تماشا کنید: انقلابیون نئولیبرال! / دولت چگونه مدل شیلی را در ایران اعمال می کند؟ تیم اقتصادی آش شله کلامکار رئیسی

تماشا کنید: انقلابیون نئولیبرال!  / دولت چگونه مدل شیلی را در ایران اعمال می کند؟  تیم اقتصادی آش شله کلامکار رئیسی

روز جدید دولت طی روزهای اخیر روند حذف ارز ترجیحی را تحت عنوان اصلاح نظام پرداخت یارانه ها آغاز کرده و برای جبران افزایش قیمت ها، یارانه را به حساب سرپرستان خانوار واریز کرده است. پرداخت یارانه ها به دو قسمت تقسیم می شود: از دهک اول تا سوم به ازای هر نفر 400 هزار تومان و از دهک چهارم تا نهم به ازای هر نفر 300 هزار تومان. دهک دهم نیز از فرآیند یارانه حذف شد.

چه قدرت خریدی؟

اولین یارانه 45000 تنی در سال 1389 و قبل از تحریم های شدید غرب علیه ایران در زمستان 1391 پرداخت شد که باعث افزایش شدید تورم و نرخ ارز در کشور شد. در زمان پرداخت یارانه توسط دولت احمدی نژاد در سال 1389، نرخ دلار آمریکا حدود 1200 تومان بود به طوری که هر نفر ماهانه حدود 45 دلار یارانه دریافت می کرد.

با شروع تحریم ها و افزایش قیمت دلار به بالای 3000 تن، تورم شدیدی در کشور حاکم است و با وجود افزایش قیمت ها، میزان یارانه تغییر نمی کند. این در حالی است که بر اساس آمارهای جدید منتشر شده در هر دو دولت روحانی، قیمت ها حدود 4 تا 9 برابر و دلار به 30 هزار تن رسیده است که نرخ فعلی است. بنابراین پس از پرداخت یارانه 45 هزار تومانی به طور میانگین حدود 1000 درصد افزایش قیمت داشت اما میزان یارانه 45 هزار تومانی ثابت می ماند.

قبل از تحریم‌های دولت احمدی‌نژاد، هر فرد ۴۵ دلار یارانه می‌گرفت. در دولت روحانی این رقم با یارانه 30 هزار دلاری و 100 هزار دلار یارانه به حدود 3 دلار رسید و ارزش آن تقریباً به طور کامل از بین رفت.

اکنون دولت سیزدهم یارانه را از 100 هزار تن سه برابر کرده و به 300 هزار تن رسانده است. 10 دلار در ماه. در همین دولت قیمت برخی از اقلام تاکنون در اثر آزادسازی قیمت ها 400 درصد افزایش یافته و برخی اقلام از جمله برخی روغن های صنعتی مانند روغن پالم فله و سویا حتی 500 درصد افزایش یافته است. یعنی یارانه 300 هزار تنی حتی کفاف تورم ایجاد شده توسط همین دولت را نمی دهد چه برسد به محاسبه تورم دولت های قبل.

یارانه 100 هزار تنی در دولت قبل به مردم پرداخت شد در حالی که تنها درآمد دولت قبل از هدفمندی یارانه ها تقریباً 7 برابر شد و به 824 هزار میلیارد تن رسید در حالی که تنها 234 هزار میلیارد تن یارانه به مردم پرداخت شد. این نشان می دهد که تنها مردم بدون حمایت اجتماعی از سوی دولت، بار اصلی آزادسازی اقتصادی را به دوش کشیده اند. در کنار این موارد باید به انزوای اقتصادی ایران، تورم افسارگسیخته و تحریم های بین المللی اشاره کرد که فشار مضاعفی بر مردم وارد کرده است.

ذکر مثالی از یارانه نقدی کم مفید است. قیمت هر لیتر روغن مایع و نیمه جامد بالای 300 درصد افزایش یافته است. میزان یارانه برای هر نفر حدود 300 تا 400 هزار تن است. به این ترتیب هر فرد با دریافت یارانه می تواند تنها چند لیتر نفت بخرد در حالی که روند افزایش قیمت ها فشار بسیار بیشتری به مردم وارد می کند. این اتفاق در حالی رخ داد که هنوز از سرنوشت نان، دارو و بنزین خبری نیست.

در پرداخت این یارانه ها فقط هزینه این چهار کالا (مرغ، تخم مرغ، شیر و پنیر) محاسبه می شود، اما دو نکته در این زمینه وجود دارد: اول اینکه با افزایش قیمت این کالاها تورم جهانی ایجاد می شود. در کل کشور، به این معنی که شامل همه کالاها و محصولات مصرفی و همچنین خدماتی می شود که هیچ ارتباطی با آن کالاها ندارند. مثلا فردی که موهایش را 60 هزار تن تراشیده است با تورم ایجاد شده باید هزینه بیشتری بپردازد. یا در نتیجه این تورم نرخ اجاره بها افزایش می یابد.

