آیت الله ایازی: برخی از روحانیون تور ارشاد را قبول ندارند و می گویند این راهی برای دینداری جامعه نیست/ مبنای اصلی هر حرکت انتقادی خود مردم هستند.

آیت الله ایازی: برخی از روحانیون تور ارشاد را قبول ندارند و می گویند این راهی برای دینداری جامعه نیست/ مبنای اصلی هر حرکت انتقادی خود مردم هستند.

روز جدید آیت الله سید محمدعلی ایازی، استاد حوزه علمیه قم و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: برخی از کارهایی که به نام دین انجام می شود از دیدگاه برخی اندیشمندان و پژوهشگران دینی قابل قبول نیست. . اما از سوی دیگر، نوعی واقع‌گرایی در این جنبش وجود خواهد داشت و من فکر می‌کنم خواه ناخواه، دولت متوجه خواهد شد که اگر بخواهد جلوی خشونت را بگیرد، باید نقش میانجی را بشناسد.

استاد حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه متأسفانه در ایران حزب قوی و مؤثر نداریم و همواره با احزاب امنیتی برخورد کرده ایم، گفت: اگر دولت باشد. می‌خواهد تنش‌ها را کاهش دهد، باید به دانشگاهیان و حوزویان فرصت داده شود تا نقدهای خود را داشته باشند تا بتوانند واسطه‌های خوبی برای معترضان و خیابان‌ها باشند.

مشروح گفتگوی خبرنگار جماران با آیت الله سید محمدعلی ایازی را در ادامه می خوانید:

نقش نخبگان در بیان منطقی مطالبات مردم و خطرات خلاء وجود آنها چیست؟

هر جنبش اجتماعی-انتقادی حتما باید اتاق فکر و تیمی برای اجرای آن داشته باشد. وقتی ساختمانی ساخته می شود، اگر نقشه نداشته باشد، نه سازنده و نه کارگر نمی توانند کار را به درستی انجام دهند. بخش فکری و فرهنگی جامعه همواره نقشی را بر عهده دارد که گاه به عنوان رهبر و متفکر می تواند از آسیب و زخم یک حرکت انتقادی جلوگیری کند.

اگر شعارهایی که داده می‌شود بی‌معنی باشد یا شعارهایی که اولویت‌بندی نشده باشد یا جامعه را به مقوله‌ها و لایه‌های تضاد و اختلاف تبدیل کند، این حرکت انتقادی نمی‌تواند دوام بیاورد و اصلاح شود. پس فرهیختگان ما می توانند دو نقش داشته باشند، یکی این که به نوع مطالبات و مطالبات شکل علمی و منطقی بدهند و دوم اینکه اگر برخی جریانات شکل انحرافی پیدا کردند، آنها را اصلاح کنند.

متاسفانه ما در ایران حزب قوی و موثر نداریم
به کشورها همیشه نگاه امنیتی بوده است
سرمایه های اجتماعی همیشه سرکوب شده و مجبور به مهاجرت بوده اند

اگر متفکران، اساتید، دانشمندان و نخبگان در جامعه به خصوص در زمان بحران نباشند، چه کسی جای آنها را می گیرد؟

متأسفانه گاهی اوقات می تواند به خشونت کور و بلایای بزرگ و ویرانی تبدیل شود و از طرفی حالت یأس و سردرگمی به وجود بیاید. بعد از انقلاب ما دو مشکل اساسی داشتیم که برای کارکرد صحیح تحصیلکردگانمان مشکل ساز شد. متاسفانه ما در ایران حزب قوی و کارآمد نداریم و همیشه با احزاب به گونه ای برخورد می شود که امنیت را تضمین کند. برخی از رفتارهایی که بعد از انقلاب رخ داد و به خشونت و حرکت های انحرافی تبدیل شد، در نبود احزاب موثر شناخته و تعریف شد. سرمایه های اجتماعی همیشه سرکوب شده و مجبور به مهاجرت بوده اند.

متأسفانه چنین وضعیت اعتدال و توجه به نیروهای کارآمد و تحصیلکرده را نداشته ایم. کشورهایی که سال‌ها برای احزاب ارزش قائل هستند، امن‌تر هستند، مشکلات را راحت‌تر حل می‌کنند و سیستم‌های قانون‌گذاری آنها کارآمد و قوی هستند. وقتی احزاب قوی وجود داشته باشند، نیروهای قوی تری را وارد پارلمان خواهند کرد و سیستم قانونگذاری قوی تر خواهد شد. اکنون یکی از مشکلاتی که در مجامع مختلف داشته و داریم متاسفانه کمبود افراد متخصص، کارآمد و مستقل است.

در قوانینی که این سال ها در حال تدوین است، تناقضات بسیار جدی وجود دارد که به دلیل نبود احزاب قوی و موثر شکل می گیرد. وظیفه احزاب این است که می توانند کادر تربیت کنند و کارشناسان را شناسایی و به مجلس بفرستند و همچنین وظایف مهم قانون گذاری و وکالت حقوقی را در مجلس انجام دهند. زیرا معمولاً اقشار تحصیل کرده اجتماعی و سیاسی در احزاب فعالیت می کنند.

