تحلیل عباس عبدی از حکم قضایی رئیس کل سابق بانک مرکزی; ضرورت تجدید نظر

تحلیل عباس عبدی از حکم قضایی رئیس کل سابق بانک مرکزی;  ضرورت تجدید نظر

روز جدید حق حضور در هر دو طرف پرونده (دادگاه یا متهمان) به ضرر اعتماد اجتماعی و اعتماد به دولت است. این مورد ممکن است به این دلیل باشد که هیچ انگیزه یا سوء استفاده ای وجود ندارد (به جز یک نفر که خارج از فرآیند اصلی است) و مدیران مربوطه تنها برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز و انجام تعهدات ذاتی خود این کار را انجام داده اند. ایران بی سابقه است

اعتماد به دولت ها متاثر از اعتماد به کدام نهادهای دولتی است؟ البته همه نهادها و نیروهای دولتی در اعتمادسازی مردم نقش دارند، اما سه نهاد هستند که اهمیت بسیار بیشتری دارند و مبنای اعتماد به دولت ها هستند. قوه قضائیه ، نیروهای مسلح و بانک مرکزی ؛ هر کدام حافظ و حافظ «عدالت» و «امنیت» و «پول» مردم هستند.

هر سه نهاد باید به طور نسبی و متناسب مستقل باشند تا بتوانند وظایف ذاتی خود را انجام دهند. اکنون ، در بحبوحه فوران بی اعتمادی ، خبر محکومیت رئیس سابق بانک مرکزی منتشر می شود. محکومیتی که جزییات آن هنوز رسماً منتشر نشده است، هرچند که محکومیت و کیفرخواست در اختیار محکومان قرار دارد و در صورت امکان بسیار مناسب خواهد بود.

این جمله یکی از این دو مورد نیست. یا حکم باطل است که در این صورت اعتبار دادگاه از بین می رود و یا بانک مرکزی و برخی از مدیران کلیدی آن یعنی رئیس کل و معاون واحد ارزی و رئیس حراست و برخی دیگر از معاونان این بانک هستند. بی اعتبار.

فراموش نکنیم که انتصاب هریک از این افراد یک فرایند بسیار پیچیده است که نهادهای نظارتی باید آن را تأیید کنند ، اما آنها در این پرونده متهم شدند: “نقض سیستم ارزی و پولی کشور !!” نهادی که اصلی ترین آن و وظیفه ذاتی حفاظت از نظام ارزی و پولی کشور است که مدیران آن متهم به نقض چنین نظامی هستند.

حق حضور در دو طرف پرونده (دادگاه یا متهمان) به ضرر اعتماد اجتماعی و اعتماد به دولت است. این مورد ممکن است به این دلیل باشد که هیچ انگیزه یا سوء استفاده ای وجود ندارد (به جز یک نفر که خارج از فرآیند اصلی است) و مدیران مربوطه فقط برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز و انجام وظایف ذاتی خود این کار را انجام داده اند. ایران بی سابقه است.

مهمتر اینکه این پرونده در دادگاه ویژه جرایم خلاف نظام اقتصادی رسیدگی شد که متاسفانه برخلاف اصول قانونی یک مرحله ای است! و در این مورد محاکمه یک مرحله ای توجیهی ندارد، چون پرونده ای که از آخرین دفاع تا صدور رای حدود دو سال به طول انجامید، چگونه می توان در این دادگاه ها رسیدگی فوری داشت؟

سابقه اتهامات چیست؟

به طور خلاصه ، پس از انجام هماهنگی های لازم با مقامات نظارتی ، بانک مرکزی تصمیم گرفت از افزایش روانی نرخ ارز جلوگیری کرده و آرامش بازار را حفظ کند که این امر تحت تأثیر دلالان و معاملات رسمی باعث ایجاد نوسانات و نوسانات در بازار ارز شد. وارد این بازار شوید و معاملات واقعی را به صورت نامحسوس انجام دهید.

