با طرح دفاع هیچ اتفاقی برای دولت نمی افتد. مردم فقط اعصابشان خورد می شود و اقتصادشان رو به وخامت است

با طرح دفاع هیچ اتفاقی برای دولت نمی افتد.  مردم فقط اعصابشان خورد می شود و اقتصادشان رو به وخامت است

روز جدید : کلیات طرح دفاعی که با نام جدید برای بررسی در دستور کار کمیسیون ویژه مجلس قرار گرفت بر خلاف قانون نظم داخلی تصویب شد و هنوز مشخص نیست در آینده دقیقا چه اتفاقی برای آن می افتد. .

با این حال، نومحافظه‌کاران تمام تلاش خود را می‌کنند تا آن را نادیده بگیرند، حتی توهین و دروغ بگویند. بررسی آن در زمان بررسی بودجه در کمتر از یک ساعت نشان داد که احتمال یک ماجراجویی در پشت این عجله تصویب وجود دارد.

مشکل اینترنت و طرح حفاظتی چیست؟ داستان روشن است. اجازه دهید به این سوال پاسخ دهیم که بقای قدرت چگونه حاصل می شود و تضمین می شود. یا با همراهی مردم و اقناع جامعه و رای آنها حاصل می شود و یا با اخراج مردم.

در حالت اول آزادی رسانه ها و دسترسی عمومی به آنها و نقد و پاسخ به انتقاد برای چنین شرایطی ضروری است، چرا که همکاری مردم و نخبگان و نیز جذب و اقناع مردم نیازمند رسانه های آزاد و سپس نهادهای مدنی است. برای شکل دادن به جریان های سیاسی. بالاخره شرکت در انتخابات آزاد به معنای کسب قدرت است که باید با آزادی مشارکت همه نامزدها نیز باشد.

برعکس، در مورد دوم، اولین قدم گرفتن رسانه آزاد از مردم و حل مشکل انتخابات و نهادهای مدنی با حذف نامزدها است. اگر در این صورت رسانه های آزاد در جامعه باقی بمانند، امکان ادامه حضور در مجلس یا دولت با انتقاد و مخالفت عمومی مردم وجود نخواهد داشت که در این صورت این امر ساختار سیاسی را متزلزل می کند.

پس باید یکی از دو راه را انتخاب کنید. یا رسانه های مستقل و آزاد را گرد هم آورد و یا اصول سیاسی موجود را بر اساس طرد دیگران و انحصار اصلاح کرد. راه سومی وجود ندارد.

اگر از این زاویه به موضوع حمایت گرایی نگاه کنیم، مشخص می شود که در شرایط سیاسی کنونی راهی جز حذف فضای مجازی برای صاحبان قدرت وجود ندارد، مگر اینکه رویکرد آنها به سیاست و حکومت داری تغییر کند.

تجربه سال های گذشته و این 7 ماه نشان داده است که آنها تحت فشار شدید دسترسی عمومی به رسانه های آزاد هستند. رسانه هایی که بیشتر در قالب ماهواره و بیشتر در قالب فضای مجازی هستند. از مصادیق آن تهدید کوچک فرماندار رفسنج علیه خبرنگار یا سیلی سربازان و یا حتی تصویب طرح دفاعی و همچنین مسائل برجام، مسائل اقتصادی و… است. مهمتر از آن، حوادث سال 1998 و سقوط هواپیما.

از این رو انتظار می رود نمایندگان مجلس طرح تثبیت وضعیتی را که منجر به حضور آنها در مجلس شد، تصویب یا به دنبال تصویب آن باشند. مابقی بهانه سرپوش گذاشتن است، زیرا هیچکس مخالف جلوگیری از تاثیرات منفی رسانه های مجازی نیست، مخالف تصمیمات اشتباه است.

اما تلاش برای بستن فضای مجازی مشکلاتی هم دارد. در گذشته صدا و سیما و حتی مطبوعات می توانست در انحصار و سانسور باشد اما اکنون با ماهواره و اینترنت نمی توان این کار را کرد. از آنجایی که کنترل ماهواره تا حد زیادی از دسترس دولت خارج است، سر و صدا مشکلی را حل نمی کند، جز اینکه گفته می شود بیماری زا است. اما تاریخچه اینترنت بسیار متفاوت است و خاموش شدن آن به معنای بازگشت به گذشته و مترادف با فقر و فلاکت روزافزون و توقف رشد اقتصادی و مهاجرت نخبگان کشور است.

جامعه ای که می خواهد کسب و کار نوپای خود را راه اندازی کند، نمی تواند با اینترنت مبارزه کند، بلکه باید آن را توسعه دهد. اینترنت در همه زمینه ها نفوذ کرده است. از مسائل اداری گرفته تا آموزش، بانک، صنعت، کشاورزی، محیط زیست، مخابرات، ارتباطات شخصی و خانوادگی، حمل و نقل و غیره.

اینترنت زیرساخت اساسی برای تحول است. فقط قسمت کوچکی از آن به انتقال اخبار و تحلیل ها اختصاص دارد و هیچ عاقلی قیصریه را برای دستمال نمی سوزاند. مثل خودکشی از ترس تب است اینترنت ابزاری است برای انجام کارهای روزمره مردم، زندگی و معیشت مردم به اینترنت گره خورده است. محدود کردن اینترنت مانند قطع برق است. برای کنترل جامعه می توان آن را دفع کرد، خرافات را تشویق کرد، به جای طبابت، طب سنتی و بسیاری از کارهایی که تاکنون انجام شده است.

در این مورد توجه به دو نکته ضروری است. گروه اول که قوت خود را در بازگشت به گذشته می بینند، به وضوح به جامعه نشان می دهند که آینده ای برای خود نمی بینند. دومین؛ اگر جامعه ای با یک گروه سیاسی مخالفت کند از همه چیز به عنوان ابزار استفاده می کند. تلویزیون یک رسانه بود، اما نوار نه رسانه ای بود و نه قدرتمندی علیه تلویزیون، اما دیدیم که در انقلاب چگونه عظمت رسانه های فراگیر تلویزیون در برابر آن شکست.

مشکل این است که می توانند اینترنت را ضعیف کنند و بزرگترین ضربه را به زندگی اجتماعی، اقتصادی و روانی مردم وارد کنند، اما در نهایت مشکل آنها حل نمی شود. چرا؟ زیرا کسانی که به دنبال اخبار و تحلیل هستند به هر حال به آن می رسند و سایر بخش های زندگی و زندگی اقتصادی آسیب می بینند.

بگذارید برای شما مثالی بزنم. اگر داشتن چاقو را منع کنید، به هر قیمتی شده به دنبال چاقو می شود، اما افراد عادی هم هستند که برای انجام وظایف روزمره به چاقو نیاز دارند و نمی توانند آن را تهیه کنند.

این تناقض تا کجا پیش خواهد رفت؟ ارزیابی من این است که سیاست‌های ضداینترنتی ادامه خواهد داشت، اما پیامدهای آن بر جامعه و کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد و به نفع دولت محقق نمی‌شود و یا فقط در حد کمی و در کوتاه‌مدت محقق می‌شود. این وضعیت ادامه خواهد داشت و فرصت ها از بین می رود، فقر افزایش می یابد، رشد اقتصادی بدتر می شود، اعصاب مردم خرد می شود و تجربه مضر دیگری را شاهد خواهیم بود. خودتان را بشناسید.

دیدگاهتان را بنویسید