قسمت دوم که مؤثر است و می تواند کمک کند نیروهای مستقل و شخصیت های فرهنگی است. یعنی جدا از احزاب، سرمایه های اجتماعی جامعه که از قشر دانشگاهی و علمای دین است. هر دو گروه می توانند و باید مستقل باشند. متأسفانه یکی از اتفاقاتی که بعد از جمهوری اسلامی برای مردم افتاد این است که این بخش همیشه سرکوب بوده است. وقتی به آنها ظلم می شود نمی توانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند، امروز اساتید دانشگاه در معرض تهدید هستند. در حوزه های علمیه هم وضعیت بهتر از دانشگاه ها نیست. بازار چاپلوسی و ریا پرور است و همان آسیبی که امروز در خیابان ها می بینید، شعارها گاهی بسیار غلیظ و حتی زشت است که می تواند کار را بسیار آسیب دیده و آسیب پذیر کند.

این به دلیل کمبود افراد تحصیلکرده است که هم بتوانند از جریان انتقادی دفاع کنند و هم نقش رهبری را ایفا کنند. از آنجایی که نمی توانند خوب صحبت کنند، خوب صحبت کردن زمانی است که شرایط نقد وجود داشته باشد. وقتی آنها بتوانند امنیت کشور را حفظ کنند، دولت انتقاد و مخالفت آنها را می پذیرد. اما وقتی در دفاع شکست می خورند، راهی برای تاثیرگذاری در نیمه دوم ندارند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که فقدان میانجی گری افراد و گروه ها منجر به رادیکالیزه شدن فضای اجتماعی و عدم بیان صحیح مطالبات مردم می شود. به نظر شما راه برون رفت از این فضا چیست؟

البته این روند ادامه دارد و از نظر اجتماعی می دانیم که در آینده دو بخش مهم نقش خواهند داشت. امروز زنان چنین حرکتی را آغاز کرده اند، اما امیدوارم نقش طلاب و روحانیون جوان و مبتکر نیز همین نقش را داشته باشند و به سمت حرکتی برای اصلاح انتقادی وضعیت موجود حرکت کنند. اگرچه می تواند جاده ای طولانی و پر دست انداز باشد.

آنچه به نام دین و ارشاد انجام می شود مورد قبول برخی روحانیون نیست

آیا این بدان معناست که آنها می توانند نقش واسطه ای داشته باشند؟

آره؛ اگر مثلاً در ماجرای درگذشت خانم امینی حضور منطقی و انتقادی داشته باشند، با اینکه ایشان درخواست دیگری داشتند، می بینید که برخی از علما، مراجع و روحانیون اعتراض کردند؛ اما در این ماجرای امینی، آقای امینی در این ماجرا حضور داشتند. پس دفاع کردند و گفتند با این بحث حجاب چه راهی می خواهید بکنید؟! یعنی نشان می دهد که آنچه به نام دین و ارشاد انجام می شود مورد قبول برخی از روحانیون نیست; زور و اجبار را نمی پذیرند و می گویند این راه دینداری جامعه نیست.

این خود نشان می دهد که برخی از کارهایی که به نام دین انجام می شود از دیدگاه برخی اندیشمندان و پژوهشگران دینی قابل قبول نیست. اما از سوی دیگر، نوعی واقع‌گرایی در این جنبش وجود خواهد داشت و من فکر می‌کنم خواه ناخواه، دولت متوجه خواهد شد که اگر بخواهد جلوی خشونت را بگیرد، باید نقش میانجی را بشناسد.

نظرتان درباره میزگردهایی که اخیراً رادیو با عنوان «شایو» انجام می دهد چیست؟ آیا این کافی است یا نه؟

اگر میزهای گردی وجود دارد که در آن افراد با ایده های مختلف واقعاً دعوت می شوند و واقعاً گفتگو می شود، این اتفاق خوبی است و باید از آن استقبال کرد. زیرا گفت و گو به نشان دادن راه های برون رفت از مشکلات کشور کمک می کند. گفت و گو خشونت را کاهش می دهد و زمینه را برای درک متقابل فراهم می کند.

پیام من به جوانان این است که وقتی راه می‌روند و جلو می‌روند مراقب باشند بین مردم و خودشان درگیری ایجاد نشود.

اگر توصیه ای به مقامات در رابطه با بحران در حال ظهور دارید، به ویژه آنهایی که با مردم در خیابان و جوانانی که به خیابان می آیند سر و کار دارند، مایلیم آنها را بشنویم.

توصیه من به صاحبان قدرت این است که از انتقاد اقشار تحصیل کرده جامعه استقبال کنند و از دید امنیتی به آن نگاه نکنند. دعوت و تهدید بخشهای متمدن کشور به عدم گفتگو مشکل کشور را حل نمی کند. اتفاقاً به چیزی تبدیل می شود که دیگر نمی توانند از آن فرار کنند. این به معنای ادامه خشونت و ناامنی گسترده است. اگر دولت می‌خواهد تنش‌ها را کاهش دهد، باید به اساتید فرهیخته دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه اجازه نقد خود را بدهد تا بتواند واسطه خوبی برای اقشار معترض و خیابانی باشد.

پیشنهاد من به جوانان این است که وقتی جلو می‌روند مراقب باشند بین مردم و خودشان درگیری ایجاد نکنند. چون اگر بخواهند جریان اصلاحی اتفاق بیفتد، مبنای اصلی خود مردم هستند، نباید به یک بلاتکلیفی تبدیل شود که مردم نتوانند آنها را همراهی کنند.

دیدگاهتان را بنویسید