این کار برای جلوگیری از فعالیت دلالان و افزایش روانی قیمت ارز انجام می شود و باید از طریق ناشناخته و به ظاهر غیرمرتبط با بانک مرکزی و محرمانه انجام شود.

در واقع گویی برخی از افراد حقیقی دارای ارز ، با پیش بینی روند کاهشی قیمت ارز ، بدون تماس با دولت و بانک مرکزی ، از ترس کاهش ارزش ارزهای خود در آینده تصمیم به فروش ارزهای خود می گیرند و این بهترین نشانه برای بازار این کاهش قیمت ارز در آینده است.

طبیعتاً فردی که این ماموریت را انجام می دهد باید مورد تایید بانک مرکزی یا دستگاه های امنیتی باشد. در شش ماهه دوم سال 1396 طی 28 نوبت، حدود 160 میلیون دلار و 20 میلیون دلار به این ترتیب عرضه شد. مطالعات بانک مرکزی در خصوص اثربخشی این سیاست در دو نمودار زیر ارائه شده است.

تحلیل عباس عبدی از حکم قضایی رئیس کل سابق بانک مرکزی; ضرورت تجدید نظر

تحلیل عباس عبدی از حکم قضایی رئیس کل سابق بانک مرکزی; نیاز به تجدید نظر
این نمودارها نشان می دهد که این عملکرد در کنترل نرخ ارز م effectiveثر و موفق بوده است ، اما پس از دستگیری عامل بانک مرکزی (آقاخان) و سقوط این سیاست ، این روند جهت خود را به سمت افزایش شدید دلار تغییر داد. طی این فرآیند، معادل ریالی کلیه ارزهای فروخته شده در زمان تعیین شده نزد بانک مرکزی و خزانه داری واریز می شود. با توجه به محتوای پرونده، افراد اصلی متهم به سوء نیت یا سودجو نبودند.

من شخصاً با چنین سیاست هایی موافق نیستم. این سیاست ها نتیجه اشتباهات بزرگ سیاسی است. سیاست هایی که منجر به انفجار نقدینگی، اعمال تحریم ها، توقف صادرات نفت، قیمت گذاری اجباری و … می شود. و ریشه اصلی رفتار بانک مرکزی همین سیاست هاست. این چه وضعیتی است که دولت مانند آب آشامیدنی مدام در حال افزایش نقدینگی و ایجاد تورم و کاهش ارزش پول کشور و مردم با سیاست های نامناسب مالی و عدم تعادل بودجه است و زیر سوال نمی رود؟ اما آیا مدیران بانک مرکزی به دلیل انجام کاری که تاثیر مثبت داشته است باید تحت تعقیب قرار گیرند؟
آنچه در این مورد بدیهی است یک فرآیند سیاست گذاری است ، نه یک اقدام مجرمانه متعارف که با انگیزه های مادی و تمایل به قدرت ایجاد می شود. این سیاست باید در عرصه عمومی مورد توجه سیاستمداران و صاحب نظران قرار گیرد. سیاست فروش ارز در بازار در دولت روحانی و دولت والیولا گاوصندوق آغاز نشده و به پایان نرسیده است. بارها این رقم در دولت احمدی نژاد مطرح شده است و هیچ کس تعجب نمی کند که چگونه حدود 100 میلیارد دلار درآمد سالانه در آن دولت هزینه شده است و کسی مورد توبیخ قرار نگرفته است. کافی است نگاهی به تحقیقات موجود بیندازیم که در این دولت چند نفر از کشور خارج شده اند و البته هیچکس حرفی نزده است.

