تصورات غلط در مورد برجام یک روز جدید

تصورات غلط در مورد برجام یک روز جدید

رویدادهای اخیر نشان داده است که دیپلماسی نمی تواند کشورها را از اخراج بازرسان، خاموش کردن دوربین های نظارتی یا از سرگیری فعالیت های ممنوعه باز دارد. با این حال، کسانی که برجام را به عنوان یک توافق ضعیف رد می کنند، آنچه را که به توافق اعتبار و ارزش می دهد نادیده می گیرند.

پنج سال پیش در چنین روزی، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، این کشور را از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که یک توافق چندجانبه برای اعمال محدودیت بر برنامه هسته ای ایران در ازای لغو تحریم های بین المللی است، خارج کرد. اگرچه دولت ترامپ و بایدن قول داده اند راه حل بهتری پیدا کنند، اما پرونده هسته ای ایران از آن زمان پیچیده تر شده است. فشارهای اقتصادی و خرابکاری های خارجی، ایران را از افزایش پیوسته توانایی های غنی سازی اورانیوم خود باز نمی دارد تا جایی که امروزه تولید مواد شکافت پذیر کافی برای یک سلاح هسته ای تنها به تصمیم و قصد این کشور بستگی دارد. (ایران همیشه گفته است که برنامه ای برای ساخت بمب اتمی ندارد.)

اگرچه احیای برجام به طور فزاینده ای بعید به نظر می رسد، اما درک چگونگی عملکرد این توافق برای تلاش های جهانی برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای در آینده ضروری است.

به گزارش میدل ایست نیوز، بیشتر بحث ها درباره توافق ایران بر موضوعات اشتباه متمرکز شده است. منتقدان این توافق از به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم ایران، محدودیت های توافق از جمله بندهای غروب آفتاب و عدم توجه به سایر موضوعات از جمله برنامه موشکی کشور و فعالیت های منطقه ای صحبت می کنند. حامیان توافق بر امکان نظارت و راستی آزمایی بین المللی بی سابقه بر برنامه هسته ای ایران از طریق برجام تاکید می کنند. با این حال، هر دو گروه از پرداختن به تاثیر توافق بر توانایی های هسته ای ایران غفلت کردند.

همانطور که رویدادهای اخیر نشان داده است، دیپلماسی نمی تواند مانع از اخراج بازرسان، خاموش کردن دوربین های نظارتی، یا از سرگیری فعالیت های ممنوعه از سوی کشورها شود. با این حال، کسانی که برجام را به عنوان یک توافق ضعیف رد می کنند، آنچه را که به توافق اعتبار و ارزش می دهد نادیده می گیرند. موفقیت دیپلماسی در واقع در جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران بود.

عدم اشاعه به طور کلی یک موضوع صفر و یک در نظر گرفته می شود: دولت ها یا سلاح هسته ای دارند یا ندارند. بنابراین، صحبت از گسترش سلاح های هسته ای عمدتا بر اساس “زمان در دسترس بودن” است، یعنی. زمانی که یک کشور برای جمع آوری مواد شکافت پذیر کافی برای تولید بمب (25 کیلوگرم اورانیوم غنی شده با درجه تسلیحات یا 4 کیلوگرم پلوتونیوم) نیاز دارد، متمرکز می شود. تخمین زمان رسیدن به آن به عوامل متعددی از جمله سطح مواد شکافت پذیر موجود و سرعت تولید مواد بیشتر بستگی دارد.

با این حال، زمان لازم برای قضاوت در مورد یک کشور گمراه کننده است. کشورها برای ایجاد یک بازدارنده هسته ای به بیش از یک بمب نیاز دارند و نصب مواد شکافت پذیر بر روی کلاهک موشکی شامل مراحل فنی و چالش های دشواری است.

همانطور که محققانی مانند تریستان ولپ اشاره می کنند، طیف وسیعی از قابلیت های هسته ای نهفته وجود دارد. زمانی که ایران وارد مذاکرات برجام شد، چندین تاسیسات هسته ای فعال داشت که حمله نظامی به برخی از آنها دشوار است. دانشمندان هسته ای ایران قبلاً بر جزئیات چرخه سوخت تسلط یافته اند و بر مشکلاتی مانند ویروس استاکس نت که به سانتریفیوژهای کشور آسیب زد، غلبه کرده اند. همانطور که جیمز کلاپر، مدیر وقت اطلاعات ملی ایالات متحده در سال 2016 گفت، ایران با هیچ مانع فنی غیرقابل حلی برای تولید سلاح هسته ای روبرو نیست.

در چنین شرایطی، برجام زمان دستیابی ایران به سلاح هسته ای را از چند ماه به یک سال افزایش داد. مهمتر از آن، برجام تضمین می کند که اگر ایران نظر خود را در مورد ساخت بمب تغییر دهد، باید این روند را از سطح پایین تری آغاز کند.

بخشی از قدرت برجام در پذیرش مجموعه ای از محدودیت ها از سوی ایران بود که به سختی قابل برگشت بود. از جمله این موارد می توان به تامین دسترسی به تجهیزات و مواد اشاره کرد. به عنوان مثال، ایران مجبور بود سوخت مصرف شده را از راکتورهای تحقیقاتی خود صادر کند، که می تواند برای تامین پلوتونیوم برای برنامه تسلیحاتی خود نیز استفاده شود. همچنین محدودیت هایی وجود داشت که زیرساخت فیزیکی تأسیسات هسته ای را تحت تأثیر قرار داد. اگرچه بیشتر بحث ها بر غنی سازی اورانیوم ایران متمرکز شده است، اما برجام عمدتاً در مسدود کردن مسیر استفاده از پلوتونیوم برای ساخت بمب اتمی مؤثر بود.

بر اساس برجام، جامعه بین‌المللی به ایران قول همکاری برای تبدیل رآکتور تحقیقاتی آب سنگین شهر اراک به تاسیساتی برای فعالیت‌های غیرنظامی و علمی داده است. بدون این تغییرات، ایران اگر بخواهد و پس از راه اندازی رآکتور، می تواند پلوتونیوم کافی برای یک تا دو بمب در سال تولید کند.

اگرچه اقدامات فنی بیشتر برای کاهش خطرات اشاعه هسته ای، مانند موارد مندرج در برجام، کمتر مورد توجه عموم قرار گرفته است، اما مدت هاست که نقش مهمی در سیاست منع اشاعه هسته ای ایالات متحده داشته است. برای دهه‌ها، دیپلمات‌های آمریکایی از توافق‌نامه‌های همکاری هسته‌ای برای تأثیرگذاری بر طراحی راکتورها، تشویق به رعایت پادمان‌ها و وادار کردن کشورها به تکیه بیشتر بر بازار جهانی استفاده کرده‌اند.

«چارچوب توافق» که اکنون از بین رفته بین واشنگتن و پیونگ یانگ نیز بر اثربخشی بلندمدت چنین امتیازاتی تمرکز دارد. یکی از پیامدهای نادیده گرفته لغو توافق این است که توانایی کره شمالی برای تولید پلوتونیوم را برای همیشه محدود می کند.

البته اکثر توافقات منع اشاعه هسته ای دارای اشکالاتی هستند. همانطور که ایران از زمان خروج دولت ترامپ نشان داده است، می توان ذخایر را بازسازی کرد. طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در فوریه 2023، ایران اکنون تقریباً 87 کیلوگرم اورانیوم 60 درصد و حدود 435 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد غنی شده دارد. در زمان برجام، ایران اورانیوم با درجه تسلیحاتی نداشت و تنها در سال 2021 بود که شروع به انباشت 60 درصد اورانیوم کرد. کره شمالی برنامه مخفی غنی سازی اورانیوم را در زمانی که توافقنامه در حال اجرا بود داشت.

حامیان توافق هسته ای ایران اشتباه نمی کنند که جامعیت نظام نظارت و راستی آزمایی برجام را تمجید می کنند. اما برخی از نگرانی های مخالفان توافق، از جمله عدم توجه به سایر سیاست های نگران کننده ایران نیز صادق است. با این حال، این توافق بهترین گزینه برای رفع نگرانی ها در مورد سابقه هسته ای ایران بود. با خروج آمریکا از توافق، چشم انداز حل و فصل مسالمت آمیز این پرونده طی 5 سال گذشته بدتر شده است.

شاید از نظر بسیاری، زمان احیای برجام از دست رفته است. با این حال، بازنگری در محدودیت‌های قابل توجهی که توسط این توافق بر برنامه‌های هسته‌ای ایران تحمیل می‌شود، برای ایجاد آگاهی گسترده‌تر از نحوه عملکرد آن همچنان مورد نیاز است و می‌تواند برای استراتژی عدم اشاعه هسته‌ای و کاهش نگرانی‌ها در مورد ایران مؤثر باشد.

دیدگاهتان را بنویسید