انگیزه های نادرست پشت مواضع قاطع دموکرات ها علیه ایران

انگیزه های نادرست پشت مواضع قاطع دموکرات ها علیه ایران

روز جدید : آنها می خواهند “قوی” به نظر برسند، بنابراین مخالفت با بایدن به دلیل برجام یا حمایت آنها از تحریم های شدیدتر بر منافع آمریکا غلبه دارد. این احمقانه است.

: علیرغم شکست آشکار کمپین «فشار حداکثری» که به طور گسترده نیز به آن اذعان می شود، گفتمان سیاسی در مورد توافق هسته ای ایران همچنان مسموم است. مجلس سنای آمریکا چهارم همین ماه با 62 رای موافق در مقابل 33 رای مخالف بازگشت آمریکا به برجام رای داد، مگر اینکه شرایط غیرواقعی متعددی فراهم شود که همه بدانند ایران سقوط نخواهد کرد. 16 دموکرات به این قطعنامه رای مثبت دادند که هدف آن خراب کردن دیپلماسی دولت ایالات متحده است.

با این حال، ارزیابی سیاسی در واشنگتن این است که بهتر است با افراطیونی که رویکردشان در مخالفت با برجام شکست خورده است، به جای حمایت از تعامل دیپلماتیک با ایران موافقت شود. ادامه گفتمان افراطی در واشنگتن بر سر توافق هسته ای بازتابی از انگیزه های سیاسی نادرست است که سیاست خارجی آمریکا را شکل می دهد. این انگیزه ها بیشتر سیاستمداران آمریکایی را به اتخاذ سیاست هایی برمی انگیزد که در واقع بدترین عواقب را برای ایالات متحده و جهان دارد. اصلاح و دفاع از سیاست خارجی آمریکا تا زمانی که این انگیزه های نادرست با افزایش سازماندهی و کنشگری سیاسی تغییر نکند، بسیار دشوار خواهد بود.

انکار برجام برای منافع آمریکا مضر است، چه از منظر محدود و چه وسیع به آن منافع اهمیت دهیم. نپذیرفتن برجام نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را در معرض حملات موشکی و پهپادی بیشتری قرار داد و ایران و آمریکا را حداقل در دو موقعیت دیگر به جنگ نزدیکتر کرد. ایالات متحده با زیر پا گذاشتن تعهدات خود، تلاش های دیپلماتیک فعلی و آینده را تضعیف کرده است که به نوبه خود باعث تضعیف سیاست خارجی این کشور شده است.

خروج از برجام باعث کاهش امنیت کشورهای مشتری آمریکا در منطقه شد و هرگونه ارزیابی صادقانه نشان می دهد که سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران به شدت شکست خورده است و برنامه هسته ای ایران امروز بیش از هر زمان دیگری پیشرفته است. علاوه بر این، در چهار سال گذشته، هر مشکل دیگری که واشنگتن با دولت ایران داشته، بدتر شده است.

جنگ اقتصادی دولت آمریکا در شرایطی که ایران برای چندین سال کاملاً به مفاد توافق هسته ای پایبند بود، مجازات دسته جمعی ناموجهی را نیز علیه مردم ایران تحمیل کرد. اکنون بازگشت به توافق و پایان دادن به جنگ اقتصادی قطعاً همه مشکلات روابط دو کشور را حل نمی کند، اما مشکل هسته ای را حل می کند و مدیریت سایر مسائل را تسهیل می کند، در حالی که احتمال درگیری بین دو کشور بسیار زیاد است. کاهش.

شکست مسلم «فشار حداکثری» به رد کامل این سیاست منجر نشد، بلکه در دوره بایدن در عمل ادامه یافت. همان انگیزه های ناسالمی که باعث شد بسیاری از سناتورهای دموکرات در کنار تندروهای جمهوری خواه قرار گیرند، دولت بایدن را در مسیر لغو امتیاز نمادین توافق هسته ای قرار داده است. همانطور که پیتر بینارت اخیراً گفته است، “دولت بایدن، به اعتراف خود، توافق هسته ای را بیهوده تهدید می کند.”

همیشه یک لابی بزرگ برای اجبار در واشنگتن وجود دارد، و حتی اگر طرفداران سازش وجود داشته باشد، آنها معمولا در اقلیت هستند. یکی از راه‌های تغییر این انگیزه‌های ناسالم، روشن کردن تأثیرات مخرب سیاست‌های قهری بر منافع آمریکا و همچنین بر افراد بی‌گناهی است که در کشورهای تحت تحریم زندگی می‌کنند. حمایت از جنگ اقتصادی تا زمانی جذاب خواهد بود که تحریم ها به عنوان تایید «اقتدار» شناخته نشود، بلکه به عنوان یک حمله بدون تبعیض به مردم عادی شناخته شود.

برای واشنگتن، اعمال تحریم ها به یک پیش شرط تبدیل شده است، زیرا حمایت از آنها هزینه سیاسی پایینی دارد. بنابراین باید هزینه سیاسی حمایت از تحریم ها را افزایش داد تا موافقت با تحریم ها بیشتر از مخالفت با آن ریسک داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید