در بین اطرافیان مراقب باشید، یا چنین ازدواج هایی را دیده اید یا بیشتر از گذشته در مورد آن شنیده اید. اما اینکه این ازدواج تا چه حد مورد قبول متخصصان حوزه روانشناسی است بحث جداگانه ای است. دکتر مجد، روانپزشک و مشاور خانواده، دلایل این ازدواج ها را بیشتر بررسی می کند.
من به عنوان مشاور خانواده با چنین ازدواج و رابطه ای موافق نیستم. طبق زندگی استاندارد، مردان باید چهار تا هفت سال بزرگتر از زنان باشند تا آرزوی ازدواج های طولانی را داشته باشند که در فرهنگ ما مهم است. زندگی با یک فرد جوان یا پیر چندان خوشایند نیست. در واقع بهتر است زن مطلقه با مردی بزرگتر از خود که تجربه جدایی را نیز دارد ازدواج کند.
اگر فردی در خانه ای بزرگ شود که عشق و محبت وجود داشته باشد و مادر طبق تعریف نقشش با او رفتار کند، کودک در کودکی به داشتن مادر دوم هم فکر نمی کند! البته عکس آن نیز صادق است; دلالت بر محبت بیش از حد مادر دارد که باعث می شود مردان جوان به دنبال مادر دوم بروند و زنان مسن و بالغ را انتخاب کنند. البته ممکن است خودشان متوجه این مشکل نباشند و این راه حل در ناخودآگاه آنها ریشه دارد.
یکی از دلایل جذب مرد به زن مطلقه این است که توانایی لازم برای اداره زندگی خود را دارد و از یک زن جوان باتجربه تر است. اغلب افراد معمولاً بدون اطلاعات و منطق و تنها بر اساس احساسات خود ابتکار عمل را به دست می گیرند و تصمیم می گیرند. حتی اگر آن زن بچه داشته باشد، می گویند فرزندم بزرگش می کنم! اینها اشتباهات کوچکی نیستند و ناشی از باورهایی هستند که گاهی در دوران کودکی شکل گرفته اند.
در روانپزشکی موضوعی به نام عقده ادیپ وجود دارد که به معنای عشق شدید پسر به مادرش است. گاهی در پسرهای کوچک دیده می شود که به مادرشان می گویند اگر پدر بمیرد و ما ازدواج کنیم چه می شود! در آینده معمولاً می خواهند زنی را به عنوان مادر انتخاب کنند. این افراد تمایل دارند در آینده با زنان بالغ و مطلقه ازدواج کنند. اگر پسری از کودکی این مشکل را داشته باشد، خوب است مادرش این مشکل را بداند و اجازه دهد پسر بیشتر وقت خود را با پدرش بگذراند. مادرانی که نسبت به پسران خود بسیار مهربان و حساس هستند بزرگترین اشتباه را در برخورد با این پسران مرتکب می شوند. در واقع، پسرها ممکن است در سنین سه تا شش سالگی زمان بیشتری را با مادران خود بگذرانند، اما پس از آن بهتر است با پدران خود ارتباط بیشتری داشته باشند.
چگونه چین و چروک های میمیک را درمان کنیم؟!
نکته مهم بعدی در این انتخاب ها توجه به جنبه اقتصادی است، چرا که زنان بیوه معمولاً دارای ثروت و توقع کمی در برگزاری مراسم عروسی هستند. بنابراین، این سوال نقش مهمی در انتخاب این زنان از پسران مجرد دارد. داشتن مجموعه ای از این وسایل برای هر مرد جوانی آرزوی دست نیافتنی است. وقتی این آرزو توسط زن مطلقه ای که خانه، ماشین و ثروت دارد برآورده شود، گزینه مناسبی برای آنها محسوب می شود.
جایگزین خوبی های مادربزرگ
بدون شک زنان مطلقه ای که رفتار جذاب تری دارند، شانس بیشتری برای انتخاب شدن توسط مردان مجرد دارند. زنانی که به دلیل تجربه قبلی زناشویی می دانند چگونه با مردان ارتباط برقرار کنند. چیزی که قطعا یک دختر جوان تجربه کمتری در این زمینه دارد. به همین دلیل است که زنان معمولاً در ازدواج دوم موفق تر هستند. زن مطلقه به دلیل تجربه و پختگی می تواند یک مرد جوان را در زندگی نگه دارد. پسرها از کوچکترین اشاره زنی که می تواند نقش مادر را نیز بازی کند لذت می برند. داخل خانه حتی وجود مادربزرگ و خاله مهربان این تصور را به جوان خانه می دهد که ای کاش همسرم مثل مادربزرگم بود!
احساس ابراز وجود در بین مردان
گاهی اوقات پسرها تصمیم می گیرند کاری را انجام دهند که قبلاً هیچ کس در خانواده انجام نداده است. مثلا با خانمی که 10 سال از آنها بزرگتر است ازدواج می کنند تا معروف شوند. این مردان از اینکه همه با آنها مخالفت می کنند خوشحال هستند و در نهایت با قدرت محض پیروز میدان می شوند. برای این پسرها فشار دوگانه خانواده و علاقه به یک خانم مطلقه منجر به ازدواج می شود.
دختران جوان اغلب به مردانشان می گویند چرا به این زن نگاه کردی؟ چرا وقتت را به من نمی دهی؟ و… اما زن مطلقه با اینکه چنین چیزهایی در سر دارد، به دلیل از دست دادن شوهر اولش کمتر حرف می زند. این زنان به ندرت می گویند این کار را بکنید و آن کار را نکنید. در واقع آنها سفارشات کمتری می دهند و کوتاهتر هستند زیرا نمی خواهند تجربه تلخ قبلی را تکرار کنند. در این زندگی، به طور کلی، همه چیز آماده است. خدمات بی قید و شرط و مسئولیت پذیری که متاسفانه بچه های امروزی به دنبال آن هستند…
سیاست های بالغ زن در زمینه حمایت از زندگی
بیوه ها آزادی های بیشتری را به شوهر جوان می دهند تا دختر جوان. مردان دوست دارند آزاد باشند و زنان مطلقه معمولاً این فرصت را به آنها می دهند. حتی گاهی حمایت مادرانه دارند و برای مردان تصمیم می گیرند. این میزان توجه بیشتر بین یک بیوه و یک مرد جوان است. این توجه غیرمستقیم و مادرانه است. بسیاری از مردان بیشتر برای زنان مطلقه خرج می کنند. آمارها نشان می دهد که میزان مشاجره و چالش بین یک زن مطلقه و یک مرد جوان کمتر از یک زوج جوان است. در زوج هایی که هر دو جوان هستند، تعارض بیشتر است. اتفاقا در بین زنان و مردان جوان مطلقه، زنان نقش بیشتری در مدیریت زندگی دارند، اما کاملا سیاسی هستند!
نکته: نسل قبل آرام‌تر بزرگ شده‌اند و در خانواده‌ها فشار زیادی وجود ندارد، اما مادران این دوره بهتر و بیشتر از قبل حمایت می‌کنند. شاید این موضوع به دلیل توجه بیشتر و فرزندان کمتر باشد، اما موارد دیگری نیز به آنها اضافه می شود; مثل دستورات و ممنوعیت های بیشتر برای بچه ها و … اتفاقاً شل شدن آنها و کاهش فشار کاذب گاهی بهتر عمل می کند.
هر زن مطلقه ای قطعا حق انتخاب و ازدواج دارد، اما اگر خودش ازدواج کند چه بهتر. به عقیده اکثر خانم ها رابطه عاشقانه و ازدواج با یک مرد جوان جالب نیست. ممکن است برای یک زندگی کوتاه مدت جالب باشد، اما برای ازدواج با آرامش دائمی خوشایند نخواهد بود. به خصوص این سوال برای مردان شکاکی که اصرار دارند از زندگی گذشته همسرشان بدانند و به آن شک دارند همیشه آزاردهنده خواهد بود.
سن نقش تجربه را ندارد. دختر 25 ساله با خانم 25 ساله مطلقه تفاوت زیادی دارد. روشی که یک زن با تجربه قبلی از زندگی خود حمایت می کند با یک دختر مجرد متفاوت است. علاوه بر این، روابط جنسی معمولاً با زنی که تجربه قبلی داشته است بهتر و خوشایندتر است، زیرا بین روابط جنسی و عواطف، روابط جنسی نقش مهم تری دارد.
ارتباط برقرار کنید و پیشنهاد دهید
آدم به چیزهای حرام علاقه بیشتری پیدا می کند. نقش والدین در انتخاب همیشه به دلیل انتقاد از آنها منفی است. اینطور حرف می زند که انگار شما کوچکتر هستید، این زن بچه دارد و غیره. مردان را بیشتر به این زنان علاقه مند کنید. پسرها، اگر خیلی قبل از ازدواج قرار بگذارند و با خانم ها رابطه داشته باشند، متوجه می شوند که همیشه انتخاب اول بهترین نیست. تجربه خواستگاری قبل از ازدواج به انتخاب بهتر و آشنایی با دیدگاه های مختلف کمک می کند. در ابتدای کتاب به هنر دوست داشتن اشاره شده است. «مردی که فکر می‌کند همه میوه‌ها با توت فرنگی در یک فصل رشد می‌کنند، به انگور توجهی نمی‌کند…»