلاتی در میان این ارگان و چهره ها و تشکل های اصولگرا وجود دارد. اما این وضعیت در جناح اصلاح طلب و بخش اصلی که در هر انتخاباتی «لایه خاکستری» نامیده می شد و معمولاً ضامن پیروزی یکی از احزاب در تاریخ بود تقریباً از بین رفت و معمولاً در دوره های انتخاباتی به اصلاح طلبان لطف می کردند. در چند دهه گذشته و کم کم بخشی از بدنه این جناح به حساب می آمدند…

اگرچه از دو جناح اعلام برائت می کنند، اما تقصیرشان متوجه اصلاح طلبان است و احساس می کنند که اصلاح طلبان در طول سه دهه گذشته مطالبات خود را به نفع نظام سیاسی کانالیزه و محدود کرده اند و اجازه نداده اند مطالبات خود را فریاد بزنند و مطالبات خود را پیگیری کنند. مطالبات از این منظر لبه مخالفت آنها بر اصلاح طلبان تندتر است. اگرچه اصولگرایان نمی توانند هیچ یک از این مطالبات را مطرح کنند، اما در چنین مواردی معمولاً اصلاح طلبان از سوی اصولگرایان در جایگاه ویژه ای قرار می گیرند. اصولگرایان ابتدا همه معترضان را معاند خطاب می کنند و سپس از اصلاح طلبان می خواهند که مواضع خود را برای آنها اعلام کنند. آنچه در سال 88 تحت عنوان «تبرئه فتنه گران» از آنها می خواستند. همان طور که دیروز حسین مظفر از آنها خواست این نماینده مجلس تشخیص که اتفاقاً از همکاران کابینه دوم سیدمحمد خاتمی بود، جزو اصلاح طلبان بود. وی خطاب به آنان گفت: بدانند که سکوت در این شرایط نوعی همکاری با «قیام کنندگان» است. آبروی خواص به برکت انقلاب و اسلام و شهداست و باید در این مواقع حساس به میدان بیایند. آنها از معترضان حمایت نمی کنند. اتفاقی که سرانجام دیروز برخی از احزاب عضو این جبهه را به ارسال نامه ای به رئیس جمهور – که امیدی به پاسخ مثبت آن ندارند – در حالی که نامه دو هفته پیش رئیس جمهور به وزارت کشور را یادآوری کردند. این بار از وی بی پاسخ ماند و درخواست کردند: هماهنگی لازم برای برگزاری این تجمع در زمان و مکان مناسب انجام شود. سوالی که البته معترضان را قانع نمی کند زیرا به گفته این افراد جبهه اصلاح طلبان در سمت راست تاریخ قرار ندارد. در این میان اصولگرایان نیز همین اتهام را به آنها وارد می کنند. وقتی هر دو طرف این بحث نسبت به خود چنین نظری دارند، این سوال پیش می آید که آیا اصلاح طلبان «معتدل» هستند؟ اصطلاحی که این روزها برای کسانی که می خواهند هر دو طرف ماجرا را راضی کنند استفاده می شود.

دیدگاهتان را بنویسید