آیت الله ایازی: محرم جنگ و فساد با مردم است نه اعتراض مردمی که از بی کفایتی و فقر به تنگ آمده اند/ حدیث نبوی می گوید مواظب خون باشید طرف قدرت نگیرید.

آیت الله ایازی: محرم جنگ و فساد با مردم است نه اعتراض مردمی که از بی کفایتی و فقر به تنگ آمده اند/ حدیث نبوی می گوید مواظب خون باشید طرف قدرت نگیرید.

آیت الله ایازی عضو مجمع فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار جماران اظهار داشت: کسانی که علم حقوقی دارند و به دلیل عدم استقلال و نظم موضع نمی گیرند، اصل تدبیر را بالاتر از اعتدال می دانند. اگر فردی روحانی مستقل است و ورشکستگی برای دفاع از بی عدالتی ندارد، به قوه قضاییه توصیه می کند که در تصمیماتی که می گیرید از خشونت پرهیز کنید، همانطور که در فقه ما اصل احتیاط بر پرهیز از خشونت است.

پایگاه خبری جماران: یکی از اعضای مجمع فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم با انتقاد از بیانیه منتسب به مجمع عمومی مدرسین حوزه علمیه قم مبنی بر تاکید بر برخورد خشن با معترضان گفت: حیف است برای طلاب و روحانیون که روزگاری بزرگ بودند. آنها به عنوان معلمان اخلاق و مدنیت حضور داشتند و فکر می کردند که باید چنین عمل کنند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله سید محمدعلی ایازی را در ادامه می خوانید:

به نظر شما تحریک و تشویق قوه قضائیه به صدور احکام سنگین به این دلیل که اعدام به عنوان درس عبرت آموزی تعبیر شود و حقوق ملت پایمال شود، درست و منطقی است؟

در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کرد. قبل از هر چیز از ادبیات مبتذل و زشت این آقایان به دستور قرآن با وقار عبور می کنم. با این حال گفته شده است که در تمام دنیا، قانون در تمام مراحل صدور حکم، تصمیم گیری نهایی را به قاضی واگذار کرده است، این در صورتی است که حکم در مراحل دادرسی با وکیل مستقل در یک فرآیند شفاف صادر شود. و هیئت منصفه؛ در این صورت تشخیص نهایی را به نظر قاضی و هیئت منصفه می سپارند تا در فرصتی مناسب بررسی کنند نه اینکه در مدت کوتاهی در فضایی احساسی قضاوت کنند. گویا این آقایان از قوه قضائیه مستقل دنیا خبر ندارند برای همین اینطور حرف می زنند.

نکته دوم در رابطه با بیت محاربه است; محرم جنگ و فساد با مردم است نه اعتراض مردم به تنگ آمده از بی کفایتی و ایجاد فقر و فلاکت و تورم و گرانی و عقب ماندگی.

جنگ و جنگ با مردم است

کسانی که علم حقوقی دارند و به دلیل عدم استقلال و نظم موضع نمی گیرند، اصل احتیاط را بر گرما و فورج می گذارند.

جنگ و جنگ با مردم است. حداكثر اگر اين موضوع به صورت جنگ مسلحانه با حكومت درآيد، لقب «بغي» است كه خداوند در سوره حجرات فرموده «و قبيله المؤمنين اقطالوا».

توصیه روحانی مستقل به قوه قضاییه برای پرهیز از خشونت

نکته سوم اینکه کسانی که علم حقوقی دارند و به دلیل عدم استقلال و نظم موضع نمی گیرند، اصل احتیاط را بالاتر از حرارت و فوروج قرار می دهند. اگر فردی روحانی مستقل است و ورشکستگی برای دفاع از بی عدالتی ندارد، به قوه قضاییه توصیه می کند که در تصمیماتی که می گیرید از خشونت پرهیز کنید، همانطور که در فقه ما اصل احتیاط بر پرهیز از خشونت است.