ثانیاً در این کالاها مشتقه محاسبه نمی شود و این بدان معناست که اگر روغن پالم 500 درصد افزایش یافته باشد، همه کالاها و خدماتی که محصول اصلی آنها این روغن است نیز با افزایش شدید قیمت مواجه خواهند شد. عناوین رسانه هایی که به افزایش قدرت خرید می پردازند بیشتر شبیه آمار هالیوود هستند.

به عنوان مثال یکی از خبرگزاری های پرمخاطب کشور در گزارشی با عنوان «یارانه های جدید چقدر به قدرت خرید مردم می افزاید؟» خبر داد و پس از انفجار قیمت ها این میزان به 568 هزار تن رسید. یارانه این خانوار که قبلا چهارصد هزار تن بود به یک میلیون و 600 هزار تن افزایش یافته و در نتیجه قدرت خرید خانوار در این چهار کالا به 923 هزار تن افزایش یافته است. این رسانه با محاسبه قدرت خرید جدید بر اساس یارانه قبلی که هیچ نقشی در قدرت خرید نداشت و تنها چهار محصول را فهرست کرد، به این نتیجه رسید که قدرت خرید یک میلیون تن افزایش یافته است. این آمار شبه هالیوودی و تمسخر رسانه ای است که مردم پرتاب شده به ورطه فقر را به طور کامل و آشکار نادیده می گیرند و این خلاف تمام اصول و مبانی رسانه ای است.

نکته اینجاست که سیاستمداران یا نمی دانند تورم جهانی در کشور رخ خواهد داد یا می دانند و می خواهند از آن فرار کنند. در هر دو صورت لیاقت نشستن بر کرسی سیاست اقتصادی کشور را ندارند چرا که این مفاهیم از اساسی ترین مفاهیم اقتصاد هستند.

واضح است که این میزان یارانه در سال آینده احتمالاً با توجه به تورم ایجاد شده در کشور بسیار کمتر خواهد بود و سرنوشت یارانه قبلی یعنی یارانه قبلی را متحمل خواهد شد. همان 45 هزار تن، چون سازوکار بلندمدت دولت برای پرداخت یارانه مشخص نیست چگونه افزایش تورم ماه ها و سال های آینده بر یارانه پرداختی اعمال می شود؟

اکنون قیمت کالاها در ایران نزدیک به قیمت های جهانی است و در برخی اقلام مانند نفت حتی بالاتر از قیمت های جهانی عرضه می شود. هر لیتر روغن در فروشگاه های آلمان پس از کمبود جدی در بازار پس از جنگ روسیه و اوکراین، در حال حاضر با قیمتی نزدیک به 2 یورو موجود است. حدود 65000 تن در حالی که تاکنون هر لیتر روغن در بازار داخلی به 70 هزار تن رسیده است. اما با این تفاوت که میانگین حداقل دستمزد مثلا در آلمان بالای 2500 یورو در ماه است اما در ایران امسال حداقل دستمزد کمتر از 200 دلار در ماه است. مثال دیگر این است که پس از آزادسازی قیمت ها، احتمالاً قیمت هر کیلوگرم گوشت گاو به بالای 300 هزار تن خواهد رسید که دقیقاً معادل قیمت جهانی حدود 10 تا 12 یورو در هر کیلوگرم است. این آمارها نشان می دهد که پرداخت یارانه ها نه تنها کفاف افزایش هزینه های زندگی را نمی دهد، بلکه با توجه به آمار سال گذشته مبنی بر اینکه یارانه باعث افزایش فقر در جامعه شده است، در آینده شاهد تعمیق فقر در کشور خواهیم بود.

منابع یارانه کجاست؟

طبق آمار منتشر شده با این میزان یارانه، دولت سالانه حدود 250 هزار میلیارد تن یارانه پرداخت خواهد کرد که بر اساس نرخ دلار 30 هزار تنی حدود 8 میلیارد دلار خواهد بود که تقریباً مشابه سال های گذشته است. بودجه برای واردات کالاهای اساسی. داده شد.

پرداخت یارانه 250 هزار میلیارد تنی در سال در حالی است که طبق آمار کل صادرات نفت خام ایران در سال 1400 حدود 100 هزار میلیارد تن بوده است. با فرض اینکه هر بشکه نفت ایران حدود 100 دلار فروخته شود، ایران باید بتواند روزانه حدود 700 تا 800 هزار بشکه نفت بفروشد تا یارانه بدهد. این احتمالاً کل سیستم بودجه کشور را تغییر می دهد، زیرا بدهی های دولت برای پرداخت های نقدی سنگین تر می شود. اما هنوز یارانه نان و دارو مشخص نشده و در نتیجه میزان یارانه افزایش خواهد یافت.