نمودار نشان می دهد که در 16 سال گذشته 171 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. اما تا کنون این مشکل وحشتناک و جدی حل نشده است. البته سیاست های کلی و اقتصادی دارای نقایصی هستند ، همانطور که در جامعه ما نیز وجود دارد ، اما رسیدگی به نواقص این سیاست در صلاحیت دادگاه نیست.
جزییات این پرونده قابل بحث نیست و شاید نیازی به آن نباشد چرا که این نکات در پرونده کارکنان بانک مرکزی و دفاع قاطع آنها در رد اتهامات موجود است. اما یکی از لحظات جالب این جمله محکومیت مردم عادی خارج از بانک مرکزی به فروش ارز قاچاق است!! حتی اگر بتوان کارمندان بانک را متهم کرد، بقیه چه گناهی کردند که مجری درخواست متعارف ارگان اصلی ارزی کشور – بانک مرکزی بودند؟ چطور بانک مرکزی می تواند به یک نفر ارز بدهد و بگوید اینطوری بفروش و او را متهم کند؟ آیا پیشنهاد و راه حلی برای این قضیه وجود دارد؟ به نظر می رسد تحقیقات به پایان رسیده است ، اما چند کار وجود دارد که می توان انجام داد. اولی تبرئه و دفاع عمومی و دوم اعاده دادرسی دیوان عالی کشور است. اینها حداقل انتظاراتی است که وجود دارد. بحث حفاظت از این و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای محاکمه و مجازات وجود ندارد. در صورتی که برترین سازندگان سیاست اقتصادی در کشور این سطح از حقوق را نداشته باشند، یعنی. حق تجدیدنظرخواهی و تجدیدنظر در دیوان عالی کشور و فرآیند علنی و دو مرحله ای، چگونه دیگران می توانند به حقوق خود و اجرای آن امیدوار باشند؟ اگر این حکم واقعاً منصفانه و مطابق با قانون است، چه اشکالی دارد که اول آن را منتشر کنیم و بعد دوباره قضاوت کنیم؟ به ویژه ، دفاع متهمان در حکم پاسخ مناسبی دریافت نکرد. (حداقل بر اساس مطالبی که من خوانده ام.) احکام دادگاه ویژه جرایم اقتصادی اگرچه فوریت دارد، اما در جهت نفی حقوق متهمان و شهروندان نیست. از سوی دیگر، اگر رفتاری مجرمانه تشخیص داده شود، مردم و مقامات دولتی باید از آن آگاه باشند تا بدانند که آن عمل مجرمانه را انجام نمی دهند. حالا هیچکس دقیقا نمی داند کدام رفتار و تصمیم کارکنان بانک مرکزی جرم است که بعد از آن هیچکس مرتکب آن نخواهد شد؟ علاوه بر این، عدالت ایجاب می کند که اگر دیگران در دولت های گذشته کارهای مشابهی انجام داده اند، مجازات شوند تا یک سقف و دو نوع عدالت نداشته باشیم. با این حال ، چنین موضوعاتی در زمینه سیاستگذاری معمولاً می توانند در زمینه سیاسی و نه قضایی مورد تعقیب و ارزیابی قرار گیرند. با توجه به سیاست های ریاست محترم قوه قضاییه و محکومیت ایشان، انتظار می رود در این موارد درخواست رسیدگی مجدد و رسیدگی علنی قبل از اجرای حکم مورد قبول واقع شود.

آقای سیف ممکن است بخش کوچکی از هزینه برخورد با موسسات اعتباری غیرقانونی را که منجر به تجزیه آنها شد ، بپردازد. علاوه بر افشای روند و تجدید نظر ، نکات بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه چرا سالار آقاهانی متهم ردیف سوم که یک بار دستگیر شده بود آزاد شد و با او آزاد شد و سپس به خارج از کشور رفت؟ آیا وثیقه اش را گرفتند؟ جزئیات می تواند بسیاری از موارد را روشن کند. دوم ، خریداران ارزهای دریافتی دارای اسامی و رسوم هستند. لطفا 5 خریدار اصلی این ارزها و صاحبان حساب ریالی آنها را معرفی کنید تا متوجه شوید ارزها به خارج از کشور رفته اند یا خیر؟ سوم و مهمتر از همه، صدور کیفرخواست مستلزم تایید کارشناسی یک یا دو سازمان اطلاعاتی موجود، یعنی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه است. چرا نظرات کارشناسی آنها در حکم نقل نشده است؟

دیدگاهتان را بنویسید