حدیث نبوی می گوید در خون احتیاط کنید طرف قدرت را نگیرید

حدیث نبوی – که فقهای ما نقل کرده اند – می گوید از خون برحذر باشید. نه اینکه طرف قدرت را بگیریم. به همین دلیل در احادیث فریقین پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) مورد مذمت قرار گرفته اند و همچنین علمایی که جذب قدرت می شوند. در روایتی از پیامبر(ص) درباره فضیلت علما می فرماید: «العلماء امین الرسول». «ما لام یدلوا فی الدنیا» (تا وارد دنیا شوند). شخصی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: ای رسول خدا آیا ما هم وارد دنیا می شویم؟ (این که می گویید وارد دنیا می شوند یعنی چه؟) پیامبر (ص) فرمود: «رعیت السلطان» (وقتی صاحب امر به آنها می گوید بدون توجه به مبانی فقه موضع می گیرد).

اینجا به جای اینکه عده ای از دانشمندان از مردم حمایت کنند و مسائل گرانی و مشکلات و بیکاری را نقد کنند، در صحبت ها و اظهاراتشان می گویند بکش! استدلال آنها «بازدارندگی در جامعه» است که در فقه و حقوق، برهان ضعیف و بدعتی آشکار و علیه «عدالت قضایی» است. همانطور که در ماده 141 قانون مجازات اسلامی آمده است «مسئولیت کیفری شخصی است».

انتقاد شدید از بیانیه «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم»

ورشکستگی کسانی است که امروز تاریخ روحانیت را که همیشه در کنار مردم بوده و از حقوق مردم دفاع کرده اند را یکی از صفات حسنه خود می دانند و به جای دفاع از صلح و مصلحت و خویشتن داری. طرفدار قتل

اگر دانشمندان از حقوق مسلم قانون اساسی حمایت کنند، یعنی حق اعتراض و انتقاد را به رسمیت بشناسند، این ورشکستگی نیست. وقتی صدای و استقلال خود را نداشته باشند خود ویرانگر است

حیف است علما و روحانیون که روزگاری دارای شخصیت های بزرگی بودند که معلم اخلاق و مدنیت بودند، فکر کنند باید این گونه رفتار کنند. «ورشکستگی» نیز متعلق به این شیوه حفاظت از دین است. ورشکستگی نابودی استقلال روحانیت است که هر روز آبروی خود را در جامعه معامله می کند ورشکستگی برای کسانی است که تاریخ روحانیت را تباه کرده اند که همیشه در کنار مردم بوده و حفظ حقوق مردم یکی بوده است. از صفات خوب آن است، به جای توصیه به آرامش و رعایت مصلحت و خویشتن داری، به کشتن توصیه می کند. اگر دانشمندان از حقوق مسلم قانون اساسی حمایت کنند، یعنی حق اعتراض و انتقاد را به رسمیت بشناسند، این ورشکستگی نیست. وقتی صدای و استقلال خود را نداشته باشند خود ویرانگر است. ادب کلام را فراموش کرده اند.

توصیه علما این است که مراقب باشید حرفی نزنید که باعث دلسردی مردم از روحانیت شود.
روحانیت باید به مردم آرامش بدهد، مردم احساس حمایت کنند

برخی خاطرنشان کردند که مجازات خفیف‌تر مانند قطع انگشت، دست یا پای حریف می‌تواند مؤثر باشد، اما تبعید در شرایط فعلی نامناسب است. آیا این حرف از دستکاری در تصمیمات و تضعیف استقلال قوه قضائیه نیست؟

اولاً جنبه بازدارندگی یکی از دلایل اصلی تشریع مجازات از سوی عاقل و عاقل است و در اصل تشریع و تشریع ملاک تناسب جرم و مجازات است، اما آنچه میزان آن را تعیین می کند. مجازات اعم از حد و تعزیر به نسبت اندازه و وزن. و سهولت در مرحله اعدام را فقط خود «جرم» و «وضعیت جرم» تعیین می کند، نه میزان بازدارندگی دیگران.

