حمله شریعتمداری به آموزه های برادرشوهر/ نامه شما نه فقهی است و نه قانونی. چرا رسانه های خارجی از او استقبال کردند؟

حمله شریعتمداری به آموزه های برادرشوهر/ نامه شما نه فقهی است و نه قانونی.  چرا رسانه های خارجی از او استقبال کردند؟

حدس می زنیم شما در رأس شورش ها و جنایات وحشیانه شورشیان در ایران نبوده اید! و روح لطیف! و وجدان عدالتخواه شما از این همه جنایت خبر نداشت! اما حالا که وجدانتان بیدار شده و دغدغه عدالت دارید چرا هیچ یک از جنایات یاغیان را ذکر نکردید؟!

کیهان نوشت: آقای محقق داماد نامه سرگشاده ای را به جامعه قضایی کشور منتشر کرده است.
کانال تلگرام عصر ایران

این نامه که بلافاصله پس از انتشار با استقبال گسترده رسانه های تبلیغاتی دشمن مانند بی بی سی فارسی، صدای آمریکا، اینترنشنال عربستان، دویچه وله، رادیو فردا، رادیو زمانه و سایت ها و شبکه های ضد انقلاب، البته از موضع قانونی مواجه شد. مستشاری و ظاهراً معطوف به قضات در کشور است، اما بررسی اجمالی متن نامه و زمان انتشار آن به خوبی نشان می دهد که حاوی اطلاعات چندانی در مورد رویه قضایی و مسائل حقوقی نیست و متأسفانه به نظر می رسد نویسنده نامه، وام گرفتن از مقام روحانی و فقیهی اوست و با استفاده از برخی الفاظ فقهی، حقیقت نامه را پوشش داده است! ذکر چند نکته در این رابطه لازم است که امیدواریم آقای محقق داماد پاسخ قابل قبولی برای آنها داشته باشد.

1- آقای محقق داماد در نامه خود خطاب به قضات می گوید: «در این روزها که کشور ما با بحران نابسامانی مواجه است و تمام مشکلات ناشی از بی کفایتی دولت ها به دامان قوه قضائیه افتاده است، قضات کشورمان. با چالش بزرگی روبروست امتحانی که توسط مردم ایران رعایت می شود و داور نهایی خداوند متعال است. خدای توانا!

همانطور که مشاهده می کنید در این قسمت نامه توصیه می شود که عدالت در دادگاه رعایت شود که توصیه صحیحی است اما اولاً; تاکید بر رعایت عدالت در صدور احکام، نیازی به عناوینی مانند آیت الله، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی و… ندارد، بلکه این توصیه ها، مشکلات و سوالاتی است که از دیگران انتظار می رود.

دومین؛ چرا اکنون که شورشیان و قاتلان مردم بی دفاع محاکمه می شوند و جنایات وحشیانه آنها برملا می شود، به عدالت می اندیشید؟! در بحبوحه شورش و در حالی که اغتشاشگران مزدور گلوی پلیس را می بریدند! با چاقو به پلیس حمله کردند! روی بدن بسیجیان بنزین ریختند و بدن پاکشان را سوزاندند! مردم کوچه و بازار را می کشتند! ایستادند و آمبولانس های همراه بیماران را آتش زدند! اموال عمومی را آتش زدند، به مسجد و حسینیه حمله کردند و قرآن ها را سوزاندند! روسری و روسری را از سر زن محجبه زدند! زائران مکان مقدس شاهچراغ را ذبح کردند! و… کجا بود؟ و چرا نگران عدالت نبودی؟!

2- فرض محال محال نیست! این است؟! حال فرض می کنیم جنابعالی در جریان آشوب ها و جنایات وحشیانه شورشیان در ایران نبوده اید! و روح لطیف! و وجدان عدالتخواه شما از این همه جنایت خبر نداشت! اما حالا که وجدانتان بیدار شده و دغدغه عدالت دارید چرا هیچ یک از جنایات یاغیان را ذکر نکردید؟! چرا در نامه سرگشاده خود از شکنجه قرون وسطایی قاتلان حکومت اسلامی بر پیکر پاک شهید آرمان علیوردی چیزی نگفتید و حتی به اوج قساوت یاغیان و به شهادت رساندن این دانش آموز پاک اشاره نکردید؟! آیا از شهادت شهید روح الله عجمیان در بزرگراه کرج خبر نداشتید؟! آیا نمی دانستید که عده ای از یاغیان حرام او را با مشت و لگد و چاقو و قمه کشتند و این کارگر ساده را که جرمی جز دلبستگی به اسلام و انقلاب نداشت به زننده ترین شکل ممکن کشتند؟!

آقای محقق داماد! چرا در نامه سرگشاده شما که به قضات کشورمان نوشتید و قبل از ارسال برای قضات، مملو از بی بی سی و صدای آمریکا، اینترنشنال عربستان، دویچه وله، رادیو فردا، رادیو زمانه و سایت های ضد انقلاب است. و شبکه ها! شما حتی یک کلمه از این جنایت و عاملان شهادت ناعادلانه ادجمیان لام نگفته اید؟! باید بدانید که پدر این شهید چندین سال در جبهه های نبرد برای پاسداری از خاک ایران و جان و مال مردم این دیار از جمله شما حضور داشت. به راستی در این روزگار خون و دود و آتش کجا بودی که حتی دفاع از شهید و نژاد شریفش را در نامه خود لازم نمی دیدی؟

3- جناب آقای محقق داماد! علاوه بر این سوال که چرا در مقابل این همه جنایات شورشی سکوت اختیار کردید، دو سوال دیگر از جناب عالی وجود دارد.

اولا؛ چرا درست زمانی که زمان مجازات عاملان شورش های خشونت آمیز و انتقام گرفتن از قاتلان فرا رسیده است، احساسات حق طلبانه شما بیدار می شود و شما را به عدالت توصیه می کند؟!

دومین؛ چرا توصیه جناب عالی با ناله های مقامات آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی و رسانه های ضد انقلاب تحت سلطه بیگانگان برای مجازات عاملان جنایات و مخالفت با انتقام قاتلان همزمان است؟! به نظر شما این مسابقه را می توان یک مسابقه دانست؟

4- حضرت آقای محقق داماد! شما فردی روحانی و استاد حقوق هستید و حتما می دانید که مجازات مجرمان در تمام نظام های حقوقی دنیا به رسمیت شناخته شده است، آیا حکم قصاص را انکار می کنید؟! ممکن است بگویید جناب عالی فقط توصیه می کردند که عدالت در دادگاه رعایت شود! تایید کنید! اما چرا جنایات شورشیان و کشتار و زخمی شدن افراد بیگناه توسط آنها را ذکر نکردید؟! نکته ای به عدالت که نمی تواند و نباید یک طرفه باشد؟ می توانم؟! مطمئناً پاسخ منفی است!

5- جناب عالی یا شاید کسانی که به شما توصیه کردند این نامه را به ترفند «گذر از گام دوم» بنویسید! به ترفندی بی رحمانه و بسیار فریبنده متوسل شده اند! مثالی از این ترفند و نحوه استفاده از آن می زنیم: تصور کنید شخصی از پنجره اتاقش به خیابان نگاه می کند و ناگهان می بیند که شخصی دستش را به طرف دیگری دراز کرده و سیلی محکمی به گوش او می زند! در این صورت طبیعتاً وجدان و احساسات ناظر این صحنه جریحه دار می شود و اگر توانایی تنبیه سیلی زن را نداشته باشد، حداقل سیلی خورده برای ظالم دلسوزی می کند! حالا اگر معلوم شود که سیلیزن چند کوچه آن طرف مرد دیگری را با قمه و چاقو کشته و دل و جرأتش را بیرون ریخته است! چه حسی در ناظر صحنه ایجاد می کند؟! آیا هنوز از لهجه ها پشتیبانی می کند؟! یا عدالت را در او می بیند که اشد مجازات را دریافت کند یا حداقل به اندازه جرمی که مرتکب شده مجازات شود؟! جناب محقق داماد در نامه شما -شاید بدون اطلاع شما- از این ترفند استفاده شده و مرحله اول ماجرا که جنایات وحشیانه شورشیان و کشتن افراد بی گناه توسط قاتلان مزدور است، ذکر نشده است!

در نهایت بی دلیل نیست که نامه آقای محقق داماد بلافاصله پس از انتشار توسط رسانه های تبلیغاتی دشمن با استقبال چشمگیر و کف زدن و هو شدن آنها مواجه شد و به تیتر و خبر اول تبدیل شد!

دیدگاهتان را بنویسید