نکته اصلی در این حجم از یارانه ها این است که دولت در سال های آینده به دلیل این میزان یارانه احتمالا با کسری بودجه مواجه خواهد شد و کسری بودجه باز هم چرخه تورمی در کشور ایجاد می کند. تعهد به پرداخت بیش از 250 هزار میلیارد تن در سال یا شاید بیشتر (اگر دارو را در نظر بگیریم) دولت را در چرخه مالی این مبالغ گرفتار کرده و در نتیجه چاپ پول و افزایش پایه پولی و همچنین تشدید تورم را به همراه خواهد داشت. چرخه و البته رکود در کشور ادامه خواهد داشت.

آینده یارانه ها و تداوم قیمت گذاری اجباری

پرداخت یارانه همواره در ایران مشکل ساز بوده است، کشوری که همواره با تورم دست و پنجه نرم می کند چرا که افزایش تورم و شوک های ارزی در یک چشم به هم زدن قدرت خرید یارانه ها را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. شوک های ارزی ناشی از تحریم های بین المللی و همچنین ساختارهای ناکارآمد اقتصادی ایران و فساد گسترده، هزینه های گزافی را برای مردم به همراه داشته است. به همین دلیل، با توجه به تجربه قبلی در پرداخت یارانه نقدی، این موضوع سوالاتی را مطرح می‌کند که هنوز از سوی مسئولان پاسخی داده نشده است:

آیا در صورت افزایش تورم میزان یارانه ها تغییر می کند که قطعا این اتفاق خواهد افتاد؟ دو مورد دیگر وجود ندارد: در صورت افزایش یارانه ها همزمان با تورم، تعهدات مالی دولت سنگین تر می شود که کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد و دولت احتمالا در تامین یارانه ها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند. . مورد دوم این است که دولت سیاست سرکوب قیمت‌ها و قیمت‌گذاری دستوری را دنبال کند که این نیز راه‌حلی بسیار ناکارآمد بر اساس تجربه گذشته قیمت‌گذاری دستوری است. دولت در حال حاضر استراتژی قیمت گذاری را برای جلوگیری از افزایش بیشتر قیمت ها دنبال می کند. مثالی از محاسبه هزینه پرورش مرغ می تواند در این زمینه مفید باشد:

هزینه های اولیه پرورش دو و نیم کیلوگرم مرغ زنده عبارتند از:
مصرف دانه مرغ به طور متوسط ​​15000 تن در هر کیلوگرم و هر مرغ دو و نیم کیلوگرمی برای مدت 75000 تن پنج کیلوگرم دانه مصرف می کند.
قیمت هر مرغ یک روزه 10000 تن است.
هزینه کار برای هر مرغ حدود 5 هزار تن است
هزینه دارو برای هر مرغ حدود 7 هزار تن است
هزینه اجاره فضا برای هر مرغ 5 هزار تن می باشد
قیمت آب، برق و سوخت هر مرغ حدود 4 هزار تن است

مجموع این هزینه ها حدود 106 هزار تن است. یعنی پرورش هر دو و نیم کیلوگرم مرغ حدود 106 هزار تن هزینه دارد، اما دولت قیمت فروش هر کیلوگرم درب مرغ را 45 هزار تن تعیین کرده است که برای دو کیلوگرم و نیم حدود 112 هزار و 500 تن است. از مرغ می بینیم که مرغدار سودی نخواهد داشت، زیرا میانگین هر دوره حدود 10 درصد زیان است. در این شرایط یا مرغداری مجبور به تعطیلی واحد تولیدی خود می شود و یا مجبور به افزایش قیمت در بازار می شود.

تجربه گذشته نشان داده است که قیمت گذاری مناسب در بازار باعث ایجاد رانت های گسترده می شود و در نهایت دود دوباره افزایش می یابد.

با توجه به اینکه دولت ایده مهمی برای ایجاد حمایت اجتماعی از مردم ندارد و تنها با محاسبات نسبتا ساده و آمار ناقص پرداخت یارانه را در دستور کار قرار می دهد، به نظر می رسد در آینده نزدیک مردم با مشکل تورم روبه رو شوند که این اتفاق هم افتاد. در طول او برای سال سقوط کرده است.

مهمترین راهبرد دولت در شرایط فعلی افزایش حداقل دستمزد متناسب با تورم در کشور و پوشش سبد معیشتی است. در حالی که آزادسازی نرخ ارز به نفع تولیدکنندگان و سرمایه گذاران است و آنها از نرخ ارز در بازار منتفع می شوند، زیرا با افزایش سودآوری، دستمزد کارگران نیز باید بر اساس روز تورم محاسبه شود تا قدرت خرید آنها افزایش یابد. و به همین دلیل شورای عالی کار باید برای افزایش دستمزد جلسات فوری و فوری تشکیل دهد.

دیدگاهتان را بنویسید