اقتصاد سالم با حذف نابرابری ها و رانت ها به دست می آید. بدون شوک درمانی

اقتصاد سالم با حذف نابرابری ها و رانت ها به دست می آید.  بدون شوک درمانی

روز جدید : با تصمیم دولت برخی اقلام مورد نیاز مردم گران شده اما به دلیل گرانی این اجناس بازار تحت تاثیر قرار گرفته و قیمت سایر کالاها نیز افزایش یافته است. به همین دلیل در شرایط فعلی افکار عمومی با این سوال مواجه است که امسال چه سرنوشتی برای اقتصاد کشور ادامه خواهد داشت؟ آیا تورم به افزایش خود ادامه خواهد داد یا تصمیمات دولت کارساز خواهد بود؟ وی برای تحلیل این سوال با دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان گفت و گو کرد. دکتر مومنی گفت: در ایران با بازتولید نابرابری های ناموجه ناشی از روابط اقلیمی و رانتی و … در حوزه اقتصادی مواجه هستیم. بنابراین، هوش در این زمینه باید افزایش یابد، زیرا سهل انگاری و رفتار مشکوک باعث افزایش نابرابری می شود. «اگر بخواهیم در یک کلمه نشان دهیم بهایی که برای سیاست های نابرابر می پردازیم این است که نابرابری های ناعادلانه تعادل های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره را به هم می زند. ماحصل این گفتگو را در ادامه می خوانید.

قیمت برخی اقلام اساسی مورد نیاز مردم بر قیمت سایر اقلام نیز تاثیر گذاشته و موج جدیدی از قیمت ها در شرایط فعلی بازار به وجود آمده است. ارزیابی شما از تصمیمات جدید دولت در این زمینه چیست؟

ابتدا باید بگویم که سوء تفاهم ها و اختلافات باید به حداقل ممکن برسد و با برانگیختن عزم همه جانبه ملی و برنامه ریزی های خردمندانه، آسیب ها به حداقل برسد. در حوزه حاکمیت نظام مالی بیشتر شاهد روال، افکار ضعیف و اولویت‌بندی بدون برنامه‌ریزی هستیم، اما طبق آموزه‌های قرآنی مسلمانان نباید ناامید شوند و ناامیدی مانع تلاش انسان‌ها نمی‌شود. به طور مشخص برای سال 1401 حرکت ایده های اساسی را حیاتی دیدیم، زیرا در سند بودجه کشور با اشتباهات متعددی مواجه هستیم و از سوی دیگر امسال هفتمین برنامه میان مدت کشور است. ایده محوری در تحلیل رشدی می تواند نقطه شروعی برای ظهور خطاهای ذهنی باشد. اگر با این سوال روبرو شویم که برای ارزیابی اعتبار توسعه تخصیص منابع باید چه معیارهایی را در نظر بگیریم، پاسخ این است که هر تصمیم یا تخصیص منبع را می توان با چندین کنترل متغیر اندازه گیری کرد. رابطه مردم با دولت یکی از این متغیرهاست. یعنی تصمیم گیرندگان باید بدانند که آیا هر سیاستی که اتخاذ می کنند باعث کاهش روابط مردم با آنها می شود یا خیر و اگر چنین شد باید از اتخاذ چنین تصمیمی خودداری کنند. آنها نباید فکر کنند که در صورت بازگشت از شغل اشتباه مورد بازجویی قرار می گیرند. مورد ارز ترجیحی تنها یک مثال است. در نهادهای عالی نظام تصمیم گیری کشور، کارشناسان صادق و پاکدامن باید به صراحت بیان می کردند که در نتیجه هر یک از تصمیمات کلیدی خود چه تأثیری در روابط مردم و دولت می بینند. متغیر دوم وضعیت تولید ملی است. کسانی که برنامه یک ساله را تدوین می کنند، یعنی. بودجه و برنامه میان مدت پنج ساله باید در گزارش های کارشناسی بگویند این جهت گیری های سیاسی چه تبعاتی بر سرنوشت تولید کشور دارد. آیا به شما انگیزه می دهد که در سطح بالاتری مهارت کسب کنید یا خیر؟ رکن سوم تحلیل سطح توسعه، رابطه بین تصمیمات و مشارکت سیاسی و اقتصادی افراد و سرنوشت خود است. مشارکت می تواند واقعی و کاربردی باشد، به این معنی که مردم باید در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود سهم عادلانه ای داشته باشند. چهارمین متغیر کنترلی، سیاست های توسعه فساد است. هیچ تجاوزی به امنیت حقوق مالکیت شکننده تر از فساد نیست. بنابراین، تصمیم گیرندگان باید کسانی را که آنها را تشویق به دریافت شوک درمانی می کنند مجبور کنند فساد را گزارش کنند. پنجمین متغیر کنترلی، متغیر نابرابری های ناموجه است. یعنی نابرابری هایی که فراتر از توان و اراده افراد به آنها تحمیل می شود و ریشه در فرآیندهای اصلی تصمیم گیری در کشور دارد. موضوعی که بیش از همه در این زمینه آگاهی را افزایش می دهد این است که سه عنصر ضامن بقا و بلوغ انسان است و ویژگی هر سه این است که دارای ترازو هستند، یعنی. آنها را نمی توان به افراد و گروه ها نسبت داد و جزو وظایف دولت است. این سه عنصر عبارتند از: نظام حقوقی، نظام کنترل نابرابری های ناموجه و نظام برقراری نظم و امنیت.

یکی از مشکلاتی که در شرایط فعلی مشهود است، نابرابری های اقتصادی است که در جامعه وجود دارد. دولت می گوید اقداماتی که در جهت اقتصادی انجام می دهد برای کاهش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی است. واقعا این اتفاق افتاد؟

در ایران به دلیل شرایط اقلیمی و روابط اجاره ای و … با بازتولید نابرابری های ناموجه مواجه هستیم. در حوزه اقتصاد بنابراین باید هوش را در این زمینه افزایش داد، زیرا سهل انگاری و رفتار مشکوک باعث افزایش نابرابری می شود. اگر بخواهیم در یک کلمه نشان دهیم که بهای سیاست های نابرابر را می پردازیم، این است که نابرابری های ناموجه به موازنه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره آسیب می رساند.

ترازنامه، نابرابری های منطقه ای و غیره ممکن است موضوع بحث های عمیق باشد، اما من می خواهم اثرات روزانه این نابرابری ها را ببینم. تصمیم گیری در مورد خودرو نمونه ای است که می توان در نظر گرفت. چرا برخی از مسئولان راهنمایی و رانندگی باید ما را راهنمایی اقتصادی کنند؟ بسیاری از آنها افراد صادق و صادقی هستند، اما چرا به جای اینکه نقش مشکلات روحی و روانی، رعایت قوانین و شرایط جاده ها در تصادفات را به ما بگویند، راه نجات از مرگ و میر در جاده ها کیفیت خودروها است، در حالی که وجود دارد. گزارش های مستندی هستند که هدایت و هدایت می کنند. این ادعا را رد کنید. چرا وزیر صمت به جای تبیین کاستی های وزارتخانه خود در ارتقای کیفیت شرکت های خودروسازی، واردات خودرو را راه حل می داند؟ چرا استراتژیست های خودرو باید در برخورد با مسائل حیاتی ما ساکت و بی چون و چرا باشند؟ در پایان نامه ای که در دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد ارائه شد نکات تکان دهنده ای بیان شد. موضوع این رساله سنجش تأثیرات نابرابری ناموجه بر جسم و روان حیوانات است. نتایج به قدری تکان دهنده بود که نویسنده این رساله برنده چندین جایزه مهم داخلی و خارجی شد. چرا جامعه مدنی و رسانه های ما این مطالبات را از آنها مطالبه نمی کنند؟ پاسخ این است که نابرابری ناموجه هیچ منفعت کارکردی ندارد. هیچ عنصری به اندازه نابرابری ناعادلانه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه را بی ثبات نمی کند. آیا اینها کافی نیست؟

منشأ اصلی نابرابری های ناموجه چیست؟

اولین منبع گسترش و تعمیق نابرابری ها فقدان اراده سیاسی است، یعنی. تمایل دولت ها به سرمایه گذاری در حوزه سلامت، تغذیه، آموزش و غیره را کاهش می دهد. کارشناسان می دانند که تلاش برای سرمایه گذاری در این زمینه ها در کشور ما کمتر از میانگین جهانی است. آیا کارمندان ما می‌دانند که با توجه به سیاست‌هایی که در حوزه مسکن وجود دارد، قیمت مسکن در بودجه خانوار ایرانی یک نقطه در دنیا است؟

منبع دوم ترجیح روابط مبتنی بر اجاره بر روابط تولید محور است. چرا در سال‌های 1397 و 1398 که رشد اقتصادی منفی داشتیم، رشد منفی بخش صنعت بیش از دو برابر رشد منفی کل اقتصاد بود. چرا استراتژیست های ما در این مورد سکوت کرده اند؟ خوب است که کارکنان ما درخواست گزارشی از تغییرات هزینه های تولید در نتیجه اجرای قانون بودجه 1401 دارند تا دیر نشده باشد. در سال 1398 در حالی که شاخص بهای تمام شده مصرف انسانی 41.2 درصد افزایش یافت، شاخص بهای تمام شده تولید 61.5 درصد افزایش یافت. چرا از سیاست های مبتنی بر نوسانات نرخ ارز و قیمت گذاری انرژی نپرسید که در کدام دوره با چنین سیاست هایی زندگی مردم بهتر شده است؟ دوست دارم اظهارات برخی از دولتمردان در حوزه اقتصاد مستند علمی باشد.

بحران نابرابری های موجه زمانی آغاز می شود که نرخ بازده فعالیت های غیرمولد از نرخ بازده فعالیت های مولد بالاتر رود. گزارش های رسمی ما حاکی از آن است که بهترین شرکت های دولتی حدود 3 درصد سود دارند. وقتی یک سیستم پاداش ایجاد کرده اید که در آن فردی که در بانک درآمد کسب می کند هفت برابر بیشتر درآمد دارد و از مالیات معاف است، چگونه انتظار دارید که این صنعت ریشه دوانده باشد؟ کشوری که ظرفیت تولیدش رو به کاهش است، وابسته می شود. ببینید بازار سرمایه ما چگونه اسیر رانت شده است.

ما محاسبه کردیم که سیستم تصمیم‌گیری اساسی به اجاره بیشتر پاداش می‌دهد. از سال 1358 تا 1395 در مجموع حدود 1 تریلیون تن نقدینگی به فعالیت های تجاری غیر تولید ناخالص داخلی تزریق شد که معادل 80 درصد تولید ناخالص داخلی کشور در سال 1395 بود. به نام آزادسازی و خصوصی سازی و غیره، چنین بلایی سر ما آمد. اقتصاد برآوردها حاکی از آن است که بر اساس داده های بانک مرکزی در نقطه عطف تابستان 1399 حجم سپرده های سرمایه گذاری بلندمدت بانک ها از مرز 2000 تریلیون تن گذشت. سود ماهانه این پول حدود 30 هزار میلیارد تن است. یعنی روزانه هزار میلیارد تن به بیکاران پاداش می دهند. کسانی که این پول را دریافت می کنند می توانند ماهیانه 30 میلیون نفر میلیون تن پول بدهند، یعنی شما قدرت کمی در خارج از اختیار دولت داده اید، زیرا 90 درصد تسهیلات به دهک رسیده است که بیشترین ثروت را دارد. از طرفی به نقدینگی مردم می چسبند اما نمی گویند چقدر توزیع این نقدینگی نابرابر است. اگر کسی در خانه دارید، یک کلمه کافی است.

تصمیم شما برای رهایی از این وضعیت چیست؟

توصیه ای که می توان به دولت برای اصلاح در این زمینه کرد این است که اساس گزارش هایی که در مورد نابرابری در ایران منتشر می شود حساسیت معکوس دارد، یعنی. هر جا که نابرابری افزایش یابد، گزارش های کمتری وجود دارد. به عبارت دیگر، گزارش‌ها از کاستی‌های عمده‌ای رنج می‌برند، زیرا به عقیده اندیشمندان، توزیع مصرف عادلانه‌تر از توزیع درآمد و توزیع درآمد عادلانه‌تر از توزیع ثروت است. ما گزارشی در مورد توزیع مصرف و ثروت در سه دهه اخیر نمی یابیم. گزارش های جینی علیرغم کاستی هایی که دارد، نیاز کمی را نیز نشان می دهد، زیرا گروه های پردرآمد در نظرسنجی ها شرکت نمی کنند و گروه های بسیار کم درآمد، از جمله بی خانمان ها، شرکت نمی کنند. کشوری، خودروهای لوکس و تفریحی بدون ورودی ذکر نشده است. در حالی که در هفته های اخیر شنیده ها حاکی از آن است که ورودی برخی باشگاه های ورزشی چند صد میلیون تن است. این نابرابری های ناموجه و شکننده پشت اقتصاد کشور را در هم می شکند و بهای نادیده گرفتن آنها به طرز خطرناکی بالا می رود.

دیدگاهتان را بنویسید