در مواردی که قتل اتفاق نیفتاده است، باید بررسی شود که چرا فرد به خشونت روی آورده است، در صورتی که ریشه در عوامل فردی مانند بیماری روانی یا فشار بیرونی در مکانی دارد که به ویژه مردم از شرایط به تنگ آمده اند و معترض و پیشینه اعتراض از آنها گرفته شده است – که من به هیچ وجه از هیچ طرف طرفدار خشونت نیستم – این علما باید به آنها توصیه کنند که مراقب باشند و حرفی نزنند که مردم را ناامید کند و نسبت به روحانیت تشنه قدرت باشد. روحانیت باید به مردم آرامش بدهد، مردم احساس حمایت کنند. چرا که سخنان روحانیت در صورت حامی بودن در میان مردم و در برابر سختی ها و مشکلات و ناکارآمدی حکومت می تواند موثر باشد.

استاد مطهری می گوید چون کلیسا نمی تواند حق طبیعی مردم را به رسمیت بشناسد، مردم عملاً دین را رها کرده اند. او می گوید مشکلی که در کلیسا و مسیحیت به وجود آمده محدود به آنها نیست و روزی ممکن است که روحانیت شیعه نیز دچار چنین تجربه تلخی شوند.

اتخاذ چنین مواضعی از سوی برخی روحانیون پیامدهای منفی برای جایگاه روحانیت خواهد داشت.

استاد مطهری پنجاه سال پیش در کتاب «دلایل گرایش به مادی گرایی» این پرسش را مطرح کرد که چرا مردم در غرب از دین گریختند؟ او در پاسخ می‌گوید، چون کلیسا در برابر خواسته‌های طبیعی مردم ایستاده بود و مردم تلاش زیادی کردند تا این دو را آشتی دهند، اما چون کلیسا نمی‌توانست حق طبیعی مردم را به رسمیت بشناسد، مردم عملاً دین را ترک کردند. سپس می گوید مشکلی که در کلیسا و مسیحیت پیش آمده فقط برای آنها نیست و ممکن است روزی روحانیت شیعه نیز دچار چنین تجربه تلخی شوند. بار دیگر به آنها گفت: «در زمان و زمانی که پیشوایان دین مردم – که مردم آنها را نمایندگان واقعی دین می‌دانند – پوست پلنگ می‌پوشند و دندان ببر نشان می‌دهند و به تکفیر و تکفیر متوسل می‌شوند، مخصوصاً وقتی خصوصی هستند. اهداف معلوم می شود که بزرگترین ضربه به پیکره دین به نفع دیگران وارد می شود».[1]

پیامدهای منفی ترویج دو قطب حجاب و بی حجابی در جامعه چیست؟

یکی از آموزه های مهم قرآن کریم، مذمت تعارض است. قرآن کریم در مورد تأثیرات منفی آن با مسلمانان صحبت می کند در حالی که بین آنها اختلافات دینی و مذهبی وجود دارد، نه اینکه فرض کنیم کسی از آموزه های شریعت پیروی می کند یا نمی کند. از آنجایی که در جامعه ای که دارای تنوع دینی و سیاسی است، اختلافات طبیعی است، اما می گوید درگیری نباشد (انفال: 46)، بی سوادی، بدبینی، کینه و بی اعتمادی از آثار آن است. یکی از آثار آن سلب آرامش است که یکی از فلسفه های حضور دین است. در نتیجه دوقطبی شدن جامعه در مورد جامعه که ممکن است عده ای که شاید ندانند یا هنوز به ضرورت برخی از احکام که جزء دستورات دینی است و باید عمل کنند نرسیده اند، باعث دودستگی در جامعه و همین فلسفه می شود. ، اینکه در محکومیت تعارض وجود دارد، در قطب بندی نیز وجود دارد. یعنی دوقطبی باعث افزایش خصومت و ایجاد بی اعتمادی و ایجاد اختلاف و فاصله بین خانواده ها می شود. به خصوص اگر اتهام فحاشی وجود داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید