انتقام گیری اتحادیه و رواج گفتمان ارعاب

انتقام گیری اتحادیه و رواج گفتمان ارعاب

نسرین هزاره مقدم

معنای سخنان مدیر عامل سازمان منطقه ویژه پارس جنوبی که روز جمعه ۱۸ اردیبهشت در خبرگزاری دولتی ایرنا منتشر شد، تنها یک چیز بود: کارگران معترض پارس جنوبی و عسلویه را اخراج خواهیم کرد و آنها را با نیروهای جدید جایگزین کنید.”

شحات اسدی با بیان اینکه هیچ اعتصابی در پالایشگاه های گاز و تولید پتروشیمی در این منطقه صورت نگرفته است، گفت: در 8 پروژه پتروشیمی این منطقه تعدادی از کارگران فصلی به دلیل مسائل معیشتی اعتصاب کردند و پس از مهلت قانونی 4 هزار نفر آنها با کارگران اعتصاب کردند. آنها با موارد جدید جایگزین خواهند شد.”

این مسئول با بیان اینکه «تعویض نیروهای جدید از روز پنجشنبه آغاز شد»، ریش و قیچی را در اختیار پیمانکاران قرار داد و سکان آن را در اختیار کارگران زحمتکش قرار داد، گفت: پیمانکاران اعلام کردند در صورت عدم مراجعه کارگران قبلی تا این زمان، آنها با نیروی جدید برمی گشتند. آنها جایگزین خواهند شد.”

گیلانی نژاد: وقتی تبعیض همه جا هست و صدای کارگر به جایی نمی رسد، کارگر چه ابزاری جز نیروی کار خود برای اعتراض دارد؟ کارگران معترض در عمل هیچ اشتباهی نکردند، فقط اعلام کردند با این شرایط کار نمی کنیم

سوالاتی که بعید به نظر می رسد پاسخ داده شود

فعالان کارگری بر این باورند که باید از این مسئول پرسید وقتی اذعان می‌کنید که کارگران بر سر «مسائل معیشتی» اعتراض کردند و دست به اعتصاب زدند، چرا به جای حرف زدن و شنیدن صدای آنها از تهدید اخراج استفاده می‌کنید؟ آیا کارگرانی که سال ها برای ادامه جریان گاز از طریق خطوط لوله و ساخت و راه اندازی پالایشگاه ها و پتروشیمی ها و در گرمای 50 درجه جنوب زحمت کشیده اند، با عرق پیشانی که تأسیسات نفتی ایجاد کرده اند، آیا باید برای اعتراض صنفی اخراج می شدند؟ ، در آستانه روز جهانی کارگر و فقط به دلیل اینکه پیمانکار و پروژه هستند و حق اعتراض ندارند؟

این نوع سخنان در شرایطی قابل نقد است که رئیس جمهور در اردیبهشت 1401 و در مراسم دولتی هفته کارگر به کارگران کشور وعده داد که «امنیت شغلی کارگران به زودی محقق خواهد شد». در حال حاضر امنیت شغلی به دست نیامده است و هیچ چیزی (نه طرح سازمانی مصوب، نه پیمانکاری حذف شده و نه تغییر اساسی در زندگی و معیشت کارگران قراردادی) کارگرانی که با دستمزد پایین زندگی می‌کنند به سختی در خوابگاه‌هایی که به گفته خودشان کمپ است، زندگی می‌کنند. کار اجباری و تبعیض گسترده در صنعت نفت در اعتراض به دفاع از حقوق اولیه خود، اخراج شدند.

به گفته آقای مدیرعامل، آیا نیروهای جدید و غیر ماهر که جایگزین خواهند شد، کارایی، تخصص و مهارت کارگران پیشکسوت را دارند؟ آیا آنها به تجربه و تخصص کارگران اهمیت می دهند؟ آیا اعتراض کارگری در صنعت نفت و گاز به عنوان سودآورترین صنایع کشور «تابو» است؟ آیا ماده آخر قانون ویژه استخدام در مناطق آزاد نمی گوید که کنوانسیون های سازمان بین المللی کار در این زمینه اجباری است و کنوانسیون های 97 و 89 سازمان بین المللی کار به صراحت از آزادی «تظاهرات تشکلی مستقل و صنفی» صحبت نمی کند؟

درخواست ها برای بیش از دو سال بدون نتیجه تحت فشار قرار گرفتند

اعتراض اتحادیه های صنفی پیمانکاران و کارگران پروژه های نفت و گاز و پس از آن پروژه های مس و فولاد از نخستین روزهای اردیبهشت ماه آغاز شد. در همان روزهای اول توانستم با تعدادی از این کارگران که از قضا در همان مناطق نفتخیز جنوب یعنی عسلویه و آبادان کار می کنند ارتباط برقرار کنم. این کارگران مطالبات خود را کاملا صنفی و فوری عنوان کردند و گفتند: اعتراض به افزایش اندک دستمزد مصوب شورای عالی کار و اعتقاد به اینکه افزایش دستمزد تمامی کارگران بر اساس میزان تورم حداقل 79 درصد باشد. آنها در گرمای سخت جنوب به نظام ناعادلانه کار معترضند و 20 روز کار و 10 روز استراحت می خواهند. اعتراض به تبعیض گسترده در خدمات اجتماعی و زندگی از جمله خدمات حمل و نقل، غذا و کمپ های استراحت و پاداش های مالی و به طور کلی اعتراض صحیح و منطقی به حضور گسترده پیمانکارانی که امنیت شغلی کارگران را تا حد ممکن به پایین ترین حد ممکن کاهش داده اند. در صفر..

در حالی که قرار بود امنیت شغلی کارگران به عنوان یک مطالبه تاریخی بین روز جهانی کارگر سال گذشته تا اردیبهشت امسال برآورده شود، هیچ گام مثبتی در این زمینه برداشته نشده است. مصوبه 179 در دیوان با وجود درخواست های مکرر کارگران لغو نشد و تصویب طرح ساماندهی در مجلس مدام به تاخیر می افتاد و نامه های دسته جمعی به وزارتخانه های مختلف برای عزل پیمانکاران و ایجاد شغل و برابری قانونی بی نتیجه ماند. در چنین شرایطی است که «قراردادهای کاری متعدد» و «عدم ثبات شغلی» کار را به جایی می رساند که ضعیف ترین حلقه این زنجیره یعنی. در اعتراض صنفی این کارگران چه می خواستند؟

آنها نمی دانند چگونه با کارگران صحبت کنند

برای آشنایی بیشتر با پاسخ این پرسش‌ها، صحبت‌های مازیار گیلانی‌نژاد فعال کارگری را می‌شنویم. گاه وکالت برخی از کارگران پروژه نفت را به عهده داشت و با مسئولان مکاتبه می کرد. گیلانی نژاد با بیان اینکه «نمی دانیم چگونه و چگونه مافیای پیمانکاران در کشور آنقدر قدرتمند شده که به واسطه ها اجازه دخالت نمی دهد» گفت: تصویب طرح ساماندهی مدام در مجلس به تعویق می افتد. گروهی از فعالان کارگری خوش نیت سال هاست که پیگیر تصویب این طرح در مجلس بوده اند، اما متاسفانه هنوز به نتیجه نرسیده اند. این طرح قرار بود از ابتدای سال گذشته اعلام شود، اما از تابستان گذشت و دوباره به زمستان موکول شد و اکنون در نیمه بهار 1402 هستیم و هنوز خبری از تصویب این طرح نیست. .

وی ادامه می دهد: بارها در مکاتبات متعدد با وزارت نفت و دولت خواستار برکناری پیمانکاران شده ایم. پیمانکارانی که هم از نظر دستمزد و هم از نظر بیمه حقوق کارگران را مطالبه می کنند و سودهای کلانی هم می برند، اما متاسفانه خبری از ما نیست. اکنون مدیرعامل منطقه ویژه پارس موضوع را برعکس گرفته و به جای به رسمیت شناختن حقوق کارگران، آنها را تهدید و اخراج می کند! چرا اصلا بحثی در کار نیست و چرا از نمایندگان کارگری دعوت نمی کنند که بیایند و بنشینند و صحبت کنند و البته قبل از هر بحثی از اخراج نشدن این نمایندگان کارگری اطمینان حاصل کنند.

وی دستیابی به مطالبات دیرینه کارگران قراردادی و پروژه را تقریباً بیهوده توصیف می کند و می گوید: وقتی کارگری در گرمای 50 درجه به پمپ بنزینی بدون تهویه مطبوع می رود، وقتی تبعیض در همه جا حتی توالت ها وجود دارد، وقتی که در دستورالعمل گفته است که باید غذای مرغوب به کارگران بدهند اما در عمل غذای آنها سیب زمینی و تخم مرغ یا رب سویا است، وقتی صدای کارگر به جایی نمی رسد چه باید کرد؟ کارگر چه ابزاری برای اعتراض دارد جز کارش؟ کارگران معترض در عمل هیچ اشتباهی نکردند، فقط اعلام کردند با این شرایط کار نمی کنیم.

به گفته گیلانی نژاد تهدید به اخراج 4 هزار کارگر هرگز عملی نمی شود: «چطور می خواهند در یکی دو روز 4 هزار کارگر متخصص پیدا کنند؟ با فرض غیرممکن بودن پیدا کردن. این کارگر جدید با این شرایط که منصفانه و قانونی نیست برای همیشه کار نخواهد کرد. او نیز به زودی اعتراض خواهد کرد.»

تهدید به اعتراض به مشکلات معیشتی

مدیرعامل منطقه آزاد به صراحت می گوید کارگران به دلیل مسائل معیشتی اعتراض داشتند اما سریع در همان جمله از اخراج دسته جمعی آنها صحبت می کند. به راستی چرا باید سه یا چهار یا حتی بیشتر قراردادهای مختلف در یک محل کار وجود داشته باشد و چرا آستانه امنیت شغلی و اتصال به زنجیره کار برای هزاران کارگر زحمتکش آنقدر کم است که اولین پاسخ به اعتراض صنفی این است که « در این شرایط ما در گرمای 50 درجه جنوب کار نمی کنیم، آیا این تعدیل نیرو است؟ آیا مدیرانی که می خواهند کارگران را اخراج کنند و آنها را تهدید کنند، در یک بعدازظهر تابستانی در سکوهای نفتی روباز بوده اند یا حداقل نظاره گر کلیپ های کارگران جنوبی که از اول تا آخر با عرق و مازوت پوشیده شده اند؟

دیدگاهتان را